جایگاه زنان در ایران باستان ، یونان باستان و اعراب بیابانگرد جاهلی
شهوت همجنس خواهی یکی از انحرافات جنسی است که بواسطه نزدیکی دو جنس موافق با یکدیگر ، یعنی مرد با مرد یا زن با زن ، دست می دهد. همجنس بازی در زن ها به زبان خارجی سافیسم saphisme یا لسبینیسم lesbianism گفته می شود و همجنس باز زن را لسبین lesbin می گویند.
این دو اسم از نام شاعره غزلسرای یونان بنام سافو گرفته شده است که در حدود سال ۵۰۰ پیش از میلاد در جزیره لسبوس در دریای اژه در یونان می زیست. می گویند او از جنس مرد بیزار بود و با دختران زیبایی که اطراف او پراکنده بودند رابطه داشته و لذت های این کار را شرح داده است.
آندره ژید عقیده دارد که مبدا اصلی همجنس بازی یونان باستان است و می نویسد در یونان باستان در دوره پریکلس و در روم باستان در زمان امپراطوری اوگوست همجنس بازی بیشتر از سایر مواقع همه گیری داشته است. می گویند در یونان باستان حکما و دانشمندان زن را موجودی ناقص می شمردند و به جنس موافق گرایش داشتند و این در حالی است که در باور ایرانیان زن موجودی است مزین به اسرار و شگفتی های فراوان و زندگی بشر در سایه تکاپوی این شگفتی هاست.
…
در ایران باستان زنان دارای جایگاه بسیار بلند و مقامی بس ارجمند بوده اند و این نشان از تمدن بسیار غنی ایرانیان بوده است. اگر جایگاه زن را در یونان باستان توصیف کنیم میبینیم که زنان یونانی از اندک حقوق مدنی برخوردار بودند و اعراب با زنان و دختران، مانند چهارپايان رفتار ميکردند و آنان را به صورت کالا در معرض خريد و فروش قرار ميدادند. اينان، به خاطر حماقت و ناداني، دخترانشان را زنده به گور ميکردند.
زن در ایران باستان و در دوره هخامنشی به معنای واقعی در هر مکان و زمان بطور برابر در فعالیت های اجتماعی شریک مرد بوده است و مشهور ترین نمونه برابری حقوق زنان و مردان در ایران باستان اجازه انتقال سلطنت از پادشاه به دختر بود.
در ایران باستان بود که چند تن از زنان ایرانی پادشاه شدند و به جایگاه های والا رسیدند. پوراندخت و آذرمیدخت دختران خسروپرویز که به تخت پادشاهی تکیه زدند. هما ، دنیاک و آرتمیس از جمله زنانی بودند که در ایران باستان فرماندهی سپاهیان و گاهی عنوان پادشاهی را نیز دارا بودند.زنی بنان پانته آ در زمان هخامنشیان فرمانده گارد جاویدان بود. استاتیرا دختر داریوش سوم هخامنشی فرمانده نیروهای جنگی بود.پری ساتیس همسر داریوش دوم هخامنشی از ارتشبدان آن زمان به شمار می رفت و بسیاری زنان دیگر که مقامات کشوری و لشکری را در ایران باستان برعهده داشتند.
در جامعه یونان پدر خانواده اختیاردار مطلق بود. پدر حق داشت که فرزندان ضعیف خود را بکشد، و در این بین دختران را بیش از پسران میکشتند، زیرا آنها نیاز به جهیزیه داشتند و بعد از ازدواج از خدمتکاری خانه پدرآزاد شده و در خانه شوهرشان خدمت میکردند. در آن زمان این نوع از اطفال را در ظرف سفالین میگذاشتند و در نزدیک معبد یا در سر راه که مردم زیاد عبور میکردند، رها میکردند، بدین منظور هر کسی که میخواست، میتوانست آن طفل را ببرد و در غیر آن، طفل از گرسنگی میمرد یا خوراک حیوانات درنده میشد.
در جامعه یونان، هدف از ازدواج ازدیاد نسل بود، چون اگر زنی، صاحب فرزندی نیرومند و شایسته نمیشد، او را میکشتند. از طرف دیگر شوهران را تشویق و ترغیب میکردند که زنانشان را به مردان فوق العاده نیرومند قرض بدهند تا از آنان هم صاحب فرزند شوند.
در میان اعراب وقتي به مردي خبر داده ميشد که دختري پيدا کرده، رنگش از خشم تيره ميشد و از روي شرمندگي از انظار مردم پنهان ميگشت. سپس يا با نهايت بيعلاقگي از دختر نوزاد، نگهداري ميکرد و يا کودک بيگناه را زير خاک پنهان مينمود.
ایرانیان همچون اعراب زن را ننگ نمی دانستند بلکه او را موجودی مقدس و پاک که لازمه حیات است دانسته و مقام او را ارج نهاده اند. در زمان کوروش بزرگ هخامنشی زن حامله حق کار کردن نداشت و بدستور کوروش بزرگ برای زنان حامله جیره و حقوق ماهیانه تا هنگام تولد نوزاد پیش بینی شده بود.
. در ميان بعضي قبايل عرب، رسم چنين بود که زنان باردار به هنگام وضع حمل به نقطهاي دور از خانوادههاي خود در صحرا ميرفتند و با کمک زنان ديگر به حفر گودال ميپرداختند تا اگر نوزاد دختر باشد، کودک بيگناه را در ميان گودال دفن نمايند و زحمت پدر در به خاک سپردن فرزند، کم شود. در نتيجه، با کشتن دختران بيگناه از تعداد زنان کاسته ميشد و بالاجبار، هر سه يا چهار مرد با يک زن ازدواج ميکردند. چنين ازدواجي را «ضمد» ميناميدند. زن، پس از وضع حمل، به ناچار، به شوهران خود مراجعه ميکرد و از ميانشان پدري براي فرزند خويش پيدا مينمود و نوزاد به هر کدامشان که بيشتر شباهت داشت، تعلق مييافت و او پدرش محسوب ميشد. اعراب، حتي دختر را پيش از تولد، شوهر ميدادند.
در جامعه یونان زن بسیار مظلوم بود، زن حق قرارداد در معاملات و حق اقامه دعوا در محکمه را نداشت و بعد از اینکه شوهرش فوت میشد از او ارث نمیبرد. در یونان قدیم اعتقاد بر این بود که نیروی برتر، یعنی قدرت بارداری از آن مرد است و زن جز حمل و تولد طفل و پرستاری وظیفه ندارد. از طرف دیگر سن شوهر زن آتنی بسیار بالا بود و تقریباً دو برابری زن سن داشت و این مطلب هم باعث شده بود که زن تحت تاثیر عمیق مردان باشد.
یونانیان باستان اکثرا زنان زیر پانزده سال را برای ازدواج بر میگزینند. مردان یونان پس از اولین ازدواج بر طبق قانونشان آزاد هستند باهر زن دیگری آمیزش و همبستری کننددموستن می گوید با فاحشه گان شبها هم آغوش می شویم و با کنیزان و زنان غیر مشروع خود در روزها سلامت جسمانی خویش را تامین می کنیم. فاشحه گری جزوی از رسومات و بازارهای گرم آتن بوده و برای آنکه مردان به راحتی خانه های فاحشگان را بیابند فاحشگان تندیسی از آلت تناسلی مرد را بر سر خانه خود آویزان میکردند تا شناخته شوند.
ویل دورانت (در قسمت عشق های پیش از ازدواج) انحرافات جنسی در میان زنان و پسر بچه گان یونانی را بسیار رایج میداند. به صورتیکه بازرگانان پسران خوب روی زیبا را به شهر می آورند و گران ترین قیمت را این پسر بچگان دارند. مردان تا زمانی که پسران طراوت و تازگی کودکی دارند با آنها نیازهای جنسی خود را برآورده می کنند و سپس وی را به خدمتکاری خانه خویش در می آورند.
. بله این ها حقایقی درباره فرهنگ ایران باستان و یونان باستان است و اکنون خود داوری کنید در مورد اعراب که نمی توان از تمدن کوچکترین سخنی گفت اما آیا یونان باستان مهد تمدن است یا ایران کهن؟ آیا نمی توان یونان را مسلخ تمدن نامید؟ آری یونان باستان مسلخ تمدن است…بدرود
همه بدند ما خوبیم ،
از قدیم هم همه بد بودند ماخوب بودیم
????
مطلبتون خیلی خوب بود،کاش فرهنگ اصیل و ارزشمند خودمون رو حفظ کنیم
درود بر شما !اینهم جواب بیسوادى که دم از ناموس … ایرانیان که لایق خودش و أمثال خوش هست میزند! میدونم که سواد مطالعه یک کتاب کامل رو ندارى !بنابراین این مطالب براى شما مفیده !اقا و اقایان برادر!!!!ایرانیان باستان چگونه ازدواج می کردند
مجموعه: تاریخ و تمدن
ازدواج,ازدواج در ایران باستان,چگونگی ازدواج در ایران باستان
ایرانیان باستان چگونه ازدواج می کردند
خانواده که امروز نیز از مقدسترین نهادهای اجتماعی به شمار میرود، همواره در این سرزمین از اهمیت والایی برخوردار بوده است. تا بدان جا که در اعتقادات ایرانی تشکیل خانواده به صورت تکلیفی دینی در آمده است.
در آن زمان که زنربایی و حتی خرید زن در میان بسیاری از ملل و اقوام هند و اروپایی معمول و متداول بود، ازدواج ایرانی در سایه نظم و نسقی که آیین زرتشت آورده بود، نتیجه عقد بود.
وجود ایزد بانوانی چون آناهیتا و اشی و نقش آنان در تفکرات ایرانی اهمیت خانواده را بیشتر مینمایاند.
آناهیتا با صفات نیرومندی، زیبایی و خردمندی، به صورت ایزد بانوی عشق و باروری نیز در میآید، زیرا چشمه حیات از وجود او میجوشد و بدین گونه «مادر خدا» نیز میشود. و اشی نماد توانگری و بخشش، ایزد بانویی است که پیشرفت و آسایش به خانهها میبرد و خرد و خواسته میبخشد.
به نظر ایرانیان، ازدواج نتیجه تراضی زن و مرد بود و این ازدواج در آن واحد معنی مذهبی و اجتماعی داشت. زندگی زناشویی و خانواده از لحاظ اجتماعی نیز از اهمیت والایی برخوردار بود تا بدانجا که در زمان ساسانیان، شاهنشاهان، به عنوان نمایندگان راستین اهورامزدا در روی زمین از ازدواج مردم حمایت میکردند.
دولت هر سال برای عده زیادی از دوشیزگان نیازمند جهاز فراهم میآورد و دختران بیصاحب و بیجهاز را به خرج خود شوهر میداد و در انجام دادن این گونه نیکوکاریها خسرو انوشیروان سرآمد دیگر پادشاهان ساسانی بود.
ایرانیان آنچنان به خانواده اهمیت میدادند که از مشاغلی که مستلزم تجرد بود یا از زندگی حادثه جویانه که مردان را مدتی دراز از کانون خانواده دور نگه میداشت، مانند دریانوردی و بازرگانی، خوششان نمیآمد.حتی سربازان ایرانی همه زن داشتند و دلبسته اجاقهای خانوادگی خود بودند و هر سال، جز چند ماهی خدمت به شاه مملکت دینی به گردن نداشتند. خانواده از چنان بنیان محکمی برخوردار بود که حتی بچهدار نشدن و نازایی زن دلیلی بر برهم خوردن پیمان زناشویی نبود. زرتشتیان در این گونه موارد به راحتی بچهای را به فرزندی میپذیرفتند.
اقسام ازدواج در ایران باستان
در مورد انواع پیوند زناشویی در ایران باستان گفتنی است که زن و مرد به ۵ صورت و تحت عناوین پادشاه زن- چاکر زن- ایوک زن- ستر زن- خودسر زن پیوند زناشویی میبستند که هر یک جداگانه به شرح زیر است:
1- پادشاه زن : این نوع ازدواج به حالتی گفته میشد که دختری پس از رسیدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود با پسری ازدواج میکرد و پادشاه زن از کاملترین حقوق و مزایای زناشویی برخوردار بود و کلا” همه دخترانی که برای نخستین بار و با رضایت پدر و مادر ازدواج میکردند، پیوند زناشویی آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت میشد..
۲- چاکر زن : این نوع ازدواج به حالتی اطلاق میشد که زنی بیوه به عقد و ازدواج با مرد دیگری در میآمد. این زن با زندگی در خانه شوهر دوم خود حقوق و مزایای پادشاه زن را در سراسر زندگی مشترک دارا بود، ولی پس از مرگ آیین کفن و دفن و سایر مراسم مذهبی اش تا سی روزه توسط شوهر دوم یا بستگانش برگزار میشد. ولی هزینه های مراسم بعد از سی روزه به عهده بستگان شوهر اولش بود، چون معتقد بودند در دنیای دیگر این زن از آن نخستین شوهر خود خواهد بود و به همین علت پیوند دوم او تحت عنوان چاکر زن یاد میشد.
حال برای برخی ناآگاهان پیوند زناشویی از نوع چاکر زن را اختیار کردن زن صیغه ای توسط پدران ما در گذشته قلمداد کرده و پادشاه زن را زن عقدی بیان میکنند که صحت ندارد.
ازدواج,ازدواج در ایران باستان,چگونگی ازدواج در ایران باستان
۳- ایوک زن: این نوع ازدواج زمانی اتفاق میافتاد که مردی دختر یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت و ازدواج تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک ثبت میشد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در میآمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد از نامش میآوردند و این نوع ازدواج باعث شده که برخی افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به زرتشتیان بزنند و اظهار کنند که پدر با دختر خود ازدواج میکرده است. اینک اشتباه افراد ناآگاه کاملا” مشخص شد و اتهام ازدواج با محارم کاملا” مردود است.
۴- ستر زن: وقتی که فرد بالغی بدون ازدواج در میگذشت، پدر و مادر یا خویشان این فرد موظف بودند به خرج خود و به یاد فرد درگذشته دختری را به ازدواج پسری در میآورند. شرط این نوع ازدواج آن بود که دختر و پسر متعهد میشدند که در آینده یکی از پسران خود را به فرزند خواندگی فرد درگذشته بدون زن و فرزند درآورند.
۵- خودسر زن: اگر دختری و پسری پس از رسیدن به سن بلوغ برخلاف میل والدین خود خواستار ازدواج با یکدیگر میشدند و مصر بر این امر نیز بودند، با وجود مخالفت والدین ازدواج آنها منع قانونی نداشت و زیر عنوان خودرای زن ثبت میگردید و در این بین دختر از ارث محروم میشد، مگر اینکه والدینش به خواست خود چیزی به او میدادند یا وصیت مینمودند که بدهند.
این نوع ازدواج ها در ایران باستان انجام میشد امروزه ازدواج ها تحت این عناوین ثبت نمیشود.
سفره گواه گیری (سفره عقد)در ایران باستان
درگذشته ایرانیان باستان به جشن عروسی سور میگفتند عروس لباس سبز می پوشیده و تور یا پارچه ای سبزرنگ روی سرمی انداخته،داماد نیزعرقچین سبز بر سر و روی شانه راست او چادرشب یا دستمال سبز انداخته می شده در پشت سرداماد برادر یا یکی ازبستگان بسیار نزدیک او می ایستاده و دردست (یا در سینی کوچک) یک دستمال سبز،یک انارشیرین یک تخم مرغ یک قیچی و کمی نقل و شیرینی و آویشن همراه با نخ و سوزن سبز رابالای سرداماد نگه می داشته، یا در داخل سفره ای به نام سفره گواه (سفره عقد) قرار می دادند.
سفره گواه معمولا سبز رنگ و شامل موارد زیر است:
نگاره اشو زرتشت -کتاب اوستا و کُشتی باز نشده- شمع یا لاله یا چراغ روشن- قند سبز- گلدان گل و سرو – نقل وشیرینی – انارشیرین – یک تخم مرغ – یک عدد قیچی – یک ظرف کوچک آویشن مخلوط با برنج وسنجد – نخ وسوزن سبز – لورک عروسی(مخلوط هفت نوع آجیل شیرین) که روی آن نقل وشیرینی ریخته شده – گلاب و آینه.
۱-کتاب اوستا (کتاب آسمانی) و کشتی :
این دو نشان این است که عروس و داماد وبعدها فرزندانشان تابع قوانین دین بوده و باید برابر دستورات آن رفتار کنند.
ازدواج,ازدواج در ایران باستان,چگونگی ازدواج در ایران باستان
۲-قند سبز:
نشان سبزبختی وشیرین کامی است که بعد از گواه گیری(عقد) به عنوان هدیه به موبدی که گواه گرفته می دهند.
۳-چادرشب یا شال سبز:
که بر روی شانه داماد می اندازند نشانه این است که از این به بعد مخارج زندگی بردوش داماد است و انداختن پارچه سبز بر روی سفره عقد به جای آن به همین مفهوم می باشد.
۴-تخم مرغ:
به این معنا است که همه اختیاراتی که پدر و مادر عروس و داماد درحق فرزندانشان داشته اند را از خود سلب کرده و به یک تخم مرغ مصالحه کرده وآن را بیرون می اندازند و از آن به بعد درصورتی که از آنها خواسته شود راهنمایی خواهند کرد ولی زوج جوان را مجبورنمی کنند که مطابق میل ایشان رفتارکنند.
۵- انارشیرین :
نشانه شیرین کامی و فرزندان زیاد است.
۶- برگ آویشن مخلوط با برنج و سنجد ونقل:
نقل نشان شیرین کامی-برنج (درگذشته جو بکارمی بردند) نشانه برکت زندگی – سنجد محرک عشق و دلدادگی و آویشن خوش بویی و سرزندگی است که موبد هنگام خواندن اوستای تندرستی روی شانه عروس و داماد می ریزد.
۷-نخ و سوزن:
نشان پیوند و دوختن است،اگر در زندگی زناشویی رخنه ای پدید آید یا فاصله ای ایجاد شود باید با نخ و سوزن مینوی(معنوی) آن را بدوزند و نگذارند بزرگتر شود.
۸-قیچی:
از دو تیغه درست شده و زمانی که دو تیغه با هم کارکنند برش ایجاد می شود یعنی عروس و داماد نقش دو تیغه قیچی رادارند که با همدلی وهم اندیشی وهمکاری می توانند زندگی را پیش ببرند.
منابع :
کتاب حقوق زن در اسلام و اروپا
سیمرغ
تبیان
سایت خیلی خوبی بود تشکر از زحماتتون
سند حرفاتون چیه؟
حق داداش کسی نمیگه. که ایران اخر فرهنگ و روشنفکری بوده ما میگیم که ایرانیا به نسبت یونانیان و دیگر ملیت ها افرادی بسیار با فرهنگ تر و غنی تر از لحاظ سطح تفکر بوده اند برای مثال شما هم اکنون میدانید که امریکا قویترین قدرت نظامی است و زنان میتوانند در تمامی زمینه های نظامی حضور داشته باشند یا حتی در روسیه برای مثال فرمانده عملیاتی بمباران مواضع داعش در سوریه توسط روسیه یک زن است و این در حالی است که یونانیان زنان را موجوداتی ناقص و ضعیف میپنداشتند و فکر میکردند که زن اصلا اصلا قوه تفکر نداره..در حالی که ما میدونیم که در ایران قبل از اسلام زنان نه تنها به مقام فرماندهی حتی چندین بار به مقام پادشاهی رسیده اند!!! خوب زنان از کجا حق پادشاهی در ایران رو بدست اورده اند!!!یعنی اجنه زنان ایرانی رو بر تخت شهنشاهی گذاشته!!!این اجازه منشا در روشنفکری مردان ایران باستان بوده حق عزیز!!!
این سه کامنتی که فرستادم که با استناد به کتب زرتشتی و باستانی ایران تنها بخشی از توهین هایی است که در ایران باستان به زن میشد
ایندر متن پهلوی زرتشتی «بندهش» آمده است که اهورامزدا چون از یافتن موجودی که بتواند زاییدن انسان (= مرد) را به عهده بگیرد، ناتوان شد؛ دیو فاحشهگری را برای اینکار انتخاب کرد. این دیو دختر اهریمن بود و «زن» یا «جَهی» نام داشت.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: فرنبغ دادگی، بندهش، ترجمه مهرداد بهار، چاپ دوم، تهران، انتشارات توس، ۱۳۸۰، بخش نهم، در باره چگونگی زنان. سه کامنتی که با استناد به کتب قدیمی و باستانی ایران است . تنها بخشی از توهین های ایرانیان به زن در باستان است..
به موجب متن پهلوی زرتشتی «ماتیکان هزار داتستان» تولید برده با اجاره دادن زن به مردها انجام میپذیرفته است. مرد میتوانست علاوه بر اینکه زن خود را به مردان دیگری واگذار کند، حق داشت تا کنیز خریداری شده خود را به مردان دیگر کرایه دهد تا هم از درآمد حاصل از اجاره زن بهرهمند شود و هم فرزندان حاصله را از مادر جدا کند و به عنوان برده به فروش برساند. در هیچکدام از این مراحل رضایت داشتن یا نداشتن زن شرط نبود.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: متن پهلوی زرتشتی ماتیکان هزار داتستان، بخشهای گوناگون؛ و: بارتلمه، کریستین، زن در حقوق ساسانی، ترجمه ناصرالدین صاحبالزمانی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۴۴
از خوانندگانی که نوشته قبلیام در مورد حقوق زنان در دین زرتشتی را خوانده و یا در رسانههای دیگر منتشر کرده بوده بودند، تقاضا میکنم بخش زیر را نیز بدان بیفزایند:
در دین زرتشتی عصر ساسانی مجازات زنان نه تنها بخاطر گناه خودشان، که حتی بخاطر جرم و گناهی که مردان مرتکب شده بودند، امری متداول بود و به سختترین و باورنکردنیترین شکل ممکن اجرا میشد. در نمونهای از این مجازاتها که در اوستا آمده است، چنین مقرر شده که چنانچه مردی سگآبی را چنان بزند تا بمیرد، میباید برای مجازات و کفاره گناهش، یکی از خواهران یا دخترانش را به خزانه موبدان و یا به خود موبد واگذار کند (احتمالاً برای مدتی موقت و نه دائمی). این خواهر یا دختر میبایست باکره و پانزدهساله باشد تا موبد او را به خود بپذیرد.
نوع دیگری از مجازاتها سبکتر است و برای نمونه عبارت است از: تقدیم خوراک کباب به هجده نفر از موبدان یا تقدیم تعدادی رختخواب با زیرانداز و روانداز و بالش به آنان.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، جلد چهارم، صفحه ۲۴۴۷ و ۲۴۴۸؛ همو، ترجمه و شرح وندیداد، جلد سوم، صفحه ۱۴۳۴ و ۱۴۶۳٫
آقای برادر مبنعت کو آخه..
منی که میخوام از رو متن حضرت عالی کپی کنم ببرم دانشگاه پیش استاد، باید برا خط به خطش منبع داشته باشم..
بدون منبع بگم اینارو از کجا آوردم؟؟؟؟
بگم کپی کردم؟؟؟؟ نمیشه که…
منبع در خود متن مطلب هست ،ولی نه به صورت خط به خط که می خواهید
اینایی که در مورد اعراب گفتید خنده داره و اگه میخواید از نمونه های بارز رفتار مردم ایران در باستان که حتی امروزه بعضی ها هنوز به اون افتخار میکنند میارم در مقابل در مورد رفتار های اعراب با زنان برات میارم که تعجب میکنی ((البته با استناد و سند))((نه مثل جناب عالی)))اما در مورد رفتار اعراب معلومه سواد کافی در این باره ندارید میتونید و فقط به چند مورد کتابی که فارسی نوشته شده که بصورت گلچین در مورد این قضیه ست رو خونیدید بعد خدا رو شکر در مورد رفتار های یونان میرسید با استناد حرف میزنید اما در مورد ایران اصلا استناد به موضوعی نمیکنید این یا نشان از بی هویتی ایران و تاریخ هست یا اسمان ریسمان بافتن شماست.
اجدادت به کدامین گناه دختران را زنده به گور میکردند؟
باید در تایید حرف های آقای سعید و رد حرف های آقای حامد چیزی بگم.
اول که اینو در نظر داشته باشید ایران باستان مربوط به هزاران سال پیشه و اگر یکی دو مورد تبعیض توش باشه که نیست و شما فقط ادعا می کنین چیز اعجاب برانگیزی نیست اون موقع که شهبانو پوراندخت بر تخت پادشاهی ایران نشست اعراب به ما خندیدن و پیامبر اسلام(ص )گفتن که هرگز به رستگاری نمی رسه قومی که زنی رو پادشاه کنه.
در ایران باستان زن به عنوان خالق نسل آینده و چراغ و روشنی خانه بوده ولی الان که کشتزار مرد هست امثال شما فقط نمی خواین نژادی از شما برتری داشته باشه…کل غرب در حال ستایش تمدن ایران هستن یک مورخ آل مانی گفت رفتار مادران ایرانی با زنان بسیار با نزاکت بوده است.
قبلا تو ایران باستان به زن ها می گفتن:مهر بانو .مهر=عاطفه بانو=سازنده
بامردان بامردان می گفتن مهربان:مهر:عاطفه و احساس بان:نه بان و نگه دارنده
در ایران مرد به عنوان نگهبان زن بوده و در میان اعراب زن به عنوان وسیله مرد بوده…
مگه شما آرتمیس رو نمی شناسید؟
در آتشکده زنی به اسم آناهیتا به عنوان برترین الهه خدا رو ستایش می کردن
اوستا=زنان این سرزمین را می پرستیم. زنان پاکدامن را می پرستیم
حالا بگید با این مدارک اثبات شده در هزاران سال پیش به غیر از ایران زن کجا چنین ارزشی داشته؟
زنده باد نژاد آریایی…نمی خوایم فخر فروشی کنیم ولی واقعا در جایی از دمیا نژادی مانند ما نیست و نخواهد بود.
یه سوال آقای حامد شما عرب هستید یا ایرانی؟
جای سوال است که چرا در دنیای امروز منشاء و محل پیدایش ابتدایی تقریبا تمامی علوم و پیشرفت های بشری، یونان باستان و غرب معرفی می شود؟! معرفی شدن غرب بعنوان مرکز پیدایش علوم، باعث شده تا آنها خود را یگانه صاحبان و وارثان علم و فناوری، چه در زمان گذشته و چه در زمان حال، در جهان بدانند. که همین موضوع باعث نوعی سلطه گری و انحصار طلبی علمی توسط کشورهای غربی گردیده است. درست است که اسلام بسیار به علم آموزی حتی از غیر مسلمانان تاکید داشته، ولی این موضوع نباید باعث شود علاوه بر علم، فرهنگ های نادرست و خود باختگی را هم به همراه آن بپذیریم. و باید صحت و درستی آنها مورد بررسی قرار گیرد.
حقیقت آن است که برخلاف چیزی که سال هاست تبلیغ می شود، غرب مرکز پیدایش و گسترش علوم نبوده است. زیرا تقریبا تمام دانشمندان مطرح غربی در دوران باستان از مناطق کوچکی در شرق اروپا یعنی یونان و مقدونیه بوده اند که آن هم بدلیل ارتباط و استفاده علمی از تمدن های شرق بوده است و مابقی پهنه وسیع اروپا مانند: امپراطوری رم، بریتانیا و… فاقد چنین اندیشمندانی در این سطح بوده اند.
متاسفانه این نگرش به همراه علوم غیر بومی وارد کشور شده و بسیاری از اساتید محترم ما نیز بدون تحقیق کافی آن را پذیرفته اند. بعنوان نمونه استادی شناخته شده در خصوص تاریخچه علم آمار می گفتند که این علم ابتدا در یونان بوجود آمد و آن هم به این شکل که چوپانان یونانی برای شمارش گوسفندان خود از نوعی آمارگیری ابتدایی استفاده می کردند. بنده به این استاد محترم عرض کردم که چرا بر یونان تاکید دارید؟! در صورتی که در طول تاریخ در همه جای دنیا تمامی چوپان ها برای شمارش گوسفندان خود یقینا از یک روش آمارگیری استفاده می کردند. چرا از زحمات و خدمات عظیم علمی کشورهای دیگر، مخصوصا کشورهای مسلمان کمتر سخن گفته می شود؟! در حالی که این مسلمانان بودند که با گسترش علوم مختلف و پیشرفت های علمی خود موجب ایجاد پیشرفت های امروز بشر گردیدند. آیا ترویج این نگرش باعث خودباختگی کشورها و قبول سلطه فکری غرب که به دروغ مدعی ایجاد و گسترش علوم در گذشته و حال می باشند، نیست؟!
نمی دونم که چرا زنها اینقدر بدبخت بودند وهمیشه مورد ظلم واقعا ایناروکه می خونم گریه ام می گیرد که زن بایدقربانی نادانی ها وبی فرهنگی ها بشه .بایدخدا شکرکنم که یک ایرانی به دنیا امده ام.
از یونانی که انسان منحرفی مثل اسکندر گجستک دارد بیش از این انتظار نمی رود.
یونان هم که استوره هاش همجنس باز بودند.
از یونان که پادشاه منحرفی به نام اسکندر گجستک دارد بیش از این انتظار نیاید داشت.
اعراب هم که اصلا تمدنی نداشتند و هر چه دارند از ایران است.
به نظرم جایی خوندم که خسرو پرویز زنای زیادی داشته
بله داریوش دوم هم ۳۶۰ معشوقه و ۴ یا ۵ (درست یادم نیست) زن داشته. البته قصدم خراب کردن کسی نیست منظورم اینه که کسانی که خودشون رو از اعراب بالاتر میدونن و به جای وطن پرستی به نژاد پرستی و تبعیض مشغول شدن بدونن که ربطی به نژاد نداره و همه جا هست
با سلام خدمت دوستان
ازتون خواهش میکنم چند خطی با من همراه باشید..
هم وطنان ایرانی و عزیزم،من هم مثل شما به تاریخ و تمدن کشورم بی اندازه علاقه مندم و همیشه از خدا بهترین هارو برای خودم و مردم کشورم خواستم و میخام.
ولی آیا درسته که ما ایرانی ها،ارزشمون با نژادمون مشخص بشه؟و دائما ما رو با عنوان “آریایی”خطاب کنند؟
آیا “نژاد آریایی”علت عزت ایرانیان بوده و هست؟!
میخام بگم:
یه زمانی اعراب خودشونو برتر از عجم میدونستند..
یه زمانی سفید پوستان،سیاه پوستان رو تحقیر می کردند..
و….
اگه قرار باشه با تعصب بی جا،ما ایرانی ها هم مثل اینا،مرتکب همون کردار و افکار زشت و جاهلی بشیم،پس چه فرقی بین ما و مثلا اعراب هست،که مدتها با برتر دونستن نژادشون،ملت های دیگه رو تحقیر میکردند؟!
عزیزان،بیایید این حقیقت رو قبول کنیم که هر نسل و نژاد و ملیتی،هم سنن بد داشتند،هم سنن خوب.و داشتن نژادی خاص،نه افتخار هست و نه ننگ!
موجوداتی غیر از انسان،ارزششون با نژادشون مشخص میشه، و اگر نژادشون رو انکار کنند،بلافاصله ارزششون میاد پایین!
ولی آدم ها این طور نیستند،بلکه ارزش و اعتبار آدمها،به کردار،گفتار و پندار نیک هست و هر کس در هر جای دنیا،این سه اصل رو رعایت کنه،در نظر خدا،عزیز و محترم است و خداوند آن را به عنوان بهترین بنده خود معرفی می کنه.
این مطالب،از جهت تحقیر نیست،بلکه از جهت دلسوزی است.با سپاس..
احسنت خانوم زینت
مثلا یونانیان و رومی ها همیشه ایرانی ها رو تخقیر میکردند و نرم سر صداشون میکردند البته الفاظی هم بودند که نمیشه گفت
اسلام اومد گفت برده با تاجر بزرگ مکه و زن و مرد یکی هستند و فقط در تقوا یکی بر دیگری پیشی میگیرد. مثلا در قوم عرب ملکه زن داشتن و این جایگاه زن رو نشون میده یا اینکه حضرت خدیجه همسر پیامبر یکی از تجار پر نفوذ اعراب بوده و از جایگاه خاصی برخوردار بوده. یا اینکه پیامبر به دخترشون حضرت فاطمه الزهرا میگه تو مادر پدر خود هستی و این جایگاه زن رو نشون میده.
البته کشتن دختران و ازدواج زنان یک موضوع جدا ست ولی شما با این موضوع بدون استناد به واقعیت اوردید و این موضوع در کل عرب رواج نبود.بهرحال اگه عرب قبل از اسلام رو جاهل بدونید باید بنی هاشم قبل از اسلام و قبایل دیگر که به حمیت و شجاعت در قران معرفی شده اند و در مقابل انها کافران را به حمیت کفر معرفی کرده هم میتونی بیاری مثلا اگه بخوابی جامعه ایران رو در نظر بگیری کمتر از ۵ درصد این امر رو داشتن به دلیل عدید!!!
این دلیل اینقدر ایجاب میکنه که خودمون در ایران و دیگر کشور ها بدتر از اینا رو کردند.
شما حقیقت رو شاخ و برگ میدید و از طرفی واقعیت رو بیان نمیکنید.
لطفا این نظر رو منتشر کنید
از این خوشم میاد این آقای حامد در حین اینکه از نظر زینت خانوم دفاع کرده تا خودش رو به عنوان یک انسان آزاده نشون بده،در عین حال تیر خودش رو هم شلیک کرده و به خیال خودش داره توی تاریکی حرکت میکنه و کسی تا الان چیزی متوجه نشده،و تا تونسته تاریخ رو هم چپه نشون داده.
۱-درمورد القابی که یونانیان و رومی ها به ایرانیان دادند میشه بگید در کدوم کتابها؟با کدام سند؟
۲-اولا اینو بگم نیازی نیست شما خیلی از اسلام صحبت کنی خیلی از مردم ایران مسلمان هستند و نیازی به مبلغ اهل س… ندارند.
دوما در دین اسلام همه انسانها با یکدیگر برابر هستند،بله این کاملا درست هست؛اما اینکه چه کسانی بخواهند آنرا ترویج دهند خیلی مهمتر است.در مورد اینکه ابوبکر و عمر و عثمان چه جنایانی در ایران مرتکب شدند حوصله توضیح دادن ندارم و میدنم قبول هم نخواهی داشت اما کسی یادش نرفته که بعد از فتح ایران به وسیله عمر چقدر از ایرانی ها به بردگی گرفته شدند.ادعای برابری از سوی اعرابی مثل شما تنها دروغی بزرگ است.
ولی این هم مهم است هزار سال قبل از اینکه پیامبر گرامی اسلام متولد شوند کوروش بزرگ منشوری نوشت که خاری است در چشم امثال شما.
۳-در مورد حقوق زنان هم اگه لازم نبود خدا تو قران نمیگفت چرا دختران و زنانتان را زنده بگور میکنید،و فکر کنم پیشتر درباره نضج شنیده اید.ضمنا هر وقت زنان در عربستان حق رانندگی پیدا کردند اینقدر ادعا کنید.
۴-در مورد اینکه کی کافر بوده کی منافق بهترین جواب برای شما به عنوان یک مسلمان آیات قرآن هست(تکراری هست اما اونقدر باید تکرار بشه تا تو گوش امثال شما بره):
قران سوره توبه آیه ۹۷ آمده “الأَعْرَابُ أَشَدُّ کُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلاَّ یَعْلَمُواْ حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ” معنی “عربهای بادیه نشین کافرتر و منافق تر از دیگرانند و به بی خبری از احکامی که خدا بر پیامبرش نازل کرده است سزاوارترند و خدا دانا و حکیم است”
۵-در مورد تمدن بهتون پیشنهاد میکنم تاریخ کشورهای متمدن دیگری چون یونان،ایتالیا و چین و مصر رو مطالعه کنید تا بینید چقدر تحت تاثیر تمدن عظیم ایران قرار داشته.حتی اگر بخواید تاریخ مسیحیت رو مطالعه کنید متوجه میشید در یک دوره زمانی(که دین مسیح هنوز جا نیفتاده بود) علت گسترش این دین شکست سنگین امپراطوری رم از شاپور اول ساسانی هست.
البته حامد جان میدونم هیچکدوم از حرفامو قبول نخواهی داشت ولی مهم نیست.قبل هم گفتم گروهی مثل داعش دقیقا داره تفکر امثال شما رو ترویج میده، چون ارباب همتون امثال عمر و ابوبکر هست.
ولی اینوبگم:از اینکه بخوای خودتو پشت نظرات انسانهای آزاده (مثل خانوم زینت) پنهان کنی و بعد تفکرات خودتو رواج بدی خجالت بکش.
ای کاش سرکار خانوم زینت این نظر شمارو میدید تا متوجه میشد بعضی نفرت ها واقعا بجاست.
ضمنا در مورد سایر القابی که به مردم ایران نسبت داده اند بیشتر بگید،خجالت نکشید،شما که راحت نسخه میپیچی.ولی منم پیشنهاد میکنم در مورد سوسمار و ملخ خوردن یه جستجو تو اینترنت بکنید،عکس زیاد میاد.
سعید جان افرین ازت خوشم اومد نمیدونم تو چطور یه دفعه ی ذات خودتو نشون میدی
آقا حامد چه ذاتی؟ ذات وطن پرستیش رو نشون داده! تو یکی ذات عرب پرستی، زن ستیزی و ایران ستیزیت رو نشون دادی!
****** فقط همین ممنون از اینکه مارو از تاریخچه ایرانیان باستان مطلع کردید…،،،،
پس به خاطر همین هست که ایرانی ها اکثرا شیعه هستند و بی تاب مولا
به قول پیامبر ص دشمن علی ع ناپاک زاده است و دوستدار او پاکزاد است
شما ایرانیا خوبید ک هم دیگه رو میفروشین ناموس فروشی ینی چی اخه . قیمت میزارین رو دختر مهریه تاریخ تولد حق شیر و چیزای دیگه ک تو دنیا وجود نداره . بخاطر اینه ک جونای ایرانی ب خلاف کشیده شده اند چ دخترا چ پسرا سن ازدواج میره بالا دختره دنبال پول و ثروت مردا !
چه ربطی داره اولاکه مهریه به اسلام مربوطه دوما اسلام دین کاملیه سوما اول برو درباره ی مهریه در اسلام بخون بعد بیا نظر بده
درود بر نویسنده ی این مطلب زیبا???????. بدرود.
با سلام
شما میتونید منبعی بیارید که در ایران باستان اساسا همجنس بازی نبوده؟
یا اینکه از چه منبعی استفاده کردید که به صراحت میگید در یونان باستان دختران را زنده بگور میکردند؟
فقط می تونم بگم زنده باد ایران و ایرانیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی باغیرت
به نضر من ایران محد تمدن است نه یو نان نه اعراب ایراننننننننننننننننن
فقط می تونم بگم که
هر زمان هر مطلبی ازاین سایت خوندم تا حالا بسیارلذت بردم امیدوارم همیشه پایدار موفق باشید
خوشحالیم که مورد رضایت شما قرار گرفته بانو پری
همچنین برای شما چنین آرزویی دارم
سلام اما …………….
حیوانی به نام گربه داریم که با همه ی نر ها هم بستر میشود
و براش اصلا اهمیتی نداره که با کدوم نر هم بستر شده باشه
و به خاطر همینه که کلمه ی بی حیا رو به گربه نسبت میدهند و میگویند
در دیزی باز بوده پس حیای گربه کجا رفته
با این نتیجه گیری باید گفت اکثر انسان ها از نسل گربه هستند حتما؟؟؟؟؟؟……………..
این جا اطلاعات خوبی پیدا کردم و جواب خیلی از سوالاتم رو گرفتم خیلی ممنون از مدیر سایت و بچه های فعال اینجا
با تشکر سایه ……………………….
سپاس سایه گرامی از مهر شما
هدف پارسیان دژ هم همین است
خوشحالیم که مورد رضایت شما قرار گرفته
پیروز و سربلند باشید
کم کم دارم به این نتیجه ی برتری نژاد اریایی بر اکثر نژادها میرسم. از زنده به گور کردن اعراب خیلی شنیده بودم اما زنی که با چند همسر…….. اصلا برام قابل قبول نیست. و چیز زیادی درباره زنای یونانی نمیدونستم و فقط میتونم به حالشون تاسف بخورم که به خاطر یک هوس چه کارها که نکردن… .
یه نتیجه ی جالب میشه گرفت که (با عرض معذرت) اکثر نژادها حروم زاده هستن (و خوی حیوانی دارن حتی در حیوانات هم جانور ماده با چندتا نر رابطه نداره و فقط در شیرها و خرس ها و ببرها ماده تازه بعد از مرگ نر,تن به رابطه ی دیگه میده و خیلی از حیوانات هم مث پرنده ها و فقط و فقط یک جفت دارن و در هیچ صورتی حتی مرگ جفت, جفتگیری مجدد نمیکنن, حالا اینا حیوان هستن و شعور ندارن اینا که به اصلاح ادمی زاد هستن و شعور دارن پس از حیوان هم پست ترن.) و تنها نژاد برتر و سالم فقط و فقط نژاد اریایی بوده که حلال زاده ی حلال زادست.
اقای امیری خراسانی ایا در تمدن های شرق اسیا نظیر چین و ژاپن و کره و مغول و هندو ها هم موارد اینچنینی هست؟
یه سوال دیگه هم داشتم که ایا ادیسیوس(پادشاه ایتاک) و همسرش پنلوپه که بعد از جنگ تورا ادیسیوس به مدت بیست سال غیبش میزنه و به گفته منابعی پنولوپه در تمام این مدت به ادیسیوس وفادار میمونه درسته؟
درود بر حسین گرامی.دان هستم.حسین جان کاملا درست می اندیشی.نژاد اریایی نژاد برتر دنیاست.حتی پادشاهان آریایی با تمام شکوه خود همیشه تنها یک همسر آنهم بصورت کاملا مشروع اختیار می کردند مگر در موارد ویژه دو ازدواج دیده می شد که از روی هوا و هوس نبوده است. در حالی که در بین اعراب چند همسری رواج داشت و در یونان نیز چیزی بنام ازدواج معنا نداشت و روابط نامشروع رواج داشته و نمونه بارز آن اسکندر مقدونی پلید است که نتیجه رابطه نا مشروع پدرش فیلیپ مقدونی و اولمپیاس بود و اسکندر فردی حرامزاده بود.کوروش بزرگ هخامنشی تنها با کاساندان ازدواج کرد و پدرش کمبوجیه تنها با ماندانا ازدواج کرد و خشایارشاتنها یک همسر داشت و او ملکه آمستریس بود داریوش بزرگ هخامنشی نیز با ملکه آتوسا ازدواج کرد و دلیل این ازدواج دو چیز بود یکی نگهداری از دختر بزرگوار کوروش بزرگ امپراطور پارس بود و دلیل اصلی این بود که داریوش بزرگ می خواست پادشاه پس از خودش کاملا از خون پارسی و آریایی و از رگ و ریشه کوروش بزرگ باشد یعنی همان خشایارشای بزرگ امپراطور بیش از نیمی از دنیا.بی فرهنگی یونانیان فقط در مورد روابط جنسی و ازدواج هانبود بلکه در سایر مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نیز مشکل داشت.خیانت هایی که سران یونانی به کشور خودشان کردند و رشوه هایی که گرفتند و تمام پلیدی های اخلاقی که داشتند در تاریخ موجود است.برای اینکه بیشتر با فرهنگ و تمدن شکوهمند ایران و بی فرهنگی یونانیان بیشتر آشنا بشی پیشنهاد می کنم در پارسیان دژ به بخش تاریخ حقیقی ایران و یونان بری و بیشتر مطالعه کنی.بدرود
با درود حسین عزیز و با اجازه و سپاس از این نوشتار بسیار درخور استاد گرامی دان بزرگوار
در مورد بخش اول (نژاد آریایی) دان عزیز پاسخ دادند که من هم استفاده کردم در مورد سوال اول:
یا در تمدن های شرق اسیا نظیر چین و ژاپن و کره و مغول و هندو ها هم موارد اینچنینی هست؟
پاسخ:در چین باستان جایگاه بانوان بسیار پایین بوده و فقط جنبه تزئینی برای سرداران و مردان بزرگ و برطرف کردن نیاز جنسی داشتند تا جایی که پاهای آن هارا از کودکی میبستند تا در آینده پاهای کوچک به بانوان جلوه ی زیبایی بدهد و در اکثر موارد باعث فلج شدن این بانو ها را به همراه داشته
ژاپن: در ژاپن کمی جایگاه بانوان بهتر بوده ولی فرق چندانی با چین نمی کرده
مغول:در زمان مغول هم توجه زیادی به بانوان می شده وبانوانشان هم به وفاداری اعتقاد راسخ داشته اند، ومردان مغول به دشت به زنانشان وابسته بوده اند.در سفر نامه مارکوپولو به نکات جالبی پیرامون این موضوع پرداخته شده، جایگاه خاتون ها هم در بین مغولان قابل توجه است.
کره : در مورد تاریخ کره اطلاعات چندانی ندارم
هند:بانوان در میان هندوهای قدیم جایگاهی نداشته و یک انسان تابع بوده ، هرچند در اوپانیشادها برای زن ارزش ذاتی قائل شدند اما از لحاظ قانونی هیچ گونه فرقی بین زن و مرد در هند امروز وجود ندارد زن می تواند مانند مرد به فعالیت های سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی بپردازد ؛ اما دختر در نزد هندوها از ارزش بسی پایین تر از پسر برخوردار است . و اساسا” بسیاری از هندوها علاقه ای به فرزند دختر از خود نشان نمی دهند.
در مورد پنولوپه هم بله من کاملا با این نظریه موافقم چون در اکثریت منابع آمده که اُدیسه زمانی که باز می گردد دست دشمنان را از سر زن وفرزندانش کوتاه می کند و کشورش را هم نجات میدهد، در جایی خواندم که دشمنان ادیسه سعی بر غصب کردن پنولوپه داشتن که وی تمام تلاش خود را می کند که مقاومت کند و در ثانیه های آخر ادیسه وارد کارزار میشود ولی خب کمی هم سعی بر افسانه سازی شده که به طور معقول می توان نتیجه گرفت کهزن ادیسه تا آخر به او وفادار بوده
پیروز باشید
از اقایان دان و امیری خراسانی خیلی متشکرم که پاسخ سوالات من رو دادند.
درودی دوباره حسین جان.خوشحالم که تونستم هرچند اندک، دانستنی های شما رو از پیشینه میهن افزوده کنم.و همچنین خوشحالم که فردی دیگر از فرزندان این آب و خاک رو میبینم که به پیشینه و فرهنگ میهنش عشق می ورزه