باور زرتشت از توحید خالق
یسنا ۴۴
«از تو می پرسم ای اهورامزدا! کیست پدر راستی؟ کیست نخستین کسی که راه سیر خورشید و ستاره بنمود؟ از کیست که ماه گاه تهی است و گاهی پر؟ کیست نگهدار زمین در پایین و سپهر در بالا؟ کیست آفریننده آب و گیاه؟ کیست که به باد و ابر تند روی آموخت؟ کیست آفریننده روشنایی سود بخش و تاریکی، کیست که خواب و بیداری آورد؟ کیست که بامداد و نیمروز و شب قرار داد و دینداران را به ادای فریضه گماشت؟ کیست آفریننده مهر و محبت آرمئتی؟ کیست که از روی دانش و خرد احترام پدر در دل پسر نهاد؟»
پس از تمام این پرسشها زرتشت در پاسخ چنین می گوید: «من می کوشم ای مزدا، که تو را به توسط خرد مقدس آفریدگار کل به درستی بشناسم.»
از این رو، با توجه به سخنان زرتشت در گاتاها، می توان اذعان کرد که او، به خدایی یکتا و قادری مطلق که خالق همه چیز است اعتقاد داشت. یعنی زرتشت هم توحید ذاتی و هم توحید خالقی را باور داشت.
واقعا این راسته که زرتشت پاک ترین انسان بشریته
او یک پیامبر بود و مانند سایر پیامبران از گناه و اشتباه مصون بود.
شک به توحید در زرتشت ازآنجا منشا میگیرد که آیین زرتشتی برای شر یک جایگاه مشخص و ثابت در دنیا دارد به اسم اهریمن در حالیکه شر به معنای واقعی (تعریف اسلام) وجود واقعی ندارد و انسانها هستند که شر را ایجاد میکنند.ترکیب این موضوع با مهرپرستی قبل از زرتشت این ذهنیت را بوجود می آورد که زرتشت به دومنشا در جهان اعتقاد دارد