آشنایی با سلسله پیشدادیان
یکی از دورانی که شاهنامه از آن سخن به میان می آورد دوره ی پیشدادیان است.
شاهنامه سلسله ی پیشدادی را اولین فرمانروایی ایران معرفی و داستان های دلکش فراوانی از این دوره نقل می کند. در اوستا هم نام پادشاهان این سلسله آمده و از بسیاری از آنان به نیکی یاد شده است. برای مثال از کیومرث (که بر اساس شاهنامه اولین پادشاه پیشدادی است) به نیکی یاد می شود و زرتشتیان او را اولین انسان نیک پی می دانند.
درباره اینکه آیا چنین سلسله ای به این کیفیت وجود داشته است یا خیر نظرات زیادی مطرح است. مطمئنا پیشینه زندگی در فلات ایران به ۲۵۰۰ سال محدود نمی شود. آثار باستانی از هزاره ی هفتم قبل از میلاد(۹۰۰۰ سال قبل) و حتی بیش تر از آن در این سرزمین یافت شده است.
اگر بخواهیم پیشدادیان را با تاریخ تطبیق دهیم، به نظر می رسد، سال ها قبل از مادها و هخامنشیان قرار می گیرند. شاید بتوان گفت، زمان پیشدادیان با دوره پیش از تاریخ ایران هماهنگی دارد؛ به طوری که برخی از پژوهشگران پادشاهان پیشدادی را یک شخص ویژه نمی دانند بلکه نماد یک دوره تاریخی می دانند برای مثال آقای فریدون جنیدی معتقد است: جمشید دوره تابندگی نژاد آریا است. و این زمانی است که خانه های مهندسی ساخته شد، عطر و دیبا و رنگ، می و دارو و سنگ های لعل و یاقوت و پیروزه شناخته شده بود.
رفته رفته این دوره ها تبدیل به اسطوره شده اند و مثلا جمشید به صورت یک انسان ترسیم شده است و نماد یک دوره خاص تاریخی است. شاید دوره های پیش از تاریخ ایران به صورت پادشاهان در افسانه های ما ظاهر شده اند و به احتمال قوی داستان های دلکشی که درباره آن ها گفته می شود ریشه در داستان های تاریخی پادشاهان دیگر، دارد. شباهت های بین فریدون و کوروش باعث شده است، بسیاری از داستان های کوروش در قالب فریدون نقل شود. برای مثال در ذهن مردم مانده است که پادشاهی بزرگ که بسیار دادگر و نیک سیرت بوده است و آژدهاک را شکست داده، چنین و چنان کرده است؛ پس تصور کرده اند که این روایت مربوط به فریدون بوده است. اما شاید فریدون یک شخص ویژه نباشد.
در اینجا اسامی پادشاهان پیشدادی را به همراه اشاره ی کوچکی که هر کدام از آنها احتمالاً نماد چه دوره ای هستند(با ایده گرفتن از نظر آقای فریدون جنیدی) می آوریم. نام هایی که درون پرانز قرار گرفتند صورت نام آنها در اوستا و دیگر منابع است:
– کیومرث (Gaya – Maretan)
بشر نخستین و انسان های اولیه
– هوشنگ (هئوشینگه پرذات Haoshyangha – Parazata)
خانه سازی و اسکان بشر، پیدایی آتش
– تهمورث (تخم اوروپ Takhmauruoa)
رام کردن اسب، ساخت سلاح، آغاز پهلوانی و تهم تنی
– جمشید (ییم خش ئت Yima Khashaeta)
دوره تابندگی آریاها، تولید بیشتر آلات جنگی و وسایل زندگی،
رشد اقتصادی و اجتماعی جوامع
– ضحاک تازی (آژی دهاک Aji Dahaka)
دوره استیلای بیگانیگان (احتمالا سامی نژادان) بر قسمت هایی از فلات ایران
– فریدون (ثرائتئون Thraetaona)
چند بهره شدن آریاها
– ایرج: شکل گیری بخش ایرانی
آغاز جنگ های بین اقوام
– منوچهر (منوش چیثرا Manush – Tchithra )
پایان یافتن موقت جنگ ها
– نوذر (نئوتر Naotara )
– زو (اوزو Uzava)
– گرشاسب یا کرساسپ (Keresaspa)
ادامه یافتن جنگ ها
یاری نامه ها و بن مایه ها:
فریدون جنیدی. زندگی و مهاجرت آریائیان. چاپ پنجم، تهران: نشر بلخ، ١٣٨٩
عبدالعظیم رضایی. تاریخ ده هزار ساله ایران. جلد یکم
برگرفته از پردیس اهورا
با سلام درمورد سلسله یا دوران پیشدادیان که در نوشتار فوق گفته شد نخستین دوران …..خیر باید اصلاح کنم که پیش از پیشدادیان ، دورانی در این سرزمین یا در سرزمین های این منطقه و گستره از جهان ، بوجود آمده به نام مهابادیان ، پس از مهابادیان ، پیشدادیان ظهور کرده است ، همان گونه که در سطرهای بالا آمده ، انسان دوران پیشدادیان به آن رشد و بلوغ فکری رسیده بوده که قانون وضع کند و داوری کند ، اما در دوران مهابادیان بشر بیشتر در شرایط اعتقادات بدوی و ابتدایی بوده و آغاز آئین مهر به این دوران منسوب است به توسط شخصی به نام مهاباد و سلسله دستوراتی که به نام هفت اورنگ روشن آمده اینجانب فقط گوشه ای و اشاره ای آمدم و گرنه در این مورد مطلب و صحبت بسیار است ، با تشکر از توجه شما
تاریخ ما به پیشدادی چند هزار سال میشه مثلا به هخامنشی ۲۵۰۰ سال میشه به زرتشتی۳۷۰۰ سال اما به پیشدادی چقدره؟
بیشتر از ۱۵ هزار سال
حالا باید فهمیده باشیم که فردوسی چه خدمتی به مردمان دنیا کرده و به هیچ عنوان تخیل و افسانه نیست گنج ارزشمندش شاهنامه بالاتر از ق**** درس انسانیت رو به جهان آموخته. بسی رنج بردم دراین سال سی بدان زنده کردم بدین پارسی.
درودو هزاران بار درود بر شرف و همت او
اونجور که از شواهد برمیاد سه شهر کوس،تمیشه،آمل (هر سه در ایران کنونی) از پایتخت های این دودمان بوده
بارها به دماوند اشاره شده بناباین مرکزشون شاید اونجا باشه. بعلاوه به ذوره یخبندان اشاره شده و شهر زیر زمینی که در ایران باستان و در روسیه هم افقوام ایرانی ساکن زیر زمین یافت شده اند
بایدبرای اثبات اینکه آیاپادشاهان پیشدادی بواقع بصورت اشخاص یانسانها یاپادشاهانی بوده اندیانه بایدکاوشهای باستانشناسی صورت بگیرد.درجاهاییکه گمانمیرود اصلن پایتختشان بودهباشدویاقصرشاهیشان.مثلن
:نام گیومرته بانام شهریگری مارگیانا شباهت دارد.منتهی ایندونام برعکس هم شده اند.مرته اول آمده وگیاپس ازآن قرارگرفته است.امااین مارگیاناباآثارباستانییش درترکمنستان امروزه قرارداشته است درکناررودآمون.این روددراوستابنام نیک داییتی یادگردیده است.یاخوش داییتی.داییتی تاجاییکه من خوانده ام صفت رودآمون بوده است.وواژه توصیفی مذکور “اناهیتا”بوده است.خوش اناهیتا.یعنی اله یامادرزندگی بخش.وحتی شایدمنظورازمارهای بالداری که دراوستاازآنهاذکرگردیده بوده است که اگرسایه آنهابرسرکسی می افتاده میمرده است.منظورهمان نام مرگ یامفهوم مردن که درواژه مرته یامرگ “گیامرتن”بوده باشد.
درادامه بایدذکرکنم که دربرداشتهای من جهان کهن آریایی که دراوستاچندان توضیح داده نشده است وتنهافهرستوارازمشخصات ان گذشته است’مناطق بسیاربسیاروسیع آریایی رادربرمیگرفته است که بهردلیلی ماازتوضیحات کهن ان بینصیب مانده ایم.اما برداشت من چنینست که:اگرمنظورازمدنیت آریایی کهن دراوستابوده است ودرویدیها.’پس روش پیگیری نشانه ئې تعقیب گستره آن همه ‘بررسی داستانهای پادشاهان پیشدادی وتمام واژه هاونامهاییستکه درکهن وحتی تاحالا پیشوندویاپسوندویامیانوندآریا’آریایی’اریاو…رادرخوددارند.چه درنامهای مکانها ‘چه درنامهای اشخاص وچه درمتون قوانین وغیره تاریخ.
مادراوستا میبینیم که جمشیددستورساختن مجتمع بزرگ زیرزمینی یی رامیدهدزیراپیشبین های اوپیشبینی کرده بوده اندکه زمستان بسیاردرازمدتی خواهدآمد.درمنطقه وبزرگترین مجتمع زیرزمینی کهن زیستی بشردرترکیه امروزی در”دارنکویو”بوده است.وآن شایدهمان مجتمع زیرزمینی یی بوده باشدکه بدستورجمشیدساخته شده بوده باشد.همچنین من که شنیده ام گفته آمده استکه اوازگونه های جانداران نیز درشهری که ساخته بودجمع کرده بود.چیزی مانند منطقه یی بزرگ ازحیات وحش وان شایددرمنطقه نزدیک شهرامروزی “پکتیا”بوده باشدکه درافغانستان امروزیست.بنام “ژوب”.’ودرزبان پشتو به باغ وحش ژوبن گفته میشود.
دروسعت این حکومت پیشدادی آریایی همچنین حکومت دیگری رابایدذکرکنیم بنام”هیتیها”که درمرکزترکیه امروزی واقع بوده است.این نام هیتی شایدازهمان نام خوش داییتی که صفت رودخانه آموبوده ‘آمده بوده باشد.به این ترتیب که این قوم اول درشایددرحوضه اینرودخانه میزیسته اند وبرای مقابله ومهارکردن حکومت فرعونهای مصربه ترکیه کهن کوچ کرده بوده اندوحکومت یاشهریگری هیتیان راتشکیل داده بوده اند وپس ازجنگها بامصرودرآخرباصلح کردن مصریان باهیتیها ‘هیتیان آنمنطقه راترک گفتند.پیروهمین گفتارنوبت به حکومت ویاامپراتوری قوم دیگرآریایی میرسدکه بگفته خودشان ازشرق بغرب کوچ کرده بوده اند’وانها میتانیها بودند.اجدادکردها.ومادها ومردم کهن میانرودان به آنهانام گوتها رااتلاق کردند.همین گوتها همان گاتهای اروپاهم شایدباشند.اقوام دیگرآریایی که ازاین منطقه به اروپارفته اندهم زیادند مانند “آلانها”.بسیاری ازنامهای جایهادراروپابه واژه های زبانهاپشتووپارتی وکردی و…نزدیکند.مانند:”دانیوب”نام رودخانه بزرگ اروپا.این نام ترکیب چنین شایدداشته باشد:دند❇اوبه.دند❇آب.و مانند این نام منطقه یی درجنوب افغانستان هم است بنام “آریوب.مرکب از:آریا❇اوبه.بسیارپیشترازاینها ما درغربیترین نقطه اروپا “آیرلند راداریم.مرکب از:آریا❇لند.(ایریا❇لند).گذشته ازاینها نامهایی مانند:البانیا.آلمان.بلغار.ساکسونها.کاوساکها.وحتی “آتلانتیس”.مرکب از:اتلان❇ته=اتلان درپشتو میشودپهلوانان.پایین سرزمین پهلوانان.اماداستان آن به شاید دوران یخبندان عمومی برسد.که پس ازبالاآمدن آبهاغرق گردیدوزیرآب رفت.همچنین شهر”دوارکه”کد درزبان پشتو به آنچیزی که گم باشد میگویند ورکه ده.واین شهردرسواحل شمالغربی هندوستان کنونی بوده است.رویهمرفته همه اینشواهدچنین نشانمیدهدکه شهریگری جهانی یی ازآریاییهاتاپیشترازرخدادهای جهانی خرابکننده وبسیارتاثیرگزاربرشهریگریهایی دربسیاربسیاربسیارپیشترهاوجودداشته اند بنام آریاییهاویاتوسط شهابسنگ بزرگ دربرخوردش بازمین ازمیانرفته بوده اندویاتوسط یخبندان عمومی ویا توسط بالاامدن عمومی آبها.امابایدمتذکراین نکات هم شویم که امکان زیادداشته است که درآنزمانها تکنالوژیهای هوانوردی وبحری هم تقریبن کم وزیادمانندامروزوجودداشته بوده اندزیراپراکندگی عجیب آریاییان آندورانهارادرهمه جا حتی دراطراف آسترالیا ودرقاره کهن امریکا درهمه جای انترنت ویوتوپ میتوان درویدیوهای پژوهندگان میتوان مشاهده کرد.
ببرسی ودریافت تاریخ ماهاازاوستاوشاهنامه مشکلات خودرادارند.من دیروزبه این چیزهاهم پیبردمکه:بختی اول که گفته شده که درترکمنستان کنونی قرارداشته وبمارگیانا مشهورشده است ازنام کیومرس گرفته شده است.Gaya maeretan.البته بلهجه اوستاییش.منتها باچنین ادایی.مرتان گیانا⏪مارگیانا.وبازهم بایدذکرکردکه ایننام بچندزبان کنونی همخوانست.پشتو.هندی وپارسی یادری.همچنین نام مدنیت سندبالا درپاکستان کنونی که Harappa بوده است به نوع عجیبی به نام tokhma uruppa (نام تهمورث به اوستایی وشکل اصلی یش).یانام تهمورس پسرهوشنگ شباهت دازد.
من میخواستم کسی بمن بگویداگربداندکه چون درتوضیخ ساخته های زمان تهمورس درافغانستان وایران کهن نام بسیاری ازشهرهای افغانستان وایرانرادرلیستی یک روزدرمتنی خواندم .اما میخواهم بدانم که آیا شهری که زیگوراتهای شهریگری ارته دراایران کشف شده است وشهریگری ایلامیهاوآثارباستانی جدیدپیداشده درجیرفت وشهرباستانی سوخته درزابل ایران نیزازشایدازساخته های زمان تهمورس باشند.ویابهرصورتی ممکنست جزوشهریگری پهناور دوره پاراداتاهای مارگیانا وبختی بلخ باشندویامسئله طورډیگریست.همچنین من عقیده به این پیداکرذه ام که شهریگری آریایی ازپیشترازده هزارسال هم وجودداشته است درمنطقه.امابدلایل آب وهوایی شهرهای ان یکی پس ازدیگری ویران میشده اند.وزمینه برای ایجادشدن وپیداشدن واغازشهریگری جدیدی بنان بختی یاپشتی یاپشتانه بوجوده آمده بوده ودلیل استلالی من که من به نتیجه ازآن استدلالت به این رسیدم اینستکه درزبان پشتو وفارسی یادری پشته به تپه های باقیمانده ازآثارباستانی هم گفته میشوند.مانند گوبکلی تپه درترکیه که دوازده هزارسال پیش ساخته شده بوده است اماپیش ازکشف شدن ان به ان تپه میگفتند.اگر ثابت شودکه مدنیت بختی بعدازویرانی مدنیتهای پیشین ازبین رفته بناگردیده بوده وماپشتونهاآنرامتعلق بخودمیدانیم والبته اینکه چندشهریگری بعدری مانند کردهایامادها’افغانها یااپکانها یا اسپه کیانیهاوپارسها ازان ساخته شدندومنطقه دوباره پرکردند یک تحول عظیم وزیربنایی درتوضیخ وتفسیر ونامگذاری تاریخ آندوره ورابطه مستقیمش بشهریگری های زیرشاخه یییش …….ایندرحالیستکه درکهنزمانها مثلن بختی راکه بلخ میگفته منظوربالابختی بوده است.بئلی کا.این نام مرکب بئلی کا همان بالا پشتیخوا بایدباشد.یابالا بختیخوا.که درزبان پشتوبوده است.این استدلال درست مینمایدزیرا درجنوب ما کوزه پختونخواداشته ایم وهم اکنون هم داریم.مانندآریاواراکوزیا(درامروزه پشتو کوزه آریا)آریای پایین.استدلال نوعیت وسبک جالبی داردوتعیین کننده برایبیان راستیهای تاریخ شهریگریهای اینمنطقه.
پشتونها بایدروی اینمسئله کارکنند.وتاریخ منطقه رابه پشتوبنویسند.که بنظرمن شهریگری نیاکانشانست.شهریگری بختی یاشهریگری پشتانه.یاپشتانه شاریګرې.نام.شهریگری :پشتانه.بنیانگذار:کیومر.ته’.نام پیغمبر:زرتشت سپینتمان.و…
ماافغانها کردهاایرانیها وتاجکها بایدتاریخ خودرابراساس آنچه ازآثارباستانی درینچندسرزمین مییابیم نوشته باعکسهای آثارمستندامروزه آنرایکسوبگذاریم.وتاریخ تحریری کهن اوستایی وشاهنامه یی وگرشاسپنامه یی را به سوی دیگرش روی یک میزبه اصطلاح بگذاریم.سپس آنهارابامکانهای ذکرشده وسخصیتها ومجسمه ها وقدوقواره وطرزداشتن لباسها واماکن وآب وهوا ومیادین جنگ وگذرگاهها وشهرها ودهات وکوههادره هاورودخانه ها و…همه ازاین دونوع سندتحریری وسندپیداشده وثابت گردیده باستانی باهم تحت مقایسه عمومی ودزیرمجموعه هایشان قراربدهیم.وآنچه راکه ازنتیجه مقایسه آندو دریافته باشیم ”’آنمجموعه رادرمجلدعمومی تاریخ شهریگری مسترک همه اینچندکشورکنونی ویک شهریگری کهن آریایی اینمنطقه بتحریردرآوریم.البته باتمام آثارجدیدی که تاهمین امروزها اززیرخاکها بیرونگشته باشند.ممنون ازبه اشتراک گذاری شما.
سلام. من به شهر ضحاک در بامیان باستان در افغانستان کنونی رفته ام. شهر قدیمی که در نزدیکی شهر غلغه و پایین تر از مجسمه های بودا قرار دارد. در آن جا شهرها و آثار باستانی زیادی وجود دارد. آیا این شهر همان مرکز پیشدادیان نیست؟
درسته شهر بامیان پایتخت چند تاازپادشاهان پیشدادی از جمله فریدون بوده در ضمن این مجسمه هاهم متعلق به فریدون وملکه اش است که باتحریف به بودا منسوب میکنند
لطفن اگردرین موردتوضیحات بیشتری بدهید.خوشبحال میشوم.ممنون
خیر.
پایتخت ضحاک شهر بیت المقدس یا همون بابل بود. به دشت نیزهوران هم رجوع کنید. چرا آثاری از کیانیان و پیشدانیان در شرق زمین نیست؟ یا اجداد ما دروغ گفتن. یا باید دنبال اونها رو در غرب بگردیم. به عنوان مثال یونانیها به کوههای زاگرس تارتانوس هم میگفتن تارتانوس. زندانی که تایتانها در اون اسیر هستند. درست ضحاک هم در کوهستان اسیر میشه.شباهت بسیاری هست. خاور زمین اصلا پتانسیل شروع تمدنی را نداشته.
درود دوست عزیز.در اینجا اشاره ب اریایی ها شده با این اوصاف میشه گفت اریایی ها مهاجر نیستند.و قدتی بالاتر از ۷۰۰۰سال داند تمنا دارم توضیحات بیشتری رو بدید.
راستی گفته ضحاک نژاد سامی منظورش نژاد اعراب هست؟
سلام. شهر سوخته هم در دوران پیشدادیان بوده یا قبل از دوره ی پیشدادیان چون سال قبل وسایلی با قدمت ۱۵هزار ساله در شهر سوخته پیدا کردن و میخوام بدونم شهر سوخته و پیشدادیان ربطی به هم دارن؟؟
چیزی در این مورد نشنیده ام. ولی باید منتظر نظر کارشناسان ماند ولی برای پیدا کردن این پاسخ باید دید که در دوره برنز تمدن جیرفت نشانه هایی از این تمدن یافت می شود ،یا خیر
سلام.ببخشید شما از محلی که پیشدادیان در آن زندگی می کردند چیزی نگفتید!
ممنون می شوم اگر که در بارهی این هم بنویسید.
درود
(تمیشه) شهری در نزدیکی ساری پایتختشان بوده و محل پیدایش این سلسله هم در همان حوالی بوده است.
نه عزیزم فردوسی گفته تمشیه شهری بر پشت البرز کوه
برو مطالعه کن تا بدونی منظور از البرز کوه همتن کوهای شرق ایران زمین (افغانستان) می باشد
و نام تمشیه نیز امروزه به شهر خرابه(خاکی)تبدیل شده در ایالت فرا جنوب افغانستان
خیر تمیشه در نزدیکی همین ساری بوده
همین چند روز مقاله ای پیرامون آن خواندم
منابعتان را بر اساس عقیده شخصی بیان می کنید نه منبع معتبر پس فاقد اعتبار است
منبع معتبر
متوجه شدید اگر افغانها و تاجیک ها ذهنشان قدری تکان بخورد مسایلی هم برای ما روشن می شود. هر ملتی تاریخ را در پشت مرزهای خود می بیند و می خواند. وندیداد در اوستا بخشی جعلی و افزوده است. و محتمل است که نوعی دزدی ادبی از غرب و جنوب غربی کشور ما به مقصد شرق و شمال شرقی برای تدوین وندیداد انجام گرفته باشد که تاریخ راست و دروغ آنها شاید باشد. هرودوت هم راجع به مارهای پرنده در جانب هند نوشته است و من کیومرث را کیامرد می بینم ریش سفید یا شاه قبیله که ممکن است عنوانی باشد تا نامی خاص . فردوسی به خاطرنزدیکی محل تولد و زندگی اش به این منطقه، اطلاعات این منطقه را منعکس ساخته است و تاریخ اصلی کشور ما (سرزمین پارس) در سمت جنوب غربی است که فردوسی در اواخر عمر به آنجا گریخته بوده است.
البرز کوه بخش اعظمش در ایران کنونی قرار داره و نماد و سمبل این کوه یعنی دماوند هم در ایران کنونی قرار داره. در ضمن صد ها سال پیش از فردوسی که تو زمان ترک های غزنوی در (پشتونستان یا افغانستان) میزیسته و از ایران نامبرده، دودمان نیزومند و در سطح کلاس جهانی بنام پارسیان ساسانی رو داریم که به سرزمین خودشان ایرانشهر میگفتن این در حالی است که همزمان با ساسانیان (شاهنشاهی ایرانشهر) سلسله در پشتونستان زمامداری میکرد بنام کوشانیان که هیچ زبانی به نام زبان پارسی رو به رسمیت نه میشناخته نه اصلا آشنایی با این زبان داشته این در حالیست که شمال پشتونستان در اواخر ساسانیان فتح شد و زبان پارسی در میان پشتون ها رواج پیدا کرد. از اون گذشته پایخت امپزاطوری های پیشدادی هم نزدیک ساری بوده
چرا چرند میبافی بلخ وافغانستان فعلی بوده نمیتونی خورشید را پشت ابر پنهان کنی
به مهمترین نکته اشاره کردی نمیتوانند محل فرمانروایی وحکومت پیشدادیان را بگویند چون خیلی ازواقعیات تاریخ ایران اصلی فاش میشود.البته کسی که شاهنامه را با تدبر بخواند سرزمین ایران کهن واقعی اشکار است.