ایران باستان
سبز و سفید و سرخ نکوتر بود کفن – استاد شهریار
روزی اگر بناست که بر تن کفــن کنم
من اَن کفن به تن ز برای وطــــن کنم
سبـــز و سفیـــد و ســـرخ نکوتر بود کفن
تا من برای خاطر میهــــــن به تـــــن کنم
ایــــــران من ، عزیز من، ای سرزمین من
مرگ است بی تــو اگر هوس زیستــن کنم
روزی که پای عشـــق وطـــن در میان بود
تاریخ گفتـــه است که من چه بایــــد کنم
همچون برق حــق بر خرمن باطل درافتم
یزدان صفت مبارزه با اهریمن کنم
دشمن اگر پای بدین سرزمین نهد
کاری که کرد نادر لشگر شکن کنم
<< استاد شهریار >>
نام شعر « کفن سه رنگ» است و از کمال اجتماعی جندقی است . از استاد شهریار نیست
زیباست
سپاس