ساعات ابتدایی صبح هفتم آبان – ورود اقوام ایرانی با لباس های محلی
در ابتدا روستای پاسارگاد که چند کلیومتری که مقبره کورش بزگ مانده بود ایست بازرسی بود که باید از وسیله نقلیه خود پیاده می شدیم و پیاده این چند کلیومتر راه را پیاده می رفتیم.
با محبت اهالی ساکن در روستا که می توانستند با وسیله نقلیه خود وارد روستا بشوند ما و چند بسیاری را به نزدیکی مقبره رساندند که از دور مقبره کورش بزرگ پیدا بود!
از همان ابتدا احساس می کردید که امروز روزی متفاوت است ! روزی که می توانی در محضر شاه مهربانی شرفیاب شوی و به نماد صلح و انسان دوستی ادای احترام کنی…
در فاصلح هزار متری مقبره دری فلزی مانع ورود بازدیدگنندگان بود و باید گل یا شرینی های که ورودشان ممنوع بود را تحویل می دادید و با تحویل هر کارت ملی چند بلیط ورود تهیه می کردید.
ما از سوی کاربران محترم یک شاخه گل رز تهیه کرده بودیم برای اهدا به کورش بزرگ ولی متاسفانه مانع از این کار شدند…
بعد از گذشتن از ورودی و شروع به حرکت به سمت مقبره و هر قدم که نزدیکتر می شدیم نمای مقابل ما از مقبره مانند یک تخت سلطنتی به نطر میرسید و احساسی را به انسان واگو میگرد که گویی شاهی بر روی این تخت تکیه زده است
همه نگاهشان به مقابل و مقبره کورش بزرگ بود در این فرصتنگاهمان به اقوام ایرانی افتاد که با لباس های محلی خود با غرور خاصی به مقبره کورش نزدیک می شدند! که از آنان در خواست کردیم که تصویری از آنان برای تارنگار تهیه کنیم:
اقوام اصیل ایرانی در کنار مقبره کورش بزرگ (بختیاری ،کرد،قشقایی)