Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne
Le règne des Mèdes

Regardez les histoires de Shahnameh en direct(۲)

deuxième partie

sarzamin

تهیه کننده جناب آقای مهدی کمالی

پادشاهی هوشنگ

زمانی که کیومرث شاه از شهادت شهزاده سیامک باخبر شد،به گریه و سوگواری پرداخت تا اینکه پس از یک سال!ange céleste (:Soroush)Il lui a envoyé un message disant que le deuil est suffisant, préparez maintenant une armée et achevez le travail de ce démon maléfique.!پس کیومرث نیز با پسر سیامک که بسیار نیز برایش عزیز بود،به نبرد با دیو رفتند .پس از نبردی بزرگ ،سیامک سراپای دیو را به زنجیر کشیده و سرش را از تن جدا کرد.کیومرث نیز که به خواسته اش رسیده بود ،پس از سی سال پادشاهی،از دنیا رفت و هوشنگ در چهل سالگی جانشینش شد .هوشنگ در دوران پادشاهی اش کارهای بزرگی صورت داد چون استخراج آهن از سنگ آهن و آهنگری ،زهکشی(لوله کشی)آب از رود تا خانه و

روزی هوشنگ شاه با تعدادی از همراهانش از کوهی گذر میکرد که ناگهان بهگاوشید،اژدهای بزرگی که اهرمن برای گرفتن انتقام پسرش فرستاده بود ،برخورد کرد!پس سنگی بزرگ به سوی اژدها انداخت که اژدها جاخالی داد.اما آن سنگ به سنگ دیگری برخورد کرده و آتش پدید آمد !پس هوشنگ شاه نیز این کشف بزرگ را جشن گرفته و تا بامداد،دور آتش به شادی پرداختند ،و آن جشن را نیز “siècle”نام گذاشت که دهم بهمن در تقویم امروزی است .
فرود آمد از تخت ویله کنان ………….. به ناخن تنش گوشت پاره کنان
نشستند سالی چنین سوگوار ………. پیام آمد از داور کردگار
سپه ساز و برگش به فرمان من ……… برآور یکی گرد از آن انجمن
سیامک خجسته یکی پور داشت ……. که نزد نیا جای دستور داشت
گرانمایه را نام هوشنگ بود ……….. تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود
چو بهناد دل کینه و جنگ را …………. بخواند آن گرانمایه هوشنگ را
به هم در فتادند هر دو گروه …………………… شدند از دد و دام و دیوان ستوه
بیازید هوشنگ چون شیر چنگ ……………. جهان کرد بر دیو نستوه تنگ
کشیدش سراپای یکسر دوال ………………….. سپهبد برید آن سر بی همال
جهاندار هوشنگ با رای و داد ………….. به جای نیا تاژ بر سر نهاد

یکی روز شاه جهان سوی کوه …………… گذر کرد با چند کس هم گروه
پدید آمد از دور چیزی دراز ………….. سیه چشم و تیره تن و تیزتاز
نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگگرفتش یکی سنگ و شد پیش جنگ
به زور کیانی رهانید ز دست …………… جهان سوزمار از جهانجوی بجست
نشد مار کشته ولیکن ز راز ……………. پدید آمد آتش از آن سنگ باز
شب آمد برافروخت آتش چو کوه ………………. همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خَرد ……………… سده نام آن جشن فرخنده کرد

پادشاهی تهمورث

شاه هوشنگ پس از خدمات بسیار و پرارزشی که از خودش برجای گذاشت،از دنیا رفت و پادشاهی رو به پسرش تهمورث سپرد .تهمورث هم مانند پدر دست به کارهای ارزشمندی زد .و پس از آن حتی شخص خود اهریمن را افسار زده و سالها از او مانند اسپ سواری می گرفت .تهمورث وزیری داشت که بسیار نیکونهاد و پاک سرشت بود به نامشیداسپکه همیشه راهنمایی های بزرگ و ارزشمند به شاه میداد .از طرفی،دیوها هم که رفتار او را بر سود خویش ندیدند ،قیام کرده و به نبرد با تهمورث برخواستند .پس سپاه تهمورث با سپاه دیوها به نبرد پرداختند تا اینکه تهمورث دو تن از دیوها را با افسون در بند کرد .و زمانی که میخواست آنها را از بین ببرد ،دیوها از او زنهار(:امان) خواستند .که تهمورث نیز به توصیه یکی از بزرگان ،این امان را به آنها داده و دیوها نیز در عوض ،به تهمورث خواندن و نوشتن به سی زبان گوناگون را آموختند ….. !!!
پسر بد مر او را یکی هوشمند ……………………. یگانه تهمورث دیوبند
ز هر جای کوته کنم دست دیو ……………… که من بود خواهم جهان را خدیو
هر آن چیز کاندر جهان سودمند ……………………. کنم آشکارا گشایم ز بند
مر او را یکی پاک دستور بود …………………… که رایش ز کردار بد دور بود
گزیده به هر جای شیداسپ نام ………………….. نزد ز به نیکی به هر جای گام
سر مایه بد اختر شاه را ………………………….. وزو بند بد جان بدخواه را
برفت اهرمن را به افسون ببست …………………. چو بر تیزرو بارگی برنشست
زمان تا زمان زینش برساختی ……………………… همی گرد گیتیش برتاختی
چو دیوان بدیدند کردار او ……………………. کشیدند گردن ز گفتار او
جهاندار تهمورث بافرین …………………. بیامد کمر بسته ی رزم و کین
ازیشان دو بهره به افسون ببست …………. دگرشان به گرز گران کرد پست
کشیدندشان خسته و بسته خوار ………………. به جان خواستند ان زمان زینهار
چو آزادشان شد سر از بند او …………… بجستند ناچار پیوند او
نوشتن به خسرو بیاموختند ……………….. دلش را به دانش برافروختند
نوشتن یکی نه که نزدیک سی ………………….. چه رومی چه تازی و چه پارسی
چه سغدی چه چینی و چه پهلوی ………………… نگاریدن آن کجا بشنوی

برای خواندن قسمت اول کلیک کنید

این ها تنها سری اول از مجموعه قسمت های زنده سازی شاهنامه بود قسمت های دیگر به محض ساخت قرار خواهند گرفت.

با تشکر از جناب مهدی کمالی مبتکر و سازنده عکس ها

Ce texte va dans le sens La nouvelle politique de Parsian Dej Il est placé sur ce site.

 

Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne

Shamshad Amiri Khorasani

Connaître l'histoire et la culture de l'Iran, c'est comme entrer dans un monde où rien ne nous attend sauf l'amour et l'honneur et parfois la tristesse, peut-être que notre histoire est stockée dans la mémoire de nos gènes afin que nous puissions l'utiliser pour développer la conscience de soi et la conscience de soi . .

Articles similaires

S’abonner
Notifier de
invité

1 commentaires -
Le plus récent
Le plus ancien Les plus votés
Commentaires en ligne
Voir tous les commentaires
Mahdi.2ndFerdowsi

با درود و سپاس از جناب کوروش عزیز بابت پخش در پارسیان دژ به محض پخش هر بخش
دوستان در صورت تمایل برای دیدن پخش زنده این بخشها در قالب gif ، میتوانند به نشانیهای زیر
رفته و مشاهده یا ذخیر نمایند :

پیدایش آتش :

 http://www.axgig.com/viewer.php?file=66617634001551004634.gif

تهمورث دیوبند در پیشگاه دیوِ آموزگار :

 
http://www.axgig.com/viewer.php?file=94182702225243871685.gif

با سپاس؛مهدی کمالی

Bouton retour en haut de la page