ریچارد فرای-بزرگمرد ایران شناس
بزرگمردی که زاده ی جایی دیگر بود ولی با تمام وجود عاشق ایران و تاریخ ایران بود
بزرگمردی که ترجیح داد در زاینده رود ایران دفن شود…
ریچارد نلسون فرای (به انگلیسی: Richard Nelson Frye) (زادهٔ ۱۰ ژانویه ۱۹۲۰ – درگذشته ۲۷ مارس ۲۰۱۴) ایران شناس و شرقشناس برجسته آمریکایی متخصص برجستهٔ ایرانشناسی و استاد بازنشستهٔ دانشگاه هاروارد بود. او به زبانهای زبان فارسی، عربی، روسی، آلمانی، فرانسوی، پشتو، ازبک و ترکی مسلط بود و با زبانهای اوستایی، پهلوی و سغدی آشنایی کامل داشت.
فرای بیش از ۷۰ سال از زندگیاش را صرف مطالعه و پژوهش درباره تاریخ و فرهنگ فلات ایران کرد و یکی از آخرین بازماندگان نسل ایرانشناسان و شرقشناسانی چون آرتور کریستینسن و آرتور پوپ، رومن گیرشمن و پروفسور آلبرت امستد بود که شرقشناسی را در دانشگاههای جهان بنیان گذاشتند و تألیفات بسیاری درباره فرهنگ و هنر و تاریخ ایران داشتند.
زندگی
او در خانوادهای سوئدیتبار در ایالت آلاباما زاده شد و بعد به همراه خانواده به ایالت ایلینوی نقل مکان کرد. در دوران نوجوانی با مطالعه داستانهای تاریخی به شرق و تاریخ آن علاقمند شد و به همین سبب همزمان با تحصیل در رشته فلسفه در دانشگاه ایلینوی، در رشته تاریخ نیز به تحصیل پرداخت و زبان عربی و ترکی و هنرهای اسلامی را آموخت. در آنجا با آلبرت اومستد آشنا شد و مجذوب سخنان او درباره کشفیات جدید موسسه شرقشناسی در تخت جمشید شد و مطالعات خود را در این زمینه دنبال کرد. پس از گذراندن دورههای چینشناسی و باستانشناسی چین و ژاپن، نزد محمد سمسار که کارشناس فرش در گمرک آمریکا و دارای مدرک دکترا از دانشگاه پنسیلوانیا بود زبان فارسی آموخت. فرای به کمک او کتاب «تاریخ بخارا» اثر نرشخی را ترجمه کرد و همین تبدیل به رساله دکتری وی در دانشگاه هاروارد شد. در سالهای ۱۹۴۳ و ۱۹۴۴ به ایران و افغانستان و هند سفر کرد و در این سفرها به آثار باستانی علاقه وافری یافت. در سال ۱۹۴۶ با ارائه ترجمه کتاب تاریخ بخارای از انجمن بورسیههای دانشگاه هاروارد بورسیه شد و در دانشکده مطالعات مشرقزمین و آفریقا در لندن به تحصیل زبان سغدی و پهلوی پرداخت و پس از بازگشت به هاروارد شروع به تدریس انسانشناسی و تاریخ و مذاهب خاورمیانه کرد و همزمان زبان ارمنی را آموخت. به سبب تلاش وی برای ایجاد کرسی تدریس زبان ارمنی و ارمنیشناسی در دانشگاه هاروارد، لقب «ارمنی افتخاری» را دریافت کرد.
ریچارد نلسون فِرای، روز پنجشنبه ۲۷ مارس ۲۰۱۴ (هفتم فروردین ۱۳۹۳) در سن ۹۴ سالگی در شهر بوستون درگذشت. فرای در وصیتش خواسته بود پس از مرگش در اصفهان و در کنار رودخانه زاینده رود نزدیک آرامگاه پروفسور آرتور پوپ شرقشناس معروف به خاک سپرده شود. ولی آن نیز عملی نگشت و کشور تاجیکستان در عوض از خاکسپاری دکتر فرای در خاک خود خبر داد. روزنامه کیهان در این میان فرای را یک مامور سازمان سیا و آوردن جسد ایشان به اصفهان را تلاشی توسط «حلقه انحرافی» خواند.
فعالیتهای ایرانشناسی
تلاشهای او منجر به ایجاد کرسی تدریس مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا شد و او به عنوان اولین استاد کرسی مطالعات ایرانی منصوب شد. بعدها آنجا را به قصد هاروارد ترک کرد و این سمت پس از او به احسان یارشاطر محقق ایرانی واگذار شد. در دانشگاه هاروارد صدرالدین آقاخان دانشجوی فرای در رشته تاریخ ایران بود. فرای نامهای به پدر او که رهبر بزرگ فرقه اسماعیلیه بود، نوشت و آقاخان در پاسخ موافقت کرد هزینه یک کرسی تدریس مطالعات ایرانی در هاروارد را بپردازد. همچنین یکی از برجستهترین کارهای فرای در هاروارد تأسیس «مرکز مطالعات خاورمیانه» بود.
او یکی از بنیادگذاران «مرکز مطالعات خاورمیانه» در تهران و مدتی هم مشاور کتابخانه پهلوی بود و نخستین مدرسه تابستانی مطالعات ایرانی را در دانشگاه شیراز سازمان داد. وی سالها در ایران در سازماندهی کنگرههای ایرانشناسی سهیم بود و در خارج از ایران نیز با دانشگاههایی که علاقمند به مطالعات ایران و آموزش زبان فارسی بودند همکاری داشتهاست. دهخدا به سبب علاقمندی وی به امر ایرانیشناسی، او را «ایراندوست» مینامید که فرای در امضای خود این لقب را میافزاید. نلسون فرای از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ عضو افتخاری سازمان پرشن گلف آنلاین بود و همواره با ارسال نامه به تحریف کنندگان از نام خلیج فارس دفاع نمود.(فعلا مقیم اصفهان در نوزدهمین جشنواره بینالمللی خوارزمی در سال ۱۳۸۴ از وی به عنوان میهمان افتخاری جشنواره و به پاس تلاشهای وی در شناساندن هر چه بیشتر قلمرو فرهنگی و تاریخی ایران و ایرانیان تقدیر شد. فرای همواره یکی از مدافعان نام خلیج فارس بوده است.
مقالهها
از میان مهمترین مقالات وی در زمینه تمدن ایران میتوان به سه مقاله اشاره کرد. مقاله «فر کیانی در ایران باستان» که به اعتقاد ریشهدار در شاهان ایران باستان به حمایت ایزدی و تائید الهی، اشاره میکند و مقالهٔ کوتاهی که در آن با استناد بر نقاشی جیمز موریه از ویرانهای را که پنداشته میشد آتشکده بیشابور بوده، ثابت کرد این بنا دارای سقف بودهاست و آتشکده روباز نبودهاست در این نقاشی در بالای دیوارهای بنا پنجرههای وجود داشت که اکنون باقی نماندهاست. و مقالهای دیگر که «سنگنبشته آرامی گور کوروش» نام داشت. فرای با بررسی تلاشهای پیشین برای خواندن این کتیبه، اثبات کرد که این متنی است به زبان پارسی باستان و خط آرامی که به فرمان یکی از آخرین پادشاهان هخامنشی تهیه شدهاست.
با سلام به همسنگر گرامی جناب خراسانی.
حتماً مطلع هستید که جریان افراطی پان ترکیسم با هوشیاری ملت شریف ایران به خصوص اهالی آذربایجان رو به نابودی است. این را مرهون غیرت و شرف اهالی تبریز ، ارومیه و دیگر شهرها و روشنگری اصحاب رسانه های مجازی و دلسوزان ایران اسلامی هستیم.
اما این جریان مکر و فریب بیکار ننشسته و با استفاده از بی توجهی ها ، سومدیریتها و نارضایتی ها سعی در جلب دیگر ایرانیان است. یکی از گروههای که مدتی در شرق گیلان و غرب مازنداران مشغول به کار هستند با استفاده از اعضای قدیمی حزب توده و عده ای جوان سر خورده سعی در جلب اهالی نجیب این خطه به سوی خود دارند. بنده با تمام عشقم و بیم از حضور این گروه مطالبی را نوشتم :
http://medpubre.persianblog.ir/post/76/
http://medpubre.persianblog.ir/post/73/
http://medpubre.persianblog.ir/post/53/
از شما و همه ایران دوستان خواهش می کنم وقت گذاشته و این مطالب بنده را بخوانند. امروز این گروه مانند نهالی بی ریشه در گیلان و مازنداران هست اما به شرطی که بیش از این سکوت نجیبانه ما سواستفاده نکنند. در پناه مولی متقیان. دوستدار همه اهالی ایران زمین از تهران.
یه مشت آدم بی سواد که فکر نکنم ایرانی باشن{مثل صاحب روز نامه کیهان} از تاریخ ایران چی میفهمند که بزارن او ایران دوست در ایران دفن بشه
حالا بنده خدا هنوز خاک نشده هرکشوری افتخار میکنه که یه کسی مثل فرای بخواد تو کشورش دفن بشه اون وقت یه مشت افراطی نمیذارن دفنش کنن تو ایران
واقعا که
چرا نباید از خودمون باستان شناس داشته باشیم.
درودبر روان بلند ریچاردفرای
درودخدابرگیرشمن وماریژان موله وهرتزفلد که بیش ازما ایران راشناختندودرمعرفی تمدن مابه جهانیان خیلی موثربودند.
به احتمال قوی ریچاردفرای با کوروش بزرگ همنشین است خوشابحالش
روحش شاد.امیدوارم بازم از اینطور آدما پیدا بشه.