نامه تاریخی شاه طهماسب به سلیمان قانونی
سلطان سلیمان فرمانروای مقتدر عثمانی که نزدیک به ۴۶ سال بر این امپراتوری فرمانروایی کرد وتا دروازه های وین نیز پیش رفت ، در مقابل ایران وصفویه در بیشتر مواقع مغلوب وشکست خورده بود .
سلیمان پنج بار به ایران یورش آورد و اگرچه در تهاجمهای اولیه به موفقیت هایی در عراق عرب و وان دست یافت ولی در آرزوی اصلی اش که تسخیر آذربایجان وقفقاز بود ناکام ماند . سلیمان در آذربایجان با مقاومت دلیرانه مردم تبریز و در قفقاز با ایستادگی ایلات قزلباش و به ویژه طایفه زیاد اوغلو قاجار گنجه ای شکست های سنگینی را متحمل گردید . به مرور زمان و با تحکیم قدرت شاه طهماسب و نیرومند ترشدن دولت و به ویژه با اهمیت یافتن نقش نظامی شاهزاده اسماعیل میرزا فرزند شاه طهماسب موقعیت ایران در برابر عثمانی بسیار بهبود یافت و سلیمان در مقابل شاه طهماسب ناتوان تر گردید.
در یورش های چهارم و پنجم سلیمان که همراه با تجهیز بیشتر نیروهای عثمانی بود شکست های عثمانی نیز سهمگین تر بود. درسال ۹۶۱ قمری و در یورش پنجم سلطان سلیمان قشون عثمانی در چند موضع در برابر نیروی نظامی ایران شکست خورد و به ویژه شاهزاده اسماعیل میرزا تا حدود وان به تعقیب عثمانی ها پرداخت و قشون عثمانی به فرماندهی سلطان سلیمان به سبکی تحقیر آمیز از برابر ایرانی ها متواری شدند . به دنبال پیروزی قاطع ایران بر عثمانی شاه ایران شاه طهماسب صفوی در نامه ای به سلطان سلیمان ابعاد شکست های سنگین وی را به او یاد آور شد و وی را تهدید کرد که در صورتی که خیال تجاوز و تهدید ایران را در سر بپروراند، چه بسا دستگیر و به سزای جنایت ها و تجاوزات خود برسد .
نامه شاه طهماسب به سلیمان نشان می دهد که هویت ایرانی، هویتی تثبیت شده بوده است و شاه طهماسب با درکی صحیح از ابعاد فرهنگی، هویتی، تاریخی و جغرافیایی ایران بر پاسداری اش از ایران به قول خودش “بهشت نشان” تاکیدی ویژه داشت. در ضمن نامه شاه طهماسب بیانگر حماسه مردم آذربایجان در دفاع از خود و میهن شان ایران در برابر تجاوز عثمانی است و البته شکست تحقیر آمیز سلطان سلیمان در برابر ایرانی ها و ناکامی او در آرزویش برای اشغال آذربایجان را به تصویر می کشاند. آرزویی که سلطان عثمانی بدان نرسید برد و البته اخلافش هم به همین سرنوشت دچار شدند . در کل نامه تاریخی شاه طهماسب به سلطان عثمانی نشان می دهد که سلطان سلیمان در برابر ایران و ایرانی هیچ گونه احتشامی نداشت، او در برابر ایرانیان نه تنها محتشم نبود بلکه با خفت و خواری مجبور به تحمل شکست و فراری تحقیر آمیز گردید.
نامه تاریخی سال ۹۶۱ قمری شاه طهماسب به سلطان سلیمان بسیار مفصل است و البته در این جا تنها بخش هایی از این نامه آورده می شود. فرازهایی از این نامه تاریخی:
« خواقین ديار و سلاطين ملك توران و خانان ماوراءالنهر و خطا و ختن را به خاطر چنان خطور كرد كه چون حضرت شاه با باامانارالله برهانه متوجه عالم بقا شد، مملكت مازندران و مملكت خراسان و سجستان و فارس و طبرستان و عراق و آذربايجان و تمامي ايران بهشت نشان بيصاحب خواهد بود و از اين معني غافل كه،
خاكساران جهان را به حقارت منگر // تو چه داني كه در اين گُرد سواري باشد.
اما جواب آن که گفته ای : “یراق سه ساله کرده با لشکر گران از چهار جانب به ملک ایران متوجه شده تا خراسان هیچ جا توقف نخواهیم کرد و شما را از روی قوت و قدرت مستاصل کرده ، خاک ایران را به باد فنا خواهیم داد.”
پنج مرتبه به قصد ویرانی و خرابی این دیار با سیصد هزار لشکر متوجه شدی بی آن که با تو محاربه و مقاتله نماییم خود به خود شکست یافته به حال سگان عاجز و پریشان به صد هزار خواری و زاری برگشتی و فرار نمودی و قوت و قدرت نداشتی که پنج روز در جایی توقف نمایی یا یک قریه از قرای ملک به تصرف خود درآوری.
“رومی آمد بر در تبریز از خود رید و رفت // ریده ریده از در تبریز واگردید و رفت”
بدان دعوی باطل که کرده بودی و مهملاتی که در رشته نامربوط کشیده بودی که در این مرتبه مملکت عراق و آذربایجان و فارس کرمان و خراسان را به خاک تیره برابر ساخته مراجعت خواهیم کرد. این عبارت و استعارت غدیری بود بی آب و چراغی بود بی روغن و لفظی بی معنا و قالبی بی جان. چون به سمع ساکنان آذربایجان رسید بر ریش تو خندیدند. زیرا با چهار صد هزار کس متوجه آذربایجان شده در حوالی تبریز
نزول نموده بودی . اهل تبریز علم یک جهتی و دولت خواهی این دودمان عظیم الشان را بر افراخته، یک ذره از کثرت لشکر عثمانی و طایفه مروانی اندیشه ناکرده . از چهار جانب آب را بر تو بستند و یک من بار از هیچ متاعی به تو نفروختند چنان که کوزه آبی در اردوی تو به یک اشرفی رسیده بود و در دروازه ها و کوچه بندها مستحکم ساخته با تو در مقام محاربه و مجادله شدند و تو را به خاطر رسیده بود که از این رهگذر در مقام انتقام شده و قصد یغما کرده و متعرض ایشان شوی. آخر باد غرور از دماغ گنده تو کنده ، بیرون برده. خاطر نشان شدی که اگر جمیع عساکر تو در این شهر در آیند متنفسی زنده بیرون نیاید و هر یکی را در زاویه ای متوجه هاویه ساخته و به ضرب تیغ و تیر فارِسان و خنجر گذاران آذربایجان لشکر تو به خاک برابر کنند.
تو را ندامت و پشیمانی گرفته در نصف شب از حوالی تبریز فرار نموده به حال سگان هر دو منزل یکی کرده خود را به حوالی وان رسانیدی و هر یک از لشکر نکبت اثر تو به راهی می گریختند و نواب همایون ما با صد هزار سوار، جلد جرار، کینه گذار، ببر کردار قزلباش نصرت تلاش که از فرق راکب تا سم مرکب غرق آهن و جوشن بودند، جمله شیران در جوش و خروش آمده چون ماهیان دریا که در بحر غواصی نمایند گوهر جان را از اصداف قلوب اعادی بیرون آورند. نهنگانی که چون بر ساحل دریای مصاف جولان نمایند به یک حمله شیران هیجا را قلب بشکافند.
جوانان شیر افکن جنگجو
همه کرده چون شیر با جنگ خو
با جمیع عساکر از عقب تو ایلغار کرده و تو از خوف ضرب تیغ غازیان کاصحاب الدین قزلباش نصرت شعار فرار و به جانب اسلامبول گریختی و آوازه در میان خلق انداختی که القاص لشکر برداشته از راه کردستان متوجه عجم شده و غازیان ما از جانب وی اندیشناک گشته مبادا خود را بر سر خانه کوچ و بعضی خزاین رسانیده . دست درازی نماید و اگرنه محال بود که نواب همایون ما مراجعت نماید تا آن زمان که ترا طعمه شمشیر غازیان جان شکار نسازد و تا حوالی اسلامبول از عقب تو ایلغار کرده ، نمی گذاشتیم که در هیچ منزل قرار گیری و با وجود این حال و قضایا که میان ما و تو واقع شده که اکثر اهل عالم بر آن اطلاع دارند مثل این مهملات می نویسی و اظهار عظمت و تکبر و تجبر کرده خود را به ما می نمایی که من چنین و چنان خواهم کرد.
و بر تو مخفی و مسطور نماند که تو در نظر عالمیان خرد و بی سبک و بی اعتبار شده ای و کیفیت ظلم و فسق و بدبختی که در میانه شما شایع است بر جمیع عالمیان ظاهر شده و آن ها که سالها شما را می طلبیدند و در مذهب و اعتقاد با شما موافق بودند چون در این ولا از کیفیت احوال اطلاع یافتند از شما بیزار شده و به لعن و طعن شما مشغول اند.
از هاتف غیبی به گوش هوش می رسد که عن قریب آن مزور مردم فریب از غایت ظلم و فسق از لباس مستعار سلطنت وخسروی بیرون آمده به صد خواری و زاری چنان که ایلدرم بایزید به دست پادشاه عالم گیر صاحب قران امیر تیمور گورکان انارالله برهانه دستگیر گردید. تو نیز به دست غازیان عظام اسیر و مبتلا گشته چنان که مردود درگاه خالق شده و رسوای خلایق گردیده ای . تبراییان سرت را به گرزهای گران و تبر زین کوفته به خاک تیره یکسان سازند». (پایان نامه)
منبع بایگانی نامه: نسخه ۶۰۶ خطی مجلس شورای ملی
هم چنین در کتاب : شاه طهماسب صفوی، مجموعه اسناد و مکاتابات تاریخی همراه با یادداشت های تفصیلی، عبدالحسین نوایی، ناشر: تهران،ارغوان ۱۳۴۹
تارنگار آذری ها(محمدعلی بهمنی قاجار)
روایت لشکرکشی سلطان سلیمان به روایت راویان تاریخ
به دلیل طولانی نشدن نوشتار درون یک فایل پی دی اف برای دانلود آماده شده است:
اون خائن هایی سنگ عثمانی رو به سینه می زنند خوبه برن تحقیق کنند بعد نظر بدن
این چرت و پرتا چیه اخه ملتا رو میندازید به جون هم. ایران در برابر امپراطوری عثمانی همیشه متضرر شده و ضعیف بودش و یکی از انتقادهای که به اقای طهماسب است اینه که باعث شد امپراطوری عثمانی وقتی به سمت اروپا حمله میکرد اینام از اینور حمله میکردند و باعث میشد امپراطوری عثمانی به عقب بکشه که اگر این بی خردی اقا طهماسب نبود اسلام بیشتر در اروپا پیش میرفت و فقط تا اسپانیا لهستان گسترش نمیرفت. امپراطوری عثمانی هرگز برای ایران شمشمیر تیز نکرد چون محترم میشمارد ولی طهماسب خیلی باعث شکاف بین ایران با عثمانی شد که امروزه متوجه میشیم که چقدر اماتور بودش
این جنگها بین دو حکومت ترک بوده اما ترک عثمانی قویتر بودن که در جنگ که در چالدران اتفاق افتاده عثمانیها پیردز شدن شاه اسماعیل شکست خورد این جنگ اگر اتفاق نمی افتاد اروپا به دست عثمانیها فتح میشده وقتی لشگر عثمانیها وین اتریش رسیده بودن شاه اسماعیل اماده حمله به عثمانیها شد و عثمانیها برگشتن در جنگی چالدران رخ داد پیروز شدن در تاریخ عثمانیها که شاه اسماعیل اسیر شده اما در تاریخ صفویان پس از شکست شاه اسماعیل منطقه جنگ رو ترک کرده و با مصلحت بزرگان از اونجا دور شده که حکومت از هم نپاشه این جنگ بین سلطان سلیم و شاه اسماعیل بود سلطان سلیم پسر سلطان سلیمان قانونی پادشاه عثمانی بعد از سلطان سلیمان قانونی هست
من نمیفهمم چرا ترک های عزیز ایران که خون ایرانی در رگ دارند و فرزندان این خاک هستند اینقدر خاک عثمانی و ترکیه را به سینه می زنند.
شاه طهماسب صفوی هم ترک ایران بود ولی یک وجب از خاک ایران رو به عثمانی نداد. من واقعا ناراحت میشم که میبینم هموطنان عزیزم سر هیچی با کشورشون دشمنی دارند.شاید هم صرفا به دلیل اینکه ترکیه یا عثمانی هم مثل اونا ترک هستند اینقدر با ما هموطنان خودشون بد هستند و پی در پی به ما توهین میکنند.
من خودم ترکم و هیچوقت تاحالا نشده از عثمانی دفاع کنم یا خوشم بیاد و مطمئناً خیلی ها هم مثل من هستن، لطفا حرف های بعضی هارو به حساب همه نگذارید.
درود بر شرف شاه اسماعیل کبیر .به نظر من شاه اسماعیل مظلوم ترین شاه ایران . بعد از ساسانیان تنها کسی که واژه میهن زنده کرد شاه اسماعیل بود و اگر کسی به شخصیت این شخص توهین میکند دشمن ایران و ایرانیست اگر کسایی که سنگ عثمانی و سلیم رو به سینه میزنند کتاب شاه جنگ رو بخونن .اگر سلیم به شاه اسماعیل کلک نمیزد و شاه ایران نیروی عشایر آذربایجان رو متحدمیکرد الان عثمانی یا ترکیه ای نبود که بوسیله نوکراش بین آذریهای با غیرت تفرقه بندازه ولی پان ترکها بچه های ایران مانند جنگ چالدران همه در راه وطن جان میدن ولی یک وجب خاک نمید ن .زنده باد ایران و ایرانی لعنت بر دشمن ایران سلیمان خان ناقانونی و سگاش در هر زمان
درود
لطفا برید کتاب نادر شاه آخرین کشور گشای آسیا را بخوانید نوشته دکتر لارنس لاکهارت ، دکتر غلامرضا افشار و دکتر نادر افشار بالای ۷۰ منبع درسراسر کتاب معرفی شده و توضیح میده که شاه اسماعیل لواط کار بوده و شاه عباس نیز همینطور در کتاب شاه عباس اسطوره ایرانی نوشته دیوید بلو نه از این کتاب های تحریف شده ذبیح الله منصوری که هیچ منبع تاریخی ندارد. و قتل عام مردم بیگناه تبریز و شماخی توسط اسماعیل و توهین به مقدسات اهل سنت ،
باز خود بزرگبینی از نوع ایرانی
ایران هیچ موقع در مقابل سپاه عثمانی عدد و رقمی نبوده است. فقط تو ۱۰۰ سال اخیره که میشه این حرف رو به راحتی نزد.
اصلا ایران مورد توجه عثمانی نبوده. هدف عثمانی فتح اروپا بوده و بس. این ما ایرانیها بوده ایم که همیشه به خاک عثمانی چشم طمع داشته ایم. دول و امپراتوریهای اروپایی سعی در فعال نگه داشتن مرزهای شرقی عثمانی از طریق تحریک و تجهیز ایران داشته اند، تا از پیشروی عثمانی جلوگیری کنند. روش جنگی شاه طهماسب واقعا ناجوانمردانه و خائنانه به ایران بوده. شبیخونهای این ایرانی به روستاهای مرزی عثمانی به قدری مکرر بوده که چندین بار شاهان عثمانی رو مجبور به حمله به ایران کرده که البته هیچ نتیجه ای هم نداشته. بخاطر اینکه طهماسب با لشکر حقیرش، فقط شبیخون به لشکر دشمن میزده، و بعد فرار میکرده و در مسیر فرارش هرچه آذوقه بوده آتیش میزده و هرچی چاه بوده خشک میکرده. دوران به اصطلاح شاهی این آدم حقیر، یکی از سیاهترین دوران زنگی مردمان بیچاره ایران هست. چون تو مسیر فرار، چاهی که خشک میشده، چاه آب رعیت بیچاره هم بوده. شاه عثمانی هم که دنبال کردن چند تا فراری اصلا به صلاح نمیدونسته. یکی از دلایل انتقال پایتخت به قزوین همین بوده. البته شاه عباس سیاست عاقلانه تری در برابر عثمانی داشته.من موندم شما از چه چیزی صحبت میکنید. لااقل اگر فرصت مطالعه ندارید، سری به ویکیپدیا بزنید
شما مشکلت اینجاست که من بهت سایت نا معتبر ویکی پدیا ست اگر چار تا کتاب خونده بودی اینجوری واسه من یه شاه بزرگ رو زیر سوال نمی بردی شاه طهماسب جنگ رو شروع کرد چرا چرت میگی اصلا شروع جنگ ایران و عثمانی کار سلطان سلیم لعنه الله علیه بود بعدشم میخواستی شاه طهماسب صفوی که معاصر بوده با بزرگترین سلطان عثمانی چه کنه بد بوده که وارد جنگ مستقیم نمیشه تا همه ایرانی ها سلاخی بشن
پیشنهاد میکنم کتاب شاه جلنگ ایرانیان در چالدران رو از ترجمه استاد منصوری مطالعه کنید تا متوجه بشید که اتفاقا عثمانی چشم طمع به ایران داشت ولی نمیتونست که ایران رو بگیره و جراتشو نداشتن و بسیار از ایرانیان به خصوص عشایر دلیر ایران میترسیدند، بهتره بجای نظرات کورکورانه و متعصبانه سطح سواد خودمون رو بالا ببریم.
عواملسریالسلطاناگرشعورداشتندیکفردجنایتکارراکهبهفرزندانخودهمرحمنکرداینطورتمجیدنمیکردند
سلام درودفراوان برشمابادممنون ازسایت خوبتون متأسفانه مردم ایران استقبال زیادی ازفیلم حریم سلطان کردنداین فیلم فقط تصورات فیلم نامه نویس بودوهیچ وچه غمناکتر که خودمان این ترکان راامپراطور مینامیم وقتی مردم یک کشور عقب افتاده باشند مسلمأامسال سلیمان میتوانند حدودیک قرن حکومت کنند!!!!!!!!!!!!!!
به جلال وجبروت سلطان سلیمان وقدرت عثمانیها درسریال حریم سلطان شاخ وبرگ داده شده که به اعتقادبنده یک خالی بندی وبزرگنمایی بیش نیست.
عثمانیها همیشه ازایرانیان می ترسیدند به ویژه صفویان
سلسله صفویان اگربزرگتروقدرتمندترازامپراطوری عثمانی نبوده کمترهم نبوده
متاسفانه به دلایل مختلف سیاسی درایران درموردشاهان فیلم ساخته نمی شود.
اگرفیلم سازان وسینماگران ایرانی بخواهند فیلمی مانندحریم سلطان بسازندشک
نکنیدهم دربارشاهان ایران عریض وطویل تربوده وهم زنان زیباتروجودداشته وهم مردانگی شاهانی چون شاه عباس بیشتربوده است.
من هم با شما موافقم بلند طبقه .سیاستی هست که باعث میشه این طور فیلمها در ایران ساخته نشه و مردم ما از گذشتشون مخصوصا قبل از حمله اعراب اگاه نباشن .
بسیار عالی.اگر ممکن هست بیشتر راجع به موضوع عثمانی و ایران مطلب قرار دهید.
درود
در برنامه ریزی بلند مدت پارسیان دژ قرار گرفته …
باسلام وعرض ادب واحترام به تمام مردم عزیزودانای ملت ترک اگر کمی منطقی تربه اوضاع واحوال برادران ایرانی خود که افتخار جهانیان هستند وازشماها هم جدانیستندوازخیلی رفتارها ومسایل اجتمایی با یکدیگرتقریبایکسان هستیم نباید این دوستان وعوامل سریال حریم سلطان به همسایه ونزدیکترین یاروغمخوارخود به این شکل تحقیرامیزنگاه کنندامیداست همیشه دوستی ها تداوم داشته باشد وهمیشه وهمه جا ازیکدیگرتصویرهای زیبایی برجاگذاریم وپشتیبان خوب وهمیشگی همدیگر باشیم.
سپاس از شما شمشاد جان نوشتار زیبایی است.
درود بر دان عزیز و بزرگوار
سپاسگزارم