چند چامه(شعر)از مانی و مانویان (نمونه ی شعر سپید در ادبیات دوران باستان)
اشعار پایین نمونه ای است از اشعار در ایران باستان
تقدیم به تمام کاربران پارسیان دژ(اشعار مانوی)
برونت را میارای چه درونت عریان و تهیست…
چونان انار مباش که پوسته ی بیرونی اش شاداب و پوسته ی درونی اش تلخوش است…
غرور و لاف آموزه ای که در آن سودی نیست
اما معرفت و حقیقت تو و خردت روشناگر روح است…
و در راهش بس نبرد کنند…
درباره ی نور زنده :
پوشیده شدم، چنان ایستادم،با جامه ای پاک
جامه ای بی لک در جایی که هیچ کاستی نبود
زندگان فریادم شنودند…
برای محافظت از خویش برخاستم
آنانم چنگ زذند…
و گفتندم:تویی نور…
سرشار از نور
پس هنگامی که نور به جایگاه خویش همی رود
ظلمت فرو افتد
و دگر بار بر نخیزد!
سفره ی ارواح:
سفره ای در خانه نهاده شده
برای ارواحی که سر گردان نبوند
ارواحی که محو ناشدنی اند
اما در این جهان نابود شدنی
جهانی سرشار از آزیگری(شهوت)
آه ای انسان که گنج در د ست توست
از چه رو در خواب غوطه خوری؟
از چه رو شب را به سه بهره بخش نمیکنی
بهره ای برای خواب، بهره ای از آن نظاره
و بهره ای ار آن نشخواری، همپای نشخوار زندگان.
از چه رو طلوع نمیکنی به هنگام؟
بود که بزرگ زندگان را شکوه بخشی!
حتی دادور بی قانون که بر اورنگ بیداد برنشیند،
پیش از آنکه دادستان فراز آید
در کنار دادور نشیند…
آنانت خوار کنند . پاد افره بخشند…
برای دانلود کتاب پی دی اف شعر در ایران باستان به ادامه مطلب رجوع کنید
سرودهایی برای گریوژ یوندگ:
سرود ۱ :
از روشنی و از ایزذانم
ورانده شدم از آنان .
گرد آمدند بر من دشمنان
و به جهان مردگانم راهبر شدند.
ستوده باد…
رستگار بواد
او که نفسم را برهاند از عذاب
از خداوندان زاده شده
روشن براق و رخشان
درخشنده، خوشبوی و خوبرو
اما کنون آمده ام به نیاز
دیوان خشم بی شمار گرفتندم
دیوان نفرت انگیزی که به بنده کردند
نفسم را نرم نمودند
گزیدند، دریدند و خوردندم.
دیوان یخشان و پریان
اژدهایان تاریکی که دفعشان دشوار
زشت، گند و سیاه.
بس درد و مرگ از آنان دیدم
همی خروشند و تازند
دنبال کنند و بر من هجوم آرند…
برای دانلود کتاب پی دی اف شعر در ایران باستان بر روی لینک زیر کلیک کنید
مردمی که گذشته خود را به دست فراموشی بسپارد یقینا آینده روشنی نخواهد داشت و روزگارش به جهل و فساد سپری خواهد شد…
مردم ایران از فرهنگ و گذشته وزین خود چیزی جز ادعایش را ندارند و در حال حاضر فقط و فقط مادیات است مهم شده و هرگز در برابر ظلم و ستم و فساد قد علم نخواهد کرد.. چنین مردمی تیره روزی و نگون بختی را سهیم خواهند بود…
از ایرانی و ایران ناامیدم…
ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسانده ست کار
که تاج کیانی کند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو…
قدمت این اشعار به دوران قبل از اسلام برمیگرده؟
بله
بسیار مطالب جالب و خواندنی در این سایت گنجانده شده است. لذت بردم. ممنون