حکومت هخامنشیانکوروش بزرگ (کوروش شناسی)

اتفاقات بعد از مرگ کورش کبیر (مرگ کوروش بزرگ)

کمبوجیه که نام او در کتابهای فرنگی کامبوزیا نوشته شده است  او و برادرش بردیه (بردیا)از یک مادر به نام کاساندان زاییده شده بودند کمبوجیه جانشین سلطنت بود و بردیا حکمران ایالات شرقی بودچون به قدرت رسید برادرش را پنهانی کشت و ب  اقتدار خود افزود.

به مصر لشکر کشید حاکم مصر گمان می کرد کمبوجیه با استفاده از ناوگان مجهز و نیرومند کشتی های ایران از راه دریا به او حمله می کند اما کمبوجیه از صحرای سینا به مصر حمله ورشد(۵۲۵ق م) و شاهنشاهی ۳۰۰۰ساله ی فراغه مصر را برانداخت ابتدا بر اساس آموزه های پدر با مهربانی رفتار کردآداب دینی آنها را محترم شمرد مصریان هم در کتبه خود از او به نیکی یاد کردند اما در رها فتح دیگر کشور آفریقایی «نوبی» از قیام با اصلاح شد گرمای طاقت فرسا،کمبود آب و بیابان و خبر قیام بردیای کشته شده پیروزی های وی را ناممکن ساخت به همین سبب به خشم و بدخویی گرایید گاو آپیس مقدس ترین گاو وصریان را کشت مصریان از او متنفر شدند فرمانروایی برای مصر انتخاب کرد و به مصر بازگش بین راه در سوریه از ترس افشا شدن راز «کشته شدن بردار» خود را کشت.

 

گوماته مغ (بردیای دروغین)

 

گوماته که یکی از مغان زرتشتی و دارای منصب عالی در دربار هخامنشیان بود و شباهت زیادی به بردیا داشت از راز کشته شدن بردیا توسط کمبوجیه آگاه بود از غیبت شاه استفاده کرد و به کمک نفوذ روحانیون زرتشتی و برادرش که سر نگهبان کاخ های شاهی بود به نام بردیا به تخت نشست.

 چون بردیه در شرق حکومت می کرد،مردم غرب ایران او را نمی شناختند اگر کسی هم او را می شناخت گوماته فوری او را می کشت. گوماته برخلاف شاهان هخامنشی که نسبت به همه مذاهب بی طرف بودند تعصب مذهبی داشت مردم  از رفتارش ناراحت شدند برای رفع نگرانی مردم زرتشتیان را از مالیات گزاف معاف کرد زمینها و گله های اشراف را از آنها گرفت با ضعیف کرد  طبقه اشراف به تقویت طبقه کشاورز پرداخت تا نزد مردم محبوب بیاید. ولی جلب آزادی های دینی از او چهراه ای خشن ساخته بود چون هویتش مشخص شد بزرگان هخامنش به رای عزل او به پا خاستند سرانجام  شش نفر از بزرگان هخامنش به رهبری داریوش پسر ویشتاسب شبانه بر او حمله ور شدند و او را کشتند به جز پارسیان دیگر ساتراپ ها و کشور ها و کشور های تحت سلطه ایران از مرگ او متاثر شدند.

 

پس از کوروش، دایوش آزادی خواه و مردم دارترین شاهنشاه هخامنشی آنان منزلتی بیش از یک  شاه داشتند زیرا بر چندین کشور حکومت می کردند بنابراین شاهنشاه یعنی شاه شاهان خوانده می شدند. داریوش در کتیبه بیستون می گوید به یاری اهورا مزدا نوزده جنگ کردم و ۹ شاه را گرفتم. برخلاف کمبوجیه با مردم مصر و دیگر کشورهای فتح شده با مهربانی رفتار کرد دستور داد گاوی مانند آپیس کردند تا کاهنان و مردم او را مانند گذشته مقدس شمارند به فکر حفر کانال برای اتصال دریای سرخ به دریای مدیترانه در نزدیکی کانال سوئز فعلی دست زد کتیبه ای به چهار زبان پارسی باستان عیلامی، بابلی و مصری قدیم نشت در کنار آن کانال دفن کرد تاآیندگان از این کار عظیم با اطلاع گردند به  سکاها حمله کرد هند را تسخیر کرد چون یونانی ها شهر سارد را آتش زدند. داریوش به یونان حمله کرد ابتدا پیروز شد امام می گویند در برد ناراتن که غربی ها درباره آن اغراق کرده اند شکست خورد و عقب نشینی کرد.

 

 پس از مرگ داریوش و پسرش خشایارشاه مادرش آستا(آتوسا) دختر کوروش بود به شاهی رسید وی مردی زیبا بلند بالا و بسیار خوش چهره بخشنده خوش بیان و بسیار خوش مهز بود. سپاهی چندمیلیونی از همه اقوام و اهم آورد ناوگان دیایی ایران در زمان او مجهزترین ناوگان دریایی جهان بود به یونان حمله کرد_آتن را تسخیر کرد و در انتقام شهر سارد آنرا آتش زد.

 خشایارشاه با همدستی رییس خواجه گان که نامش میترا دات (مهرداد)پور کشته شد پس از مزگ او بردارش ویشتاسب به قدرت رسید و لی اردشیر معروف به اردشیر دراز دست به زودیبر عموی خود پیروز شد. اردشیر مدتی با آتن و مصر در جنگ و صلح بود در همین دوره آتن به شهای عظمت خود رسید و پریکلس رییس جمهور دولت دموکرات آتن شد و بین آتن و مصر نوعی اتحاد برای مقابله با ایران پدید آمد پس از مرگ اردشیر دراز دست تا اردشیر سوم که آخرین شاه هخامنشی است شاهانی همچون داریوش دوم ـ اردشیر دوم ـ اردشیر سوم و ارشک به قدرت رسیدند. سرانجام در زمان داریوش سوم با حمله اسکندر مقدونی و فتح بابل و شوش و تسخیر پرسپولیس و به آتش کشیدن تخت جمشید دوره فترت و سختی ایرانیان فرارسید و سلوکیان تا زمان بر آمدن اشکانیان حدود یک قرن بر ایران ستم کردند و کوشیدند تا هلنیسم (یونان مآبی) را جایگزین تمدن و آدابی ایران کنند.

 در عصر شاهنشاهی هخامنشی دین، عقاید و آیین ها از آزادی کامل یا نسبی برخوردار بود.

شمشاد امیری خراسانی

شناخت تاریخ و فرهنگ ایران به نمونه ورود به دنیایی است که جز عشق و افتخار و گاهی اندوه چیزی انتظار ما را نمی کشد ، شاید تاریخ ما در حافظه ژن های ما ذخیره شده است تا بتوانیم با آن آگاهی به خود و فرا خود را گسترش دهیم .

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا