میتراییسم (ایران خواستگاه نخستین دین جهان شمول)
میتراییسم در باور غربی ها – کریسمس یک جشن ایرانی ؟ و بابا نوئل یک شخصیت اسطوره ای ایرانی ؟
نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار میآمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامهی گاهشماری میترایی است و حدود چهار سده پس از مبدا میلادی به وجود آمده، ادامه میدهد. کیش مهر (میتراییسم) تاثیر گذارترین آیینی است که پس از مهاجرت آریاییان در زمان فریدون به اروپای کنونی رفت و ردپای آن را در همهی ادیان جهان میتوان مشاهده کرد.
کلمهی یلدا واژهای سریانی است و به معنای تولد یا میلاد است. در برخی منابع آمده است که پس از مسیحی شدن رومیان، چهارسد سال پس از تولد عیسی مسیح، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان دقیق تولد وی معلوم نبود. در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار میکردهاند.
انتقال میتراییسم از ایران به سایر نقاط جهان
وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان به سایر جهان منتقل شد در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز ۲۱ دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته میشد ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباه محاسباتی، این روز به ۲۵ دسامبر انتقال یافت و از سوی مسیحیان به عنوان روز کریسمس جشن گرفته شد. از این روست که تا امروز بابا نوئل با لباسس و کلاه مُغان ظاهر میشود و درخت سرو و ستارهی بالای آن هم یادگاری از کیش مهر و فرهنگ ایرانی است.
ابوریحان بیرونی، مبدا سالشماری تقویم کهن سیستانی را از آغاز زمستان ذکر کرده و جالب اینکه نام نخستین ماه سال در تقویم سیستانی نیز «کریست» بوده است.
منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز میگردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار – خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه میگیرد.
نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بودهاند (که هنوز هم حامیان سرمایهداری لجام گسیخته اندیشههای عدالتجویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود میدانند) سخت گرامی و بزرگ دانسته میشد و از آن با نام «خرم روز» یاد میکرده و آیینهایی ویژه داشتهاند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده میشود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است
شب چله-(یلدا) یا جشن زایش مهر، درازترین شب سال و شب زادن دوبارهی خورشید و آغاز فصل زمستان است که یادگاری هفت هزار ساله و ارزشمند از نیاکان فرهیختهی مان به شمار میآید. ایرانیانی که هزاران سال پیش دریافتند که گاهشماری بر پایهی ماه نمیتواند گاهشماری درستی باشد. پس به پژوهش دربارهی حرکت خورشید پرداختند و گاهشماری خود را بر پایهی آن قرار دادند. ایشان حرکت خورشید را در برجهای آسمان اندازهگیری کردند و برای هر برجی نام خاصی گذاشتند و دریافتند هنگامی که برآمدن خورشید با برآمدن برج «بره» در یک زمان باشد، بهار است و دریافتند که در ابتدای پاییز و بهار روز و شب برابر است و در ابتدای تابستان روز بلندتر از شب است. ایرانیان باستان گاهشماری خود را بر اساس چله (چهل روز) تقسیم کردند و ۹ چله (ماه) داشتند.
میدانیم که در فرهنگ ایرانیان عدد چهل مانند عدد هفت و دوازده قداست خاصی دارد. واژههای «چله نشستن»، «چل چلی» و در طبرستان واژههای «پیرا چله، گرما چله» نشانهی اهمیت این عدد در میان فرهنگ ایرانی است.
امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار میشود، اما میدانیم که در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمیشده است و جشن شب چله، همچون بسیاری از آیینهای ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد.
در گاهشماری ایرانی که دقیقترین گاهشماریها و سازگارترین آنها با تقویم طبیعی است، همواره و در همهی سالها، شب چله و انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سیام آذرماه و بامداد یکم دیماه است.
ردپای باورهای میتراییستی را در قوم بختیاری که اصیل ترین بازماندگان آریاییند میتوان یافت به عنوان مثال سوگند:به ای افتو قسم…میستاییم مهر را
آنکه از آسمان بر فراز برجی پهن با هزاران چشم بر ایرانیان مینگرد
نگاهبان زورمندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد
آن که مردمان را از نیاز و دشواری برهاند
(اوستا – مهر یشت)
در جهان همه چیز از ایرانیان آغاز شد و به ایرانیان نیز پایان می یابد
درود بر شما
چرا میترا که در زمان باستان نام پسر بود بعدها نام دخترانه شد؟
فوق عالعاده بود
لذت بردم