رخشاي ، المساعد الأول للذكاء الاصطناعي الإيراني رخشاي ، المساعد الأول للذكاء الاصطناعي الإيراني
الآثار والقيم التاريخية

تاريخ الجملة ( لقد أصبحت نجما )

لقد أصبحت نجما !

کجایی؟ پیدات نیست. لقد أصبحت نجما! شما هم حتمااین عبارت را بارها شنیده اید. در این اصطلاح از ستاره ای خاص نام برده می شود. اما چراستاره سهیل؟ مثلاچرا نمی گویند: شعرای شامی شدی؟!! چه رازی در این ستاره نهفته است؟
مردم عادی از این اصطلاح استفاده می کنند و دانستن اینکه این ستاره چه ویژگی دارد برایشان مهم نیست. بیایید ببینیم که چرا ستاره سهیل را برگزیده اند؟! لقد أصبحت نجما
ستاره قطبی همیشه پیداست (البته نه در روزها!). ستاره های اطراف ستاره قطب شمال سماوی هم همیشه دیده می شوند. به تدریج از شمال سماوی دور شویم، ستاره ها می آیند و می روند در واقع طلوع و غروب می کنند.
وقتی به جنوب می رسیم، ستاره هایی را می بینیم که هنوز کاملابالا نیامده، در افق جنوبی فرو می روند و غروب می کنند. اجداد ما برای این مثل باید چنین ستاره ای را پیدا می کردند.
اینکه چه ستاره هایی، چه مدت در آسمان باشند، به عرض جغرافیایی محل سکونت شما بستگی دارد. عرض جغرافیایی تهران تقریبا۳۶ درجه است، یعنی هموطن تهرانی ما ستاره قطبی را در ارتفاع ۳۶ درجه مشاهده می کند و مسلماستاره هایی که تا ۳۶ درجه از ستاره قطبی فاصله دارند برای او غروب نخواهند کرد. (به شرط آنکه کوه و یا ساختمانهای بلند مزاحم دید او نشوند)
به همین ترتیب ستاره هایی که از قطب جنوب سماوی تا ۳۶ درجه فاصله داشته باشند از تهران هرگز قابل رویت نخواهند بود.
به ستاره سهیل برگردیم. سهیل ستاره ای است از قدر ۷/۰- و بعد از شعرای یمانی پرنورترین ستاره آسمان است.
میل ستاره سهیل ۵۲- درجه است، یعنی حدود ۳۸ درجه از قطب جنوب سماوی فاصله دارد. با محاسبه ای ساده در می یابیم که بیشترین ارتفاع ستاره سهیل در تهران تنها ۲ درجه است. (۲=۳۶-۳۸) و می توان گفت که سهیل عملادر تهران قابل مشاهده نیست. پس مثلستاره سهیل شده ای!” در تهران ساخته نشده است!.
در شهرای جنوبی کشور اوضاع متفاوت است. على سبيل المثال” در بندرعباس (یا حتی جنوبی تر از آن، جزایر کیش وابوموسی) دیدن ستاره سهیل اصلادشوار نیست.
عرض جغرافیایی بندرعباس ۲۷ درجه است، بنابراین ستاره سهیل در آسمان آنجا تا ارتفاع ۱۱ درجه بالا می آید و البته باز بودن افق جنوبی به مشاهده آن کمک می کند. نتیجه می گیریم این اصطلاح در این مناطق هم ساخته نشده است.
در عرض های میانی کشور (على سبيل المثال” شهر های اصفهان، یزد، اهواز،کرمان و…) وضعیت ستاره سهیل طوری است که پس از طلوع، تا ارتفاع کمی از افق بالا آمده، دوباره سر خم می کند و در افق پنهان می شود (غروب می کند). به عنوان مثال در شهر یزد که عرض جغرافیایی آن ۳۲ درجه است، ستاره سهیل تا ارتفاع ۶ درجه صعود می کند (۶=۳۲-۳۸)، که اگر افق کاملاباز باشد می توان آن را در مدت کوتاهی مشاهده کرد.
دیدن ستاره سهیل در این مناطق کار ساده ای نیست، و مدت زمانی که این ستاره قابل مشاهده است بسیار کوتاه است، پس احتمالااصطلاح “لقد أصبحت نجما!” در همین مناطق شکل گرفته است.
حالا یک نقشه آسمان جلوی خود بگذارید و تعیین کنید که اگر به خواهید این اصطلاح را در شهر خودتان بازسازی کنید، بهتر است به جای سهیل نام کدام ستاره را استفاده کنید.
برگرفته از مجله نجوم شماره ۲۰

رخشاي ، المساعد الأول للذكاء الاصطناعي الإيراني رخشاي ، المساعد الأول للذكاء الاصطناعي الإيراني

شمشاد أميري خراساني

إن معرفة تاريخ وثقافة إيران يشبه الدخول إلى عالم لا ينتظرنا فيه شيء سوى الحب والشرف وأحيانًا الحزن ، ربما يتم تخزين تاريخنا في ذاكرة جيناتنا حتى نتمكن من استخدامه لتوسيع الوعي الذاتي والوعي الذاتي . .

مقالات ذات صلة

نبّهني عن
زائر

1 تعليقات -
الأحدث
الأقدم الأكثر تصويتًا
التقيمات المضمنة
عرض كل التعليقات
شيما

من فکر کردم برای این می گویم ستاره سهیل وقتی که کسی دیده نمی‌شود و دوباره پیدایشان می شود به خاطر این که ستاره سهیل با مرور زمان کم رنگ و پر رنگ می شود

زر الذهاب إلى الأعلى