ادامه
5 . میزان خشونت و بزهکاری در بین کولی ها بسیار بالاست، طویکه بسیاری از کشورهای میزبان آنها را بعد از سالها زندگی، بیرون میکنند. در بین کردها هم میزان بزهکاری و خشونت بسیار زیاد است. مثلاً به ادعای پزشک قانونی ایران تعداد خودکشی (خودسوزی) زنان کرد در شهر سیصد هزار نفره سنندج از شهر تهران چهارده میلیون نفره بیشتر است!! و دلیل آن نیز خشونت بسیار زیاد مردان کرد علیه زنانشان است.
6 . معرکه گیرهای کرد، نمایشهای عجیب و غریبی نشان میدهند که مشابه نمایشهای مرتاضهای هندی است. هر دو گروه شمشیر و میل از یکطرف بدنشان بطرف دیگر فرو میبرند، یا میخ و خنجر به سرشان وارد میکنند و طوری هم نمیشود. کردها اینگونه نمایشها را با خود از هندوستان آورده اند.
مهاجرت کولی ها (کردها) به ایران، از زمان ساسانیان (بهرام گور) آغاز شد و آنها را به قصد مطربی و رقاصی می آورند. ابتدا در شمال عراق که پایتخت ساسانیان بود اسکان دادند و بعد به دیگر جاها پخش شدند. مهاجرت کولی ها از هندوستان به شمال عراق کماکان ادامه داشت تا اینکه در زمان خلفای اموی بار دیگر شدت گرفت.
حمد الله مستوفی میگوید: در زمان بهرام کار مطربان بالا گرفت، چنانکه مطربی روزی به صد درم قانع نمیشد. بهرام از هندوستان دو هزار لوطی (کولی) جهت مطربی بیاورد و نسل ایشان هنوز در ایران مطربی میکنند.
حمزه اصفهانی، همین ماجرا را در کتابش بازگو میکند اما تعداد کولی های مهاجر را دوازده هزار نفر می گوید که در شمال عراق ساکن شدند.
فردوسی طوسی هم همین ماجرا را بیان میکند و تعداد کولی های وارد شده از هندوستان به شمال عراق در زمان بهرام گور را دوازده هزار میشمارد.
عماد توحیدی در باره مهاجرت کولی ها (کردها) به شمال عراق می نویسد: کولی ها در عهد ولید بن عبدالملک خلیفه اموی به ایران و بین النهرین آمدند. این کولی ها از حوالی رود سند سفلی (هندوستان قدیم) بطرف فرات و دجله آمدند و به محض اینکه مستقر شدند به دزدی و راهزنی و قتل پرداختند و راه بصره و بغداد را بستند و قیمت خواربار بالا رفت و مردم در فشار قرار گرفتند.
از جمع بندی منابع تاریخی فوق میتوان نتیجه گرفت که شمال عراق در زمان ساسانیان و حتی بعد از ظهور اسلام، مهمترین مقصد کولی های مهاجر بود. فقط در زمان بهرام شاه تعداد آنها بالغ بر دوازده هزار نفر بود و بعدها تعدادشان بیشتر شد. بعد از ظهور اسلام در زمان خلافت ولید بن عبدالملک بازهم دسته های کولی از هندوستان به شمال عراق وارد شدند که تعداد آنها را بسیار زیاد ساخت.
در کتاب جهانگشای نادری، می گوید که نادر شاه افشار تعدادی از کولی های هندی الاصل (کردها) را به قصد رامشگری به خراسان آورد.
در کتاب تاریخ مردوخ، اثر مردوخ کردستانی میگوید: که خان کرد در استان سلیمانیه عراق از طوایف جاف و ثلاث (دو تا از طوایف کرد عراقی که بعدها به ایران مهاجرت کردند) عصبانی بود زیرا آنها راهزنی میکردند و از بابت چرای احشامشان حق علوفه نمی پرداختند.
در زبان سانسکریت به انسان شریف، «آریا» می گویند. فارسها و کردها هم خودشان را از نژاد «آریایی» معرفی میکنند. خود این مطلب گواه دیگری از مهاجر و کولی بودن آنها در سرزمینی بنام ایران است.
استاد علی اکبر دهخدا، در معنی کلمه «آریا» چنین مینویسد: «آریا عنوانی است که اجداد مشترک ملل هند و ایرانی خود را بدان معرفی میکردند و آنرا لغتاً بمعنی شریف دانسته اند».
از جمع بندی تمام مطالب فوق اثبات میشود که کردها همان کولی های مهاجر هستند که در دوره های ساسانی و خلفای اموی به شمال عراق کوچیده اند و بعدها بخاطر افزایش جمعیت به اطراف پراکنده شده اند. در زمان نادر شاه هم جمعیت قابل توجهی از کولی های کراچی (کردهای کرمانچی) در خراسان ساکن شدند.
در تمام کتب تاریخی نوشته اند که بسیاری از مردان کولی به شغل آهنگری مشغول بودند و این تنها صنعتی است که آنها بلدند، جالب است که کاوه آهنگر (کاولی آهنگر) که پرچمی با همان نام، بنام «درفش کاویانی» داشت، خودش از کولی های هندی الاصل بود که بر علیه پادشاهان ساسانی قیام کرد.
کولی ها (کردها) مهاجر توسط ساسانیان و خلفای اموی به شمال عراق بقصد مطربی و رقاصی دعوت شدند و بعد از ازیاد جمعیتشان بر علیه همان حکومتها شورش کردند. مهاجرت کولی ها (کردها) از هندوستان به ایران، بعد از ظهور اسلام هم ادامه داشت که در زمان نادرشاه افشار بیشتر شد.
در زبان هندی به عمو می گویند «کاکا» و در زبان کردی هم همین واژه با همان معنا زیاد استعمال میشود. در ضمن کولی های شیراز هم «کاکو» تلفظ میکنند.
برای اثبات کولی و هندی بودن ریشه «کردها» آنقدر مدارک وجود دارد که میتوان در مجامع بین المللی آنر براحتی اثبات کرد و ادعاهای واهی کردها بر اراضی اقوام و ملت های بومی منطقه، از جمله کشورهای خاورمیانه و ایران را براحتی مردود اعلام کرد. اما سؤالی که بی جواب می ماند، اینست که با توجه به اینکه کشور هندوستان مدت زمان طولانی مستعمره بریتانیا بود و دولتمردان بریتانیایی تمام طوایف هندی را می شناختند، چرا هرگز به ریشه هندی بودن «کردها» اشاره نکردند؟!
منابع
پرسه کولی ها در سرزمین ایران، عماد توحیدی
تاریخ طبری، محمد جریر طبری
شاهنامه فردوسی
Edwards, j. , (2009), Language and Identity, Cambridge University, New York
Duranti, a. , (2004), Linguistic anthropology, Cambridge University, New York
Amanolahi, S. Norbeck, E. , (1975), The Luti, an Outcaste Group of Iran. Rice University Studies 61(2): 1-12