در ایران کهن و باستان مانند هر جای دیگر جهان آن دوران، اولین پیکره هایی که ساخته شدند، نمونه های کوچک گلین از زنان باردار و حیوانات بودند، آنها بازتابی از اعتقاد بنیادین پرستش باروری و طبیعت حساب می شدند. شکل های الهه مادر یا ربه النوع باروری، از پیکره های نیمه طبیعی نما، با سینهها و شکم و کپل های بسیار حجیم، نشانه های بارز و مؤکد باروری را شامل بودند. وجود این آثار نشان از موقعیت اجتماعی و خاص زن در آن تمدنها می باشد، از سوی دیگر دلالت بر تلقی انسان، از جایگاه کیهانی نیروی مونث در نظام هستی است. هم چنین شباهت های طبیعی بین نیروی حیات بخش زن و زمین، سبب یکی پنداشتن این دو نیرو گردیده بود، و زن تبدیل به نمادی از مادر- کبیر، به معنای مادر تمامی جهان هستی شد. این قدرت اسطوره ای را در تمامی جوامع بدوی آغاز عصر کشاورزی، به خصوص در پیکرک های الهه مادر، و نقوش برگرفته از این تفکر، در آثار به جای مانده از آن دوران دیده می شود. با توجه به تمامی این تفاصیل، میتوان نتیجه گرفت، که در جهان بینی پیش از تاریخ ایران، ابر انسان زن بوده است، نه مرد.
نام الهه های ایران
ــالهه مهر: میترا.
ــالهه باران: آناهیتا.
ــالهه جنگ: خشاتریا.
ــالهه آتش: آذر.
ــالهه خشم و قهر: ایندرا.
ــالهه طوفان: وایو.
ــالهه پیروزی: ورهرام.
ــالهه پاکی: مهراوه.
ــالهه دوستی و پیوند و آرامش: آریامن.
ــالهه راستی و درستی: اشتاد.
ــالهه ای که خوشی و شادی را تقسیم می کند: بغ.
ــایزدی نماد پرتوی خورشید: اوش بام.
ــالهه روز بیست و هفتم ماه مهر: آسمان.
ــفرزند آب ها: اپام نپات.
ــدختر هرمزد و سپنارمذ: ارد.
ــبرترین بهشت یا جهان روشن هرمزد: انغران.
ــهدیه خورشید، خورشید داد، عطیه مهر: مهرداد.
*بزرگترین و قدرتمندترین الهه ها در ایران باستان میترا بود، میترا یا مهر به همان معنایی به کار می رفت، که امروزه بکار می رود، واژه مهربان به معنای شخصی که نگهدار مهر است، امروزه نیز بکار می رود.
*آناهیتا الهه بارندگی و رویش و زایندگی بود، که به اراده و تدبیرش باران فرو می آمد، رودها به جریان می آمدند، گیاهان می روییدندف و حیوانات و انسانها زاد و ولد می کردند، رحمت آناهیتا شامل تمام موجودات زنده می شد، و از این جهت یک ذات مقدس برای تمام ایرانیان بود.
*خشاتریا خدای جنگ آور بود، به ایرانیان فنون نبرد و ساخت جنگ افزار را یاد می داد، و به آنها می آموخت در برابر مهاجمان چگونه از خود دفاع کنند.
*بزرگترین و قدرتمندترین الهه ها در ایران باستان میترا بود، میترا یا مهر به همان معنایی به کار می رفت، که امروزه بکار می رود، واژه مهربان به معنای شخصی که نگهدار مهر است، امروزه نیز بکار می رود.
*آناهیتا الهه بارندگی و رویش و زایندگی بود، که به اراده و تدبیرش باران فرو می آمد، رودها به جریان می آمدند، گیاهان می روییدندف و حیوانات و انسانها زاد و ولد می کردند، رحمت آناهیتا شامل تمام موجودات زنده می شد، و از این جهت یک ذات مقدس برای تمام ایرانیان بود.
*خشاتریا خدای جنگ آور بود، به ایرانیان فنون نبرد و ساخت جنگ افزار را یاد می داد، و به آنها می آموخت در برابر مهاجمان چگونه از خود دفاع کنند.
*آذر حرارت و گرمی آفرین بود، چون انسانها را دوست می داشت با حرارتش خانه های آنان را گرم می کرد، گوشت را می پخت و اهریمن ها و حیوانات موذی را از آنها دور می کرد.
*ایندراالهه خشم و قهر بود، به نیروی خویش زمین و آسمان را از یکدیگر جدا می کند، و همه جا را وسعت می بخشد، فرمانروای طوفانها و رودهاست، با روشنایی خویش تاریکی ها را از میان می برد، و گاهی با گرز آهنین خود کوهها را می شکافد، و گناهکاران را کیفر می دهد.
*وایو ایزد بانوی باد و طوفان بود، همه چیز را در هم می شکند، آوایش رعد آساست، چون پیش می تازد به آسمان می رسد، و ابرها را افروخته می سازد، و چون به زمین جولان می کند، توده غبار را بر آسمان بر می انگیزد.
جالب:مانفرد مایر هوفر، در مقاله ریشه شناسی و کهن ترین شواهد نام میترا، پس از بحثی فاضلانه درباره معانی خورشید و پیمان برای میترا، حتی واژه متررا نیز مشتق از نام میترا می داند و «mi-tra» را ابزار اندازه گیری معنا می کند، که «ma» به معنای جدید پیمان از آن ریشه گرفته است، (“متروس” یونانی به معنای اندازه و اندازه درست هم از این ریشه است). اما در غرب نام مهرگاه برابر ایزد خورشید دانسته شده، و گاه کنار خورشید، و در تصاویر و نقش برجسته ها در حال برگزاری بزم مقدس دیده می شود، و سپس با گردونه خورشید و همراه با آن به عرش اعلی صعود می کند.
در مقاله بالوتا بنام، مهرپرستی در کتیبه های داشی، نوشته شده که در داشی کشور رومانی، میترا پیوسته دارای القاب «خورشید شکست ناپذیر»، «خدای خورشید شکست ناپذیر»، «خدای قادر مطلق شکست ناپذیر»، «ایزد آفریدگار»، «چشمه جاوید» و همانند آن بوده است، و حتی دوبار برای صفت قادر مطلق از واژه «نبرزه» که همان «نبرده» به معنای دلیر پارسی استفاده کرده اند. پس نویسنده ناچار به ریشه ایرانی این ایزد اقرار می کند، ضمن اینکه برای ما روشن می شود، که در برخی جا های غرب، میترا برابر با خورشید، ولی در همه جا آفریدگار است، حال آنکه در اوستای ایرانی، مهر آفریده یا هورامزدا است. یک بار در مهریشت ۱ اهورامزدا به زرتشت می گوید: مهر را در شایستگی نیایش برابر با خودم آفریدم، و در جایی دیگر مهر آشکارا «آفریده اهورامزدا» خوانده می شود، در پایان یشت، خورشید و مهر از همه جدا نام برده می شوند.
شناخت تاریخ و فرهنگ ایران به نمونه ورود به دنیایی است که جز عشق و افتخار و گاهی اندوه چیزی انتظار ما را نمی کشد ، شاید تاریخ ما در حافظه ژن های ما ذخیره شده است تا بتوانیم با آن آگاهی به خود و فرا خود را گسترش دهیم .
سلام.در این عکسی که گذاشته است زیر عکس خرداد(اون خانم سبز.از راست بالا سومی)نوشته AMERETAT(امرداد) اما اون خرداده(به معنای کمال.رسائی.صحت.درستی و…) ولی امرداد یعنی جاودانه(مرداد=مردن.ا=منفی کردن کلمه)
سارا
2 سال قبل
کتاب های “ودا “ سند بزرگی در تاریخ ۸۵۰۰۰ ساله ایرانزمین هست که بسی فراتر از ایران کنونی هست، آیین میترسی که در هندوستان از ایرانیان باستان تقلید شده و یا یونان باستان سندی برای تاریخ باستان ایرانیان هست که بعد از حمله اعراب از بین رفته و یا به عمد از سوی اروپاییان انکار میشه.
لئو
6 سال قبل
قسمت اولش یا پیش گفتارش ترجمه صرف است ولی بعنوان خودنوشته جازده شده است. بخش دومش از پانوشتهای اوستا برداشته شده است و سوم اینکه از این نوشته زنانه برمیاد که مترجمش خانمی بوده که دوست داشته یک آرکیتایپ فمینیستی بگذاره غافل از اینکه قضیب مهر و میترا با نیزه ای که پیوسته بدست داشته است (استعاره پرتوهای آفتاب) برابری میداشته است.
محمد علی پدرام
8 سال قبل
بادرود فراوان آنچه باید گفت این است که ایران باستان سرزمینی بدون الهه است واین نام ها که آورده شد هر یک نمادی از یک پدیده بوده است یا روش پرورشی برای نمونه آیین میترا آیینی الهه آور نبوده وتنهاپله های پرورش انسان را کشیده است و نباید هر درجه را ما یک الهه حساب کنیم مثلا درجه شیر ، پیر مهر وپارسی و… هریک از این ها را اگر بانماد وشکلی از آثار باستان دیده شد تصور بر پرستش آن نمونه اثر نباید کرد . مهر یکی از بالا ترین درجات رشد انسان است وبه خاطر آن به این نماد احترام می گذارند نه به خاطر الهه بودنش . نباید هرجا مجسمه ای در ایران کشف شد تصور بر الهه بودنش کرد -.هرودت خود هر گاه در باره ی خدایان ملل سخن می گوید درباره ی ایرانیان می گوید :ایرانیان به این چیز ها اعتقاد ندارند و این باور ها را نشانه ی احمقی می دانند و خدارا در آسمان ها می جویند وگاهی قربانی هایی برای ماه یا خورشید می دهند . که این ماه وخورشید خود مرحله ی رشد فرد است نه خود ماه وخورشید الهه ، مانند کسی که پس از پایان هر دوره ی تحصیل یک شیرینی به دوست وهمسایه بدهد ………………………………………………………………………………………………………………….دنباله دارد .
با سلام خدمتتون عرض کنم که این ها افسانه هستند و تشبیه های از طبیعت هستند اگر دقت کنید هر کشوری برای خودشاساطیر های افسانه ای دارد مثل اساطیر یونان و خدایان نورس مثلا آپولو
آپولو از خدایان یونان باستان هستش، اگر فکر میکنی درست گفتی پس پشت سر هم ننویس بقیه اشتباه نکنن شاید بگی یه اشتباهه دیگه یه اشتباه خیلیارو به خطا میبره حتی تو موارد کوچیک
سلام.در این عکسی که گذاشته است زیر عکس خرداد(اون خانم سبز.از راست بالا سومی)نوشته AMERETAT(امرداد) اما اون خرداده(به معنای کمال.رسائی.صحت.درستی و…) ولی امرداد یعنی جاودانه(مرداد=مردن.ا=منفی کردن کلمه)
کتاب های “ودا “ سند بزرگی در تاریخ ۸۵۰۰۰ ساله ایرانزمین هست که بسی فراتر از ایران کنونی هست، آیین میترسی که در هندوستان از ایرانیان باستان تقلید شده و یا یونان باستان سندی برای تاریخ باستان ایرانیان هست که بعد از حمله اعراب از بین رفته و یا به عمد از سوی اروپاییان انکار میشه.
قسمت اولش یا پیش گفتارش ترجمه صرف است ولی بعنوان خودنوشته جازده شده است. بخش دومش از پانوشتهای اوستا برداشته شده است و سوم اینکه از این نوشته زنانه برمیاد که مترجمش خانمی بوده که دوست داشته یک آرکیتایپ فمینیستی بگذاره غافل از اینکه قضیب مهر و میترا با نیزه ای که پیوسته بدست داشته است (استعاره پرتوهای آفتاب) برابری میداشته است.
بادرود فراوان
آنچه باید گفت این است که ایران باستان سرزمینی بدون الهه است واین نام ها که آورده شد هر یک نمادی از یک پدیده بوده است یا روش پرورشی برای نمونه آیین میترا آیینی الهه آور نبوده وتنهاپله های پرورش انسان را کشیده است و نباید هر درجه را ما یک الهه حساب کنیم مثلا درجه شیر ، پیر
مهر وپارسی و… هریک از این ها را اگر بانماد وشکلی از آثار باستان دیده شد تصور بر پرستش آن نمونه اثر نباید کرد . مهر یکی از بالا ترین درجات رشد انسان است وبه خاطر آن به این نماد احترام می گذارند نه به خاطر الهه بودنش . نباید هرجا مجسمه ای در ایران کشف شد تصور بر الهه بودنش کرد -.هرودت خود هر گاه در باره ی خدایان ملل سخن می گوید درباره ی ایرانیان می گوید :ایرانیان به این چیز ها اعتقاد ندارند و این باور ها را نشانه ی احمقی می دانند و خدارا در آسمان ها می جویند وگاهی قربانی هایی برای ماه یا خورشید می دهند . که این ماه وخورشید خود مرحله ی رشد فرد است نه خود ماه وخورشید الهه ، مانند کسی که پس از پایان هر دوره ی تحصیل یک شیرینی به دوست وهمسایه بدهد ………………………………………………………………………………………………………………….دنباله دارد .
سپاس
درود بر شما بسیار سنجیده و دقیق سخن گفتید
با سلام خدمتتون عرض کنم که این ها افسانه هستند و تشبیه های از طبیعت هستند اگر دقت کنید هر کشوری برای خودشاساطیر های افسانه ای دارد مثل اساطیر یونان و خدایان نورس مثلا آپولو
خدایان نورث:
اودین
ثور
لوکی
و…
آپولو از خدایان یونان باستان هستش، اگر فکر میکنی درست گفتی پس پشت سر هم ننویس بقیه اشتباه نکنن
شاید بگی یه اشتباهه دیگه یه اشتباه خیلیارو به خطا میبره حتی تو موارد کوچیک