دوره فرمانروایی انوشیروان
دوره فرمانروایی انوشیروان ، درخشانترین دوره سلسله ساسانیان بوده است . زمانی که او به قدرت رسید، با آشوبی که نهضت به انحراف کشیده شده مزدکیان تمام کشور را به هرج و مرج کشانیده بود ، روبرو شد . او این آشوب را فرو نشاند و کشور را به دوران ثبات نزدیک کرد تا هم بنیاد سامانیان را دوباره مستحکم کند و هم امپراطوری روم را که قصد داشت از این اغتشاش بوجود آمده سوء استفاده کرده و به خاک ایران تعرض کند ، از میان برد .
پس از این دوره دست به یک انقلاب درونی زد و قدرت اشراف و موبدان را محدود کرد تا حکومت ، دچار تزلزلی که پیش از او شده بود نگردد . اگر چه نتوانست قدرتی را که موبدان و اشرافیان و عوامل با نفوذی که در قدرت داشتند را از میان ببرد اما با وضع مالیات بیشتر بر آنها ، تلاشی بسیار نمود تا زندگی رعایایی که روی زمینهای آنان کار می کردند و با در کاخ هایشان مشغول به خدمت بودند را بهبود ببخشد .
انوشیروان در انجام این کار با رنجها و شختی های بسیاری روبرو شد . روحیه و اخاق عدالتگر او این اجازه را نمی داد که به عنوان یک فرمانروا شاهد تبعیضهایی درخور یک جانعه متمدن با تاریخی درخشان باشد . بعدها دیدیم که چگونه از همین طبقه پایین ، در خدمت و ساماندهی ارتش ، استفاده کرده تا رضایت آنها را بیشتر جلب کند .
انوشیروان در چهارچوب اصلاحات نظامی، طبقه شهسواران نظامی را بوجود آورد . او سراسر ایران را به چهار بخش قسمت کرد و هر بخش را به سپهبدی واگذار کرد . این چهار نفر ماموران مخصوص دولت بودند و از اختیارات ویزه ای برخوردار بودند . وظیفه اصلی این سپهبدان ، پاسداری از مرزهای ایران در برابر هجوم بیگانگان بود .
به عقیده دکتر کاوه فرخ مورخ برجسته پر شکوه ترین دوران ساسانی عصر خسرو انوشیروان بزرگ بوده است
در مورد مزدکیان کمی بی انصافانه قضاوت میکنید.قیام مزدک و حمایتش از شاه قباد باعث دوام امپراتوری ساسانی حداقل برای ۱۵۰ سال دیگر لازم بود و حتی انوشه روان دادگر بعد از کشتار مزدکیان بخشی از کارهای انها که حمایت از طبقه ۳ اجتماع بود را ادامه داد.