0 امتیاز
5.7k بازدید
در شایعات (پراکنده گویی ها) توسط
سلام

همانطور که می دانید در دانشنامه ها به خصوص داشنامه ها سیستانی ها رو سکایی دانسته اند

سوال هایی که در ذهن بنده نقش بسته اند این  ها هستند :

1-در تاریخ از وجود گاه شماری سیستانی نقل شده است و حتی گفته شده است که زمانی این گاه شماری ، یک گاه شماری رسمی در کشور ایران بوده است و  حتی یک گاه شماری دقیق بوده است . حال اینکه چه بر سر آن آمد .

2- آیا سیستانی ها از نژاد آریایی بودند ؟

3-آیا یعقوب لیث صفاری (رادمان پورِ ماهک ) سیستانی بود یا فارس ؟

4-همانطور که میدانید سیستانی پیشتر یکی از زبان های مطرح در کشور ایران بوده است ... حال اینکه پس از حمله اعراب به ایران  چرا با وجود کسی مانند رادمان پورِ ماهک زبان سیستانی فراموش شد

خواهشمند است که سریعتر به این سوالات پاسخ دهید بسیار سپاس گذارم

8 پاسخ

0 امتیاز
توسط
یعقوب لیث نه سیستانی بود و نه فارس بلکه از طوایف کرد زبان مهاجر به منطقه سیستان بود
توسط
سلام سکاها قبل از آریایی ها در سیستان زندگی میکردند فردوسی بلوچ ها را میگوید قوم کوچ بلوچ اولین جنگهای نامنظم بین آریایی و سکاها ثبت شده
توسط
بلوچستان با سیستان فرق دارد کسانی که در سیستان یا سکستان زندگی میکنند سیستانی هستند نه بلوچ لطفا این رو یاد بگیرید و دیگر تکرار نکنید.سیستان با بلوچستان فرق میکند.یعقوب ایث صفاری،سورنا،رستم،زرتشت و همه این ها سیستانی بوده اند
توسط
با سلام خدمت دوستان یعقوب لیث صفاری ن کرد بوده ن فارس ن زابلی بلکه بلوچ بوده و زبان فارسی میانه یا همون زبان پهلوی یا بهتر بگیم زبان پارسیگ رو دوباره احیا کرده نه این زبان فارسی کنونی زبان فارسی پهلوی با این زبان کنونی زمین تا اسمان فرق دارد و زبان اشکانیان و ساسانیان بوده است و اگر بصورت امروزی قرار باشه اسم گذاری بکنیم زبان پهلوی باستان رو میشه زبان بلوچی چون از دیر باز تا کنون و زمان فعلی بلوچها تنها قومب هستند که به این زبان سخن میگویند و اسم قدیمی زبان بلوچی میشه زبان پهلوی باستان یا همون فارسی میانه و یا پارسیگ من نمیدونم شما چرا چشم بسته و بدون دلیل حرف میزنید چی مهمتر از زبان هست که ماهیت و ملیت یک قوم رو نشون میده و بعدترش هم خاندان صفاری یا همون صپاری یکی از قوم های اصیل بلوچ هستند در بلوچستان تا به امروز و شجره دارند و دیگر اینکه امروزه دیواری کوتاهتر از ملیت بلوچ پیدا نمیشه که بخواید بزرگان و اسطورهاشونو برای خودتو تحریف کنید ولی حقیقت هیچوقت پشت ابر نمیمونه با سپاس
توسط
و در مورد سکاها پارتی بگم اشکانیان اجداد بلوچ ها خود را از نسل سکاها میدانستند و چرا بازماندگان اشکانیان بعد ها بلوچ خوانده شدند بلوچ ها بازمانده اجدادشون اشکانیان هستند دلیل اول اینکه اشکانیان از سیستان بلوچستان کنونی شروع کردند و به ترتیب کل فلات ایران رو کرفتند دلیل دوم لقب پنج تن از شاهان اشکانی بلاچ بوده که معربش میشه بلوچ و به عربی میشه بلاش دلیل سوم زبان اشکانیان همین زبان بلوچی بوده که میشه پهلوی باستان که بلوچ ها تنها قومی هستند که تا کنون بدین زبان سخن میگویند دلیل چهارم لباس زن و مرد بلوچ تا به امروز مثل اجدادشون اشکانیانه جهت تحقیق به مجسمه مرد اشکانی یکدست یافته شده دقت کنید وبقیه اثار.. دلیل پنجم تمام طلاهای سنتی ساخته شده تاکنون بلوچ ها مربوط به دوره اجدادشون اشکانیانه دلیل ششم اشک یک اسم بلوچیه و معنیش میشه عشق چ اشک اول بنیانگذار سلسله اشکانی و چ مورد دیکر سردار اشکوش که فردوسی در شاهنامه میگه فرمانده بزرگ بلوچ ها بود و در وصفش بیت ها گفته و پایتخت اشکانیان اشک اباد بوده که امروزه بهش میگن عشق آباد و اینکه چرا بعدها به اشکانیان گفته شد بلوچی بعد از انقراض سلسله اشکانیان بدست ساسانیان بخاطر کینه ای که ساسانیان نسبت به اشکانیان داشتن انوشیروان ساسانی دستور قتل عام بلوچ ها رو داد که گفت نباید حتی یک کودک از زیر تیغ در بره که فردوسی در شاهنامه شرح واقعه رو توضیح داده و دستور تخریب تمام اثار و میراث اشکانیان رو داد منجمله شهر تاسیس شده بلاچگان در کشور اذربایجان کنونی و انحدام مجلس مهستان و غیره خدا میدونه چه کینه ای داشتن که حتی نمیخواستن هیچ اثاری ازشون بمونه ولی غافل از اینکه ماه پشت ابر نمیمونه بگذریم و به بقیه اشکانیان زنده مونده در کشور دستور داد از شمال شرقی کوچ کنند و به طرف جنوب شرقی ایران برند از جایی که قبلآ اومدند (بلوچستان) و حق ندارند به هیچ کجای دیگه از خاک کشور پا بذارند خاکی که زمانی فاتح و محافظش بودن .که نتیجش همون شد که میگن بلوچ ها از شمال شرقی کوچ کردند و اومدند به طرف کرمان و کوهای قفص که اینم فردوسی توضیح داده ..و جا نمونه مطلب اصلی که چرا اشکانیان بلوچی خوانده شدند بعد از این امر به مردم و ملت اشکانی باقی مونده بلوچ گفته شد یعنی فرزندان و یا ملت بالاچ پادشاهان اشکانی..و ترکهای عزیز میگن اشکانیان ترک بودن که این درست نیست بلکه اشکانیان جزو فرزندان یافث بن نوح بودن حضرت یافث بن نوح چندین فرزند داشت که نمیشه گفت همشون ترک بودن ن فقط نسل یکی از فرزندان به ترکها میخوره و میشه گفت بلوچ ها و ترکها هم ریشه هستند جزو فرزندان یافث بن نوح و در اخر بگم لعنت به ساسانیان ظالم خونخوار که عرضه نگهداری و پاسداری از ایرانو نداشتن
توسط
و در ظمن اینم جا نمونه که شجره طایفه بلوچ های اصیل که تا الان شجره خودشونو دارن واقعآ به حضرت یافث بن نوح میخوره این من درآوردی نیست و واقعیته و هر کس طالبش باشه میتونه به بزرگ بعضی از اقوام اصیل مراجعه کنه و شجرنامه چندین هزار ساله رو ببینه که دست به دست از بزرگ به فرزند بزرگان ارث رسیده و با ترکها میشن عمو زاده
توسط
سلام داداش حرفات درس ولی اینکه میگی اجداد اشکانیان یافث نمیدونم نوحه غلطه داداش چون اجداد اشکانیان هخامنشیان و مادها بودند و درنتیجه از نژاد اریایی مگه ایران ماله عربهاس ک بیان حکومت کنن برن بعدشم همه اقوام ایرانی اریایی هسن بجز ترکها و ترکمنها الکی قصه نیار یافث نوح نمیدونم عرب فلان هیچ ریشه نژادی وجود نداره ک بگه بلوچها عربن ازمایش ژنتیک گرفتن مثه بقیه اقوام بلوچها هم اریایی هسن تو چی میدونی اخه!
توسط
دوست عزیز و متعصب

اول اینکه تعصب از نا آگاهی میاد

دوما 100% که #بلوچستان و #سیستاناز لحاظ های مختلف با هم فرق مبکنند.

و شرح حرفم

عزیزم

قدمت سیستان خیلی قدیمیه اما اون زمان قشری به نام سیستانی نبوده قشری به نام پارس بوده و در محل کنونی زابل هم نبوده

اطراف بوده  برای مثال شهر سوخته که 45..50 کیلومتر فاصله داره.

ضمن اینکه کسایی که ازشون اسم بردی پارس بودن

و اما بلووچ

برگرد به زمان حضرت نوح...از اون موقع این قشر بوده.

دیگه حرفی ندارم

در مورد قدمت اصلا شما حرف نرن
توسط
دوست عزیزم شمام که اطلاعات ضعیفه...کی گقته نوح عرب بوده؟؟؟؟؟؟؟   اول به این جواب بده

به غیر از بنیان گزار اسلام که عرب بوده که هم.نم ( تاثیرات شدیدی بود که اطلاعات و علم روزبه کازرونی خیانت کار و وطن فروش روش گذاشت) ادامه فرستادگان همه از اورشلیم ظهور کردند.

 

پیامبران خیالی که ازشون حرف زده شده همه از آل یهود بودن
توسط
سیستانی و بلوچ دوتا از اصیل ترین های آریایی هستن اینم بگم اگر سیستانی ها نبودن الان زبان کشور ایران عربی بود
توسط
اقای بلوچی ک داری چرت پرت میگی درمورد یعقوب لیث رستم و.. شما پنج کلاس بیشتر سواد ندارین ک میایین درمورد اصالت وتاریخ تمدن سیستان حرف میزنی، سیستان ک معروف ب شهر سوخته اولین شهر باستان جهان نام دارد ک بهشت باستانشناسان نامیده شده،
توسط
دوست عزیز کل دانشمندان جهان گفت شهر سوخته اتفاقی خالی شده و هیچکس نمیدونه مردمش کجا رفتن شما از کجا میدونید دوماً قومی که ۵۲۰۰سال پیش که هیچ کشور و قبیله ای نبوده الان با گذشت این همه سال چرا باید جمعیتش ۳۰۰هزار نفر باشه اون موقع چین و هند نبودن الان هر کدوم یک و نیم میلیارد جمعیت دارن پس چرا شما کمین؟
0 امتیاز
توسط
باسلام باتوجه به اینکه درتاریخ نصف النهار درسرزمین سیستان یا نیمروز میگذشته گاهشماربوده وبعدا گرنویچ انتخاب شد که دقیق نیست 2یعقوب لیث متولدقرنین سیستان بوده است ودرابتدا نیز سیستان را ازلوث تازیان پاک کرد 3زبان اصیل سیستانی همان فارسی دری هست که تاحدودی ازبین رفته است4نژاد سیستانیها ازنژاد آریایی اصیل وازقوم سکاها بوده که درابتدا سکستان سپس بعداز تسلط اعراب سجستان ودرحال حاضر سیستان نامیده میشود ریشه سکستان ازهمان قوم سکا نشات گرفته. باتشکر
0 امتیاز
توسط
ساسان

نام فعلی سرزمین سیستان از اقوام سکایی که حدود 2000 سال پیش به این سرزمین وارد شدند گرفته شده است. در مورد خود اقوام سکایی احتمال زباد آریایی بوده باشن که بعد شکست ارتش ایران و کشتن فرمانده آنها یعنی  کوروش در سال های بعد به تدریج وارد سرزمین فعلی سیستان شدن و نام قوم خود را بر این سرزمین نهادند.البته فبل ورود سکاها به این سرزمین اقوام و تمدن های مختلفی در این سرزمین حاکم و می زیسته اند که یکی از شناخته شده ترین آثارش هم تمدن شهر سوخته می باشد که در نزدیکی شهر زابل فعلی قرار دارد. البته اقوام فعلی ساکن در سیستان ترکیبی از اقوام قدیمی تر ایرانی و عرب تبار و بلوچ و غیره می باشد. درنتیجه سیستان نام قوم آریایی بود که در برحه ای از تاریخ به این سرزمین وارد شدن و با اقوام دیگر ترکیب شدن، پس این به منزله این نیست که  مردم ساکن در سیستان فقط بنا به دلیل لفظ سیستان خود را آریایی پندارن. مشابه همین وضع در بخش های مختلف ایران من جمله سرزمین پارس صدق میکند. که پارس ها گروهی از اقوام آریایی بودن که بعد ورود به فلات ایران به تدریج  با اقوام بومی ایران از جمله عیلامی ها ترکیب شدن ودر آن جمعیت های بومی ادغام شدن ولی بنا به مسائل سیاسی توانستند زبان فارسی ونام پارس زنده نگه دارن، درنتیجه فارس های امروزی بخش زیادشون نوادگان همان اقوام ایرانی اولیه هسن هرچند  به زبان فارسی که جزو زیرمجموعه زبان های آریایی می باشد تکلم میکنند و خود را به اشتباه آریایی می پندارن.
توسط
سیستانی ها اریایی هستند و از تبار سکا شما فرق بلوچ و سیستانی رو نمیدونی حرف نزن در ضمن تو کی هستی ک نژاد خالص مردم سیستانی ک فارس هستن رو زیر سوال ببری در ضمن مرذم زابل ب گویش فارسی دری حرف میزنن ک لحجه سکایی داره چجور ب خودت اجازه میدی مزدم زابلی رو عرب یا بلوچ خطاب کنی نژادآریایی سکاها ک سیستانی امروز هستن رو حق نداری با نژاد مزدم عرب و مردم بلوچ یکی بدونی سکاها سیستانی هستن و بس بفهم و بعد حرف بزن تا وقتی تاریخ نخوندی نظر نده در ضمن مردم سیستانی ک فارسی دری با لحجه سکایی حرف میزنن تنها گویشی رو دارن ک کلمات عربی واردش نشده
0 امتیاز
توسط
ویرایش شده
مردم سیستان آریایی و از بازماندگان قبایل سکایی وهمچنین قبایل پارتی مثل قبیله سورن و همچنین قبایل پارسی هستند ...........در سال ۲۰۱۸ از اسکلت های باستانی ۶ مرد سکایی(با قدمت ۳۰۰۰سال پیش) آزمایش ژنتیک گرفتند که ژن y پدری هر شش مرد باستانی سکایی R1a1(ژن اروپایی ها و آریایی های شمال هند) بود در سالهای قبل و بعد آن نیز آزمایش های ژنتیک مشابهی از اسکلت های باستانی سکایی گرفته شد که نتایج مشابه داشت که نشان می‌دهد سکاها از نژاد آریایی بوده اند........ همچنین هرودوت بسیار از ریشه سکاها سخن می گوید که در همه سخنان او سکاها از نژاد آریایی بوده اند و بر اساس نوشته های هرودوت(2500سال پیش) نژاد و زبان سکاها آریایی از شاخه ایرانی بوده است و اساس نوشته های هرودوت(2500سال پیش) نژاد و زبان سکاها آریایی از شاخه ایرانی بوده است و همچنین هرودوت می گوید که ماد ها فرزندانشان را برای یادگیری مطالب زبان و فنون تیراندازی نزد سکاها می فرستادند 《 در واقع در آن روزگار احتمالا سکاها در برابر دوستی با ماد ها و اجازه زندگی در سرزمین ماد ، بدون دریافت هزینه تدریس ،در کنار آموزش فنون تیراندازی آموزش ادبیات و شعر و داستان های حماسی برای کودکان ماد را به عهده می گرفتند آنهم برای روحیه جنگاوری در کودکان ماد ، که خود این موضوع بیانگر این هست که سکا ها و ماد ها دست کم زبانشان بسیار شبیه به هم بوده زیرا بدون یکسانی زبان ها چنین آموزش های ادبیاتی آنهم توسط سکاهایی که در زبان ماد ها تخصصی نداشته باشند به کودکان مادی که زبان سکاها را نمیدانند بی معنی بوده است چرا که باید داستان حماسی را به زبان مادها به کودکان ماد آموزش می دادند و سکاها در کنار آموزش فنون تیراندازی به کودکان ماد مطالب مربوط به زبان آموزی مثل ادبیات و شعر و داستان های حماسی را به زبان مادی را تدریس می کرده اند زیرا طبیعتا کودک ماد می توانسته زبان ماد ها را نزد خانواده خودش یاد بگیرد و در آن روزگار کودک ماد نیاز و الزامی هم به یادگیری زبان سکاها به عنوان یک گویش یا لهجه یا حتی زبانی دیگر نداشته است پس بحث ادبیات و شعر و داستان های حماسی در میان بوده است که این موضوع نیازمند هم زبانی ماد ها و سکاها یا حداقل نزدیکی زبان ماد های آریایی با سکاهای مهاجم داشته است 》همچنین به گفته مورخان بزرگ سکاها ، ماد ها و پارس ها به آسانی زبان یکدیگر را متوجه می شدند ............ پس از حملات ویرانگر اقوام مهاجم زرد پوست مثل هون ها و مغول ها به سرزمین سکاها ،سکا ها که مردمی سفید پوست و آریایی بودند دربرابر نسل کشی های هون ها و مغول ها به غرب اروپا عقب نشینی کردند و سرانجام سکاها با قبایل مختلف ژرمن متحد شدند تا برای جنگ با هون ها نیروی کافی داشته باشند و پس از آن در نبردی که بین سکا ها و هون ها رخ داد ، آتیلا( فرمانده هون ها) کشته شد و سپس با حملات سکاها به قبیله هون ها ، قبیله هون ها از هم پاشید (هرچند در ابتدای حملات هون ها به سکا ها ، بعضی از سکاها تلفات بسیاری دادند).............. زبان آسی های قفقاز《آسی ها=آسیت ها یا سیت ها که در باستان به سکاهای پادشاهی اسکیت ها یا سیت های پادشاهی هم میگفتند زیرا لباس ها و سلاح های آنها همه از جنس طلا بود》 یک زبان امروزی و زنده سکایی هست که یک زبان هند و اروپایی از شاخه زبان های ایرانی می باشد و با فارسی باستان نزدیکی دارد(همچنین با زبان های پامیری ،پشتو و احتمالا با گویش های طبری و سیستانی و اشکاشمی و....نزدیکی دارد) زیرا آسی ها بازماندگان قوم آلان ها هستند که در زمانهای کهن سارومات نامیده می شدند که سارومات ها یا سرمتی ها یکی از قبایل اصلی سکاها بودند. همچنین نام های همه پادشاهان و مکان های سکایی ایرانی و آریایی هست......... سکاها به شیوه های چادر نشینی تا روستا نشینی یا شهر نشینی زندگی میکردند ........امروزه کتیبه ها و نامه هایی از سکاها کشف شده که نشان از زبان ایرانی سکاها دارد ،برای نمونه مجسمه مرد طلایی《شاهزاده سکایی》کشف شده در قزاقستان که به همراه او کوزه ها و لوازمی هم پیدا شد که روی آنها با خط خروشتی که خطی هند و اروپایی هست و برای نوشتن زبان های سانسکریت و قندهاری و سکایی از آن استفاده می شده است متنی به زبان سکایی باستان نوشته شده بود که پس از بررسی مشخص شد همان زبان ختنی هست ، نقش نبشتهٔ موجود در آن گور 《متعلق به مرد طلایی》 به الفبای خروشتی بود که این خط برای نوشتن متن سکایی《متن سکایی به زبان ختنی بوده است》کشف شده استفاده شده است《خط خروشتی مخصوص سانسکریت و گندهاری بوده است اما امروزه مشخص شده است سکاها نیز استفاده میکرده اند》. متن حک شده در این گور تپه در سال ۱۹۹۹ م. به نام زبان سکایی ختنی شناخته شد و موقتاً اینطور ترجمه شده‌است: این جام، برای می از انگور است، سپس پختنی به آن افزوده گردد؛ به اندازه‌ای که برای انسان [باشد]؛ و بر آن کره‌ای تازه افزوده گردد. البته قبل از آنکه از استخوان های این مرد سکایی آزمایش ژنتیک بگیرند تیم قزاقستانی فوراً بقایای استخوان های مرد طلایی را با همه آن کشفیات دیگر دوباره در خاک دفن کردند ، باید توجه داشت که قزاقستان محل سکونت اقوام سکا بوده است اما زمانی که مردم زرد پوست قبچاق به قزاقستان وارد شدند قبیله سکاها برای خودداری از رویارویی با قبچاق ها از قزاقستان خارج شد و به اروپا رفت..........باید توجه داشت همه مورخان باستانی پیش از ۲۰۰۰سال پیش یعنی زمانی که سکاها قدرتمند و شناخته شده بودند از انها به عنوان مردمی هندواروپایی و ایرانی زبان یاد کرده اند................اما پیرامون زبان خُتنی که متون همراه مرد طلایی به آن زبان بوده است: بنا به گفته هارولد بیلی زبان شناسی ، ایران شناس و ختن شناس انگلیسی که تخصص اصلی او زبان سکایی ختنی بوده است و به زبان های سانسکریت، آسی ، پارسی باستان ، یونانی و چندین زبان دیگر تسلط داشته است که همچنین چندین متن از زبان ختنی را در چند جلد کتاب ترجمه و به چاپ رسانده است میگوید زبان ختنی از زبان‌های ایرانی است که سکاهای خاوری بدان سخن می‌گفتند. سرزمین ختن در میان جهان ایرانی و چینی قرار داشت و تا سده‌ی دهم م./چهارم هجری مردمان آن ایرانی بودند و به زبان ختنی سخن می‌گفتند و به خط ختنی《همان خط براهنی یا خواهر خوانده این خط یعنی خط خروشتی》 می‌نوشتند. اما اندک اندک مردم زرد پوست قبچاق پس از تازش‌های فراوان بدین منطقه و مهاجرت بسیاری از سکاهای ختنی از قزاقستان به اروپا و مهاجرت قبچاق ها بدانجا زبان مردم سکایی باقیمانده را به زبان قبچاقی تغییر دادند. در زیر نمونه ای از شمارش سکایی خُتنی را می بینیم که تلفیقی از شمارش فارسی و سانسکریت هست : دوا=۲،،،،درای=۳،،،،،چِهااوره=۴،،،،،پَمجسا=۵،،،، کسِآس=۶،،،،،،هُدآ=۷،،،،، هَشتا=۸،،،،نَو=۹،،،،،بیستا=۲۰،،،،،،صاتا=۱۰۰ و....... در زیر نمونه هایی از واژگان سکایی ختنی را می بینیم : خِوار=خوردن ،زانت=قبیله ، سیاوا= سیاه ، مِرغا=مرغ ، آسپ=اسب ، گوس=گوش آپ =آب ، روپاس =روباه ، آرم=دست ،بازو ، وراز=گراز و......
0 امتیاز
توسط
ویرایش شده
در سیستان قبیله پارتی سُورِن و همچنین قبایل سکایی و پارسی زندگی مي کردند که همگی آنها آریایی بودند. خاندان سورن یکی از هفت خاندان ممتاز اشکانی است. درواقع اشکانیان از قبیله داهه بودند که یکی از قبایل پارسی بود اما باید توجه داشت که به گفته مورخی به نام آریان پارس ها و پارت ها یکی بودند بنابراین یک قبیله همزمان می توانسته هم پارس و هم پارت به حساب بیاید هرچند بنا به روایات تاریخی نظیر هرودوت و آریان داهه ها پارسی بوده اند و ارشک رئیس این خاندان (پارسی/پارتی) که از تاجیکستان تا خراسان در ایران مردمش زندگی می کردند با خاندان پارتی سورن که در سیستان و جنوب خراسان بودند و بعضی پارت های دیگر مثل خاندان اسپهبد که در گرگان و طبرستان بودند و...متحد شد و یونانیان را شکست داد.سپس خاندان های دیگری نیز در ایران با او هم پیمان شدند که شامل هفت خاندان ممتاز اشکانی نامیده می شوند که حتی در دوران ساسانی نیز همان ها هفت خاندان ممتاز ساسانی را تشکیل دادند. حوزه نفوذ و حکمرانی (شاهنشاهی سورن) آنها سیستان بود. رئیس خاندان سورن اولین تاجگذاری را برای بنیان‌گذار سلسله اشکانیان در حدود قرن سوم پیش از میلاد مسیح انجام داد؛ و از آن زمان این کار به شغل موروثی این خاندان تبدیل شد. سورنا سرداری که در زیبایی و دلاوری سرآمد روزگار خودش بود یکی از اعضای این خاندان بود که در سال ۵۴ پیش از میلاد مسیح موفق شد ارتش امپراتوری روم به فرماندهی کراسوس را در نبرد حران شکست دهد.سنگینی این شکست به اندازه ای بود که رومی ها تا پنجاه سال بعد جرات حمله به ایران را نداشتند زیرا کراسوس فرمانده رومی ها کشته و سربازانش نیز کشته یا اسیر شدند. گندفر موسس شاهنشاهی سورن یکی از سران همین خاندان بود. از دیگر نامداران این خاندان بزرگ میتوان به شاهین بهمن زادگان و بزرگمهر یاد کرد. گُندُفَر پادشاه مقتدر دولت هندوپارتی که یک شعبه از اشکانیان که در قرن اول ق. م. جانشین سلسلهٔ سکاهای سیستان شده بودند و بر زرنگ و رخج و پنجاب فرمان می‌راند. نگارهٔ ای از گندُفَر بر روی یک سکه‌ از آن دوران بجای‌مانده است. گندفر یک سیستانی از خاندان ایرانی سورن بود. نام او تلفظی سیستانی از نام ویندفر (یابنده فر) پارسی باستان است. گندفر که از حدود سال بیستم میلادی به بعد سلطنت یافت ظاهراً شانه از زیر بار اطاعت اشکانیان خالی کرد. این پادشاه نقاط بسیاری زیر فرمانروائی خود داشته. سکه‌هایی به نام این شهریار در سیستان و هرات و قندهار و پنجاب پیدا شده است. در سال ۴۷ میلادی، گندفر سکاهای شمالی را از گنداره اخراج کرد. پادشاهی سورن (که آنان را به نام پارتیان هند نیز می‌شناسند زیرا شعبه شرقی اشکانیان بود که از سیستان تا پاکستان ، افغانستان و شمال هند را در زیر فرمان خودش داشت) یک پادشاهی باستانی ایرانی بود که در اوج شکوه خود بر شرقی‌ترین بخش‌های جهان ایرانی مانند افغانستان و سیستان و همینطور بخش‌هایی از شمال هند فرمان راند. این پادشاهی در سال ۱۹ پس از میلاد توسط شهربان سیستان، گندفر، یکی از شاهزادگان دودمان سورن، با اعلام استقلال از شاهنشاهی اشکانی بنیان گذاشته شد. گندفر پس از اعلام استقلال به سرزمین‌های دولت‌ سکایی هند و دولت یونانی هند حمله برد و پادشاهی خود را به یک شاهنشاهی تبدیل کرد. با این حال با مرگ گندفر و مهم‌تر از آن، حملات کوشان‌ها به قلمروی سورن‌ها، این دولت بار دیگر به شکل یک پادشاهی درآمد. شاهزادگان سورن تا سال ۲۴۰ میلادی استقلال خود را در سیستان حفظ کردند . امروزه برخی مورخان معتقدند که رستم و خاندان سام از اجداد قبیله سُورِن بوده اند زیرا بر روی یک سکه‌ منسوب به گندفر نام سام نوشته شده است بنابراین احتمال دارد که قبیله سورن خود را از نسل خاندان سام و رستم می دانسته اند.
0 امتیاز
توسط
سکاها تورک بودند و از نواحی تورکستان معاصر اشکانیان به بخشی از جنوب افغانستان کوچ کردند و امپراتوری هندوسکاها رو بنیانگذاشتند بعدها با حمله کوشانیان تورک امپراتوری آنها فرو پاشید و ساسانیان از این فرصت استفاده کرده تمام سرزمین های باقیمانده آنهارو فتح کردند.و سیستان از نام سکاها گرفته شده است زبان مردم نیز بدلیل حاکمیت ساسانیان و آمیختن با بومیان و حکمیت و ارتباط نزدیک با خراسان تاریخی تغییر کرده است امروزه سیستان شامل جنوب خراسان جنوبی و شمال استان سیستان و بلوچستان( زابل) و جنوب غرب افغانستان است اکثریت مردمان سیستان بزرگ را به ترتیب بلوچ های سیستانی،سیستانی ها(تاجیک)، پشتون ها و براهویی ها تشکیل می‌دهند.
0 امتیاز
توسط
یعقوب لیث سیستانی است و از فرمانروایان مهم سیستان و خراسان بزرگ بشمار می آید و اینکه اونو به شاهان ساسانی منسوب میکنند سندیتی ندارد.
0 امتیاز
توسط
یک بار برای همیشه و تمام دوستان در حدود سه هزار سال پیش و قبل تر ایرانیان فالات ایران اینطور بودند ماد ها در ازربایجان و کردستان وفارس ها در فارس پارتی ها در خراسان مکرانی ها در مکران و زرنگی ها در زرنکا و سکا ها خارج از فلات ایران زندگی میکردند توجه داشته باشید نام زرنگ ریشه در کلمه زر داره به معنی دریا و دریاچه در زبان بلوچی و در فارسی میشه دریا به جرات میشه گفت که ساکنان زرنگ و مکران را نیاکان بلوچ های امروزی تشکیل میدادند در دوهزار سال پیش سکا ها از کوهستان های التا به سمت فلات ایران خزش بزرگی رو انجام دادند و پس از درگیری با ساکنان شرقی فلات ایران و حتی کشتن شاهان پارتی در جنگ هاشون در شرق فلت ایران ساکن شدند قبیله تخار در نام خودسون رو به تخارستان دارند قبیله زابل هم نام زابل رو به سرزمینی که جاگیر بودند دادند زابل اصلی در افغانستانه و قبیله سکا هم زرنگ رو که نیاگان بلوچ ها در زرنگ یا درنگیانا زندگی میکردند به سکستان تغییر دادند سکاها در مردم بومی که نیاگان بلوچ ها بودند حل شدند و زبان و دین سکایی پس از اون از صحنه تاریخ گم شد سکاها که به زرنکا اومده بودند دین زرتشتی قبول کردند و زبان مردم بومی که بلوچی بود یاد گرفتند و زبان سکایی منقرض شد ولی نام سکا ها بر زرنکا ماند هرچند که سکاها دیگر تقریبا بلوچ شده بودند توجه داشته باشید زبان سیستانی کنونی جز زبان های جنوب غربی ایرانی نو هست و هیچ ربطی به زبان سکایی ندارد چون سکایی یک زبان ایرانی شرقی است میتونی تو گوگل هم سرچ کنید زبان سیستانی فعلی مخلوطی از زبان بلوچی و فارسی است و در کنار زبان سکایی دسته بندی نمیشود توجه داشته باشید در دوره ساسانیان و اسلامی زبان میانجی مردم ایران فاسی دری بوده ودر سیستان مردم هم بلوچی بلد بودند هم فارسی دری و سیستانی امروزی مخلوطی از بلوچی و فارسی دری است در سیستان ما زبان سکایی نداریم چون منقرض شده و سکاها در بلوچ ها حل شدند و بلوچ شدند و سیستانی فعلی گویشی از زبان فارسی است و ربطی به سکایی ندارد دوستان توجه کنید
توسط
تعصب کورکورانت از نوشتن متنت معلومه. همچیو میخوای ربط بدین به بلوچ درحالیکه تاریخ سیستان بالاتره خوب از خودت تاریخ درست میکنی جاعل‌تاریخ
توسط
نمیدونستیم ی فیلسوف بلوچ هم داریم ک اینقد تاریخ حفظه،
قوانین : هر گونه توهین به قومیت ها و استفاده از کلمات نامناسب یا هر گونه بحث سیاسی آی پی شما در بلک لیست سرور ما قرار خواهد گرفت و به هیچ وجه دیگر به سامانه ما دسترسی نخواهید داشت.

توجه!

خواهشمندیم برای گردانش پرسشها خود ( ویرایش ، ستردن(حذف) ، ...) ودریافت امتیاز ناگزیر در پارسیان دژ هموند(عضو) شوید. خواهشمندیم برای دریافت پاسخ پرسشها خود کمی بردبار باشید ، به ویژه برای پرسشها برجسته .

ask

رخشای اولین دستیار هوش مصنوعی ایرانی

محبوب ترین برچسب ها

ایران آریایی،ترک - ، کوروش آذری آذربایجان هخامنش،هخامنشیان،مکانهای_تاریخی،تاریخ_تجارت اریایی حضرت آریایی کتاب قوم_یهود، یهودی، کورش-بزرگ زرتشت حمله اعراب هخامنشیان دین هولوکاست، اسرائیل، آریایی، سیستان،ایران،تاریخ،باستان،زبان،یعقوب،رادمان،صفاری،آریایی،فارس،گاه بختياري -حمزه کوروش-ابوریحان کوروش- سخنان ،باستان شیر بودن محمد ابهام فردوسی باستان عرب آیا تاریخ به کرد سبیل_هیتلر شباهت_هیتلر_و_صادق_هدایت، کشتار_یهودی_ها_توسط_هیتلر_و_آلمان_نازی، ایلومیناتی دروغ، افکنی، آتش_زدن_قرآن هولوکاست هوش_یهودیان، هوش_آریاییها نژاد_مردم_اروپا، آیا_هیتلر_آریایی_بود، نژاد_آریایی، ایران_باستان بختیاری-لر-فارس ایجاد،اکانت،جدید سومر نامه،پیشگویی،عجیب کولی توران y رودبار شماری سکایی مقبره-کوروش-کبیر-دروغ-حقیقت مادرسلیمان خردگان،خردگان ٬ لیان -ایران لر شایعه الهی میترائیسم قربانی اووادئیچیه قفقاز ترکی ساسانیان-هخامنشیان-تاریخ کوروش-منشور-ترجمه جعلی تاریخ- مورخ یهود -دروغو-تحریف زرتشت- زرتشت-دین-قران -باستان کوروش-جمله-اعتبار ایلام -هخامنشیان- تارنگار کوروش-ابهام-بابل پیامبران بازار فروشی کردها یهودیان فارس

301 سوال

703 پاسخ

1.3k دیدگاه

31 کاربر

سوالات مشابه

0 امتیاز
2 پاسخ 539 بازدید
+1 امتیاز
2 پاسخ 4.7k بازدید
سوال شده ژوئیه 23, 2014 در شایعات (پراکنده گویی ها) توسط (2.6k امتیاز)
0 امتیاز
1 پاسخ 685 بازدید
...