Rokhshai, the first assistant of Iranian artificial intelligence Rokhshai, the first assistant of Iranian artificial intelligence
The rule of the MedesThe Great Cyrus (Cyrus)

Blindness and setting people's houses on fire!!؟؟ (Ghiyasabadi's distortion of Xenophon's writings)

darius-great-will1

the writer : Fereydon Farmarez

برگرفته از سایت نقد رضا مرادی غیاث آبادی

یکی از موارد دیگری که آقای غیاث آبادی به آن اشاره می کنند که باز هم تحریفات و غرض ورزی ها در آن موج می زند این نوشتار است:

به گزارش گزنفون، کورش در برابر لشکر سراسر مسلح خود نطقی ایراد کرد که Summary آن چنین است: «امروز همه نعمت‌های آسمانی در اختیار ماست تا به تارومار دشمنی بپردازیم که در خواب است. جوایز این کشتار از برای شما طلا و اموال و نام نیک و آزادگی است. ما در صبح زود در حالی به شهر حمله می‌کنیم که مردم در بستر ناز و خوشی آرمیده‌اند. ما مشعل‌های بسیار و قیر فراوان در اختیار داریم و خانه‌های آنان جملگی از چوب خرما است. سربازان ما خانه‌های آنان را به سرعت آتش خواهند زد و آنان یا باید بگریزند و یا در میان شعله‌های آتش بسوزند».

look at: رنج‌های بشری ۱۳۶: کورش بزرگ و به آتش کشیدن خانه مردم، رضا مرادی غیاث آبادی، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱

می دانیم که این بخش ها در کوروش نامه که غیاث آبادی به آن استناد می کند مرتبط با فتح بابل است و با توجه به منابع موثق تر می دانیم که فتح بابل بدون جنگ صورت گرفته است. شاید آقای غیاث آبادی از قصد نام بابل را نیاورده است. اما به هر حال به بررسی آنچه گزنفون نقل کرده است می پردازیم.

آقای غیاث آبادی بنا به گفته خودشان «خلاصه ای» از نطق کوروش را نوشته اند و متأسفانه بخش های زیادی از این گفتار توسط آقای غیاث آبادی حذف شده است.

 

همچنین از آن جایی که ایشان از ترجمه رضا مشایخی بهره بردند و به نظر می رسد که آقای مشایخی درک صحیحی از این قسمت نداشتند. (هرچند غیاث آبادی چندان هم به این ترجمه وفادار نبوده است)

داستان از آن قرار است که کوروش به یارانش می گوید اگر دشمنان برای انداختن تیر به بام های خانه های خودشان رفتند، نگران نباشید چرا که ما می توانیم با استفاده از آتش، ترفند آنها را خنثی کنیم و ایوان هایشان را آتش بزنیم. البته هیچ اشاره ای به عملی شدن این موضوع نمی شود.

بر اساس گفته­ ی گزنفون کاملا مشخص است که منظور کوروش، جنگجویان دشمن است. آقای مشایخی بخش هایی را به این قسمت افزودند که من در ترجمه های دیگر مشاهده نکردم و بخش های مهمی هم نیاورده اند. برای روشن تر شدن قضیه، در اینجا ترجمه هایی دیگر را می آوریم:

ابوالحسن تهامی:

دوستانم، آن سترگ رود اکنون گامی به دیگر سو نهاده است و بستر خود را در جای جاده یی به بابل، ما را پیشکش داده است. ما باید از این پیشکش او دلیری گیریم و بی هراسی به شهر اندرون شویم؛ و از یاد نبریم، اینان که در امشب به نبردشان می پوییم، همان کسان اند که پیش تر آنان را شکسته ایم؛ شکسته ایم آنان را به روزگاهان[صبح]، به بیداری، که سلیح پوشیده بودند تا به دندان، و به آرایش رزمی بودند به میدان. امشب که به دیدارشان می شویم برخی در خواب اند و چندی مست، و همه نا آماده. و چون ایشان دریابند که ما به شهر اندریم شگفتی و هراس، توان ایشان بیش ستاند و درماندگی بر ایشان بیش چیره گرداند. اگر هر یک از شما را اندیشه ی فرود آمدن تیرها و ژوبین ها، به آن هنگام که لشکر به شهر اندرون شده است، می ترساند، فرمان می دهم تان که این ترس ها از خویش تن برون فکنید. اگر دشمنان ما بر فراز بام هاشان شوند، ما را ایزدی ست که به یاری می آید، آتش- ایزد. ایوان های ایشان را به آسانی به آتش کشیدن توان، زیرا درهاشان همه از چوب نخل کرده اند، و بهر درخشندگی آن را به قیر اندوده اند، که هر دو نیکو ترین خوراک آتش اند. و آمده ایم با مشعل های فروزان تا بر آن ها آتش در افکنیم و با روغن و پنبه ها فروزانش داریم. ناچارند آنان که بگریزند از خانه هاشان و اگر چنین نکنند در آتش ها بسوزند. بیایید با شمشیر ها آخته تان، به یاری آفریدگار، من راهبر شمایان ام.

Khashayar Rakhsani:

آن رودخانه راهِ ورودی به درونِ شهر را برای ما گُشوده است. از اینرو، بِگُذارید تا ما با دل هایی بی باک به شهر اَندر شویم، و از هیچ چیزی نترسیم، و بیاد آوریم، آن کسانیکه هم اکنون میخواهیم برای رو در رو شدن با آنها به سویشان روانه شویم، همان مَردانی هَستند که ما بارها آنها را شکست داده ایم، هم در آن هنگام که همۀِ آنها در رَده هایِ رَزمی شان، سازمان داده شُده با همبستگانشان در کنارشان، ایستاده بودند، و هم در آن هنگام که آنها به رسایی بیدار، هوشیار و آراسته به جَنگ ابزارهایشان بودند؛ درهالیکه هم اکنون ما در زمانی داریم بر آنها یورش می آوریم که بسیاری از آنها خواب هَستند، بسیاری از آنها بَدمست هَستند و هیچکدام از آنها در سازماندهی رَزمیش نیست. و هنگامیکه آنها پی ببرند که ما به درون دیوارها راه یافته ایم، از ترس و هراس ناگهانی که بدست خواهند آورد، آنها درمانده تر از آنچه که هم اکنون هَستند، خواهند شُد. ولی اگر کسی بیمناک از چیزی است که تازندِگان به شهرها از آن به نام چَشمۀِ ترس یاد میکُنند -به چم (that's mean)- اینکه، مَردُم شاید بر بام خانه هایشان بروند و از آنجا رگبار تیر از راست و چپ به پایین پرتاب کُنند، شُما نیاز به کمترین نگرانی ندارید؛ زیرا اگر کسی برایِ آسیب زدن به ما بالایِ خانه اش برود، ما خُداوند را در کنار خودمان داریم. ایوانِ خانه هایِ آنها بسیار آتش زاست، چونکه درها از چوب نَخل درُست شُده اند و با گَژَف (bitumen) پوشانده و آراسته شُده اند، چیزیکه همانند گیرانه (فتیله) آتش خواهد گرفت. و این درهالی است که ما از چراغ دان هایِ فراوانی برخورداریم که از ساگِ هایِ (ساقه های) درختِ کاج هَستند، که میتوانند آتش سوزی بُزرگی را برپا سازند؛ و ما گَژَف ها (bitumen) و پیشَندهایِ (الیاف) فراوانی از پَنبه در فَرادَست داریم، که آتش را به تُندی در هرجایی گُسترش خواهند داد، بگونه ایکه آنها که بر بالایِ خانه ها رفته اند ناگُزیر خواهند بود که یا شتابان جایشان را فُروگُذارند و یا به تُندی خوراک آتش شوند.

ولی بیایید و جَنگ ابزارهایِ خود را در دست بگیرید! و به اُمید پَروَردگار، من شما را رهبری خواهم کرد.

 

Henry Graham Dakyns:l

My friends, the river has stepped aside for us; he offers us a passage by his own high-road into Babylon. We must take heart and enter fearlessly, remembering that those against whom we are to march this night are the very men we have conquered before, and that too when they had their allies to help them, when they were awake, alert, and sober, armed to the teeth, and in their battle order. To-night we go against them when some are asleep and some are drunk, and all are unprepared: and when they learn that we are within the walls, sheer astonishment will make them still more helpless than before. If any of you are troubled by the thought of volleys from the roofs when the army enters the city, I bid you lay these fears aside: if our enemies do climb their roofs we have a god to help us, the god of Fire. Their porches are easily set aflame, for the doors are made of palm-wood and varnished with bitumen, the very food of fire. And we shall come with the pine-torch to kindle it, and with pitch and tow to feed it. They will be forced to flee from their homes or be burnt to death. Come, take your swords in your hand: God helping me, I will lead you on

 

رضا مشایخی (ترجمه ای که غیاث آبادی به آن اشاره کرده است):

دوستان من، بستر رودخانه وسیع و راه بسیار مناسبى براى ورود ما به شهر است، برویم و با کمال اطمینان و بدون ذره اى ترس و تردید وارد شهر شویم.

حریف ما همان است که با وجود متحدین بسیار از ما شکست خورد. همه آن روز را به یاد دارید که در مقابل ما شکست خورد و پا به فرار گذارد. آن روز صبح خیلى زود خود را براى مدافعه آماده کرده بود و سلاح کافى در دست داشت و صف آرایى نموده بود، و حال آن که امروز که ما آنان را مورد حمله قرار مى دهیم جملگى در خواب و مست باده عیش و نوش اند. مردم یا در بستر ناز و خوشى آرمیده اند و یا در گوشه و کنار به نوشیدن و طرب مشغول اند و چون ما را در داخل شهر خود ببینند چنان گرفتار بهت و هراس خواهند شد که دیگر قادر به در دست گرفتن سلاح نیستند.

اگر بعضى از اشخاص در گوشتان خوانده اند که ورود در شهرى به این عظمت، با وجود پاسبانان متعدد و کثرت جمعیت و از جان گذشتگى مردم [!!] امرى دشوار و خطرناک است؛ اطمینان داشته باشید که در برابر سپاهیان دلیر و کارآزموده اى مانند شما کار مهمى از آنان ساخته نیست. حصار خانه هاشان همه از چوب خرما و با قیر قابل احتراق آغشته است. ما مشعل هاى بسیار داریم که در اندک فرصت همه جا را شعله ور و شهر را دچار حریق عظیمى خواهد کرد. سربازان ما مقدارى قیر قابل احتراق با خود دارند و به سرعت خانه ها را آتش خواهند زد و بدین قرار مدافعین یا باید خانه و مواضع دفاعى خود را رها کنند و بگریزند یا در میان شعله هاى آتش بسوزند. سربازان من، اسلحه خود را بردارید و به پیش بروید. به یارى خدایان شما را قریبا به سرمنزل پیروزى خواهم رساند.

در اینجا بر خلاف ترجمه های دیگر، موضوع رفتن دشمنان به بالای بام هایشان مطرح نشده است که نقص این ترجمه را نشان می دهد؛ همچنین لفظ «از جان گذشتگی مردم» آمده است که در دیگر ترجمه ها دیده نمی شود.

کوروش نامه گرنفون، دفتر ۷، بخش ۵، بند های ۲۰ تا ۲۴

شاید آقای غیاث آبادی از روی مطالعه غیر دقیق و سرسری منابع، این مطالب را نوشتند. چرا که مثلا نوشتند «ما در صبح زود در حالی به شهر حمله می‌کنیم که مردم در بستر ناز و خوشی آرمیده‌اند.» در صورتی که ترجمه ای که بدان استناد می کنند اینچنین است: «حریف ما همان است که با وجود متحدین بسیار از ما شکست خورد. همه آن روز را به یاد دارید که در مقابل ما شکست خورد و پا به فرار گذارد. آن روز صبح خیلى زود خود را براى مدافعه آماده کرده بود و سلاح کافى در دست داشت و صف آرایى نموده بود، و حال آن که امروز که ما آنان را مورد حمله قرار مى دهیم جملگى در خواب و مست باده عیش و نوش اند.»

باید توجه داشت که بر اساس کوروش نامه­ ی گزنفون، فتح این شهر در ادامه اقدامات دفاعی و پدافندی کوروش صورت می گیرد و در حقیقت مرکز قوای دشمن است. از طرفی با توجه به آنچه گزنفون از سخنان کوروش بعد از فتح بابل پیرامون تیمار داری مردمان (دفتر ۷، بخش ۵، بند ۴۷) نقل می کند، و همچنین دیگر نقاط کوروش نامه که از رفتار مهر آمیز کوروش با مردمان می گوید و در آینده به آنها اشاراتی می کنیم؛ می توان دریافت که اگر هم در جنگ ها به خانه های مردم آسیب می رسید، کوروش به تیمار داری مردمان می پرداخت. اما نشانی نمی بینیم که آسیبی به خانه های مردم رسیده باشد.

اگر قرار باشد بخشی از یک منبع را استفاده کنیم و به عنوان حقیقت تاریخی بپذیریم باید به دنبال اثبات آن با توجه به شواهد و مدارک دیگر باشیم. حال که یک موضوع در یک منبع گفته شده است؛ باید تمامی بخش های آن منبع را در نظر داشته باشیم تا بتوانیم قضاوت درستی درباره یک بخش از آن بکنیم.

اما برای تشخیص درست بودن یا غلط بودن این سخنرانی نیاز به یک بررسی کلی وجود دارد. باید دید آیا چنین سخنانی در منابع دیگر یافت می شوند؟ آیا منبعی هست که چنین سخرانی را رد کند؟ آیا شواهدی هست که وجود چنین سخنانی را اثبات کند؟

Checking the authenticity of these narrations

Usually, researchers in historical debates and investigating the performance of a character like Cyrus, who has been told different stories about him by different historians; Various sources such as Greek sources, Jewish sources and even Ferdowsi's Shahnameh… put them together and examine their commonalities. Fortunately, valuable antiquities such as Cyrus the Great's Charter and Do Not Build Events - Cyrus and even Don't Build Charters(The last king of Babylon) It has been found that they are in harmony with each other and it can be said that they are placed in a higher position in terms of credibility than what the Greek historians said..

The researcher asks himself several questions when he comes to each narrative. Is there an error in the source? Do the sources agree with this narrative? Does any external evidence support this narrative? which source(which is more valid) should we base it on?… . After detailed investigations, a conclusion is reached. It is not possible to accuse someone in court and without examining the documents and evidence and investigating the truth or falsity of the statements, give the death sentence to that accused.. Historical discussion also has such a state.

Indeed, when are the oldest copies of books left by Greek historians?! Are we sure that there have been no changes in the narrations of these historians?! In examining Xenophon's Cyrus, researchers have reached interesting results. Some people do not consider the eighth part of the eighth book of the Cyrus Letter to be the words of Xenophon; Because he does not have Xenophon's style of writing and he returned with the book in mind(Another work of Xenophon) Parts of it are rejected. It seems that redactors added it to the book after Xenophon's death. Also, by examining the sources, we realize that the narratives of Greek historians are mixed. Of course, perhaps the status of Xenophon's Cyrus is better in this regard; Because it seems that the writings of Herodotus and Ctesias are mixed with Greek legends, but the writings of Xenophon are mixed with the narratives of other Persian and Median men.. It is interesting that in Xenophon's Cyrus, contrary to Herodotus and Ctesias, there are no unbelievable legends, and it seems that there was a wisdom and extensive research behind it, and of course it should be noted that parts of Xenophon's Cyrus are in harmony Very interesting with Iranian narratives such as Shahnameh and… and this issue adds to the value of Korosh's letter.

Anyway, even if we accept that these are the words left by Xenophon himself, there is still a possibility of mistakes by Xenophon, because Xenophon lived many years after Cyrus the Great, and every historian and every researcher may forget something unintentionally. Mix two things together. At the time of Xenophon, there was a possibility of inadvertent errors. But Xenophon made a very good impression with this work, and even many of his statements may be true, but it is not true to accept his statements 100%..

Therefore, it can be said that the obtained ancient works have a higher degree of credibility and can be used as a basis. Especially when the three important ancient sources, namely the Charter of Cyrus the Great, do not write events- Cyrus and Nebonid cylinder confirm each other.

In the charter of Cyrus and the chronicle of Nebonid-Kyrush, it is mentioned about the conquest of Babylon without a war and the worthy behavior of Cyrus the Great with the people of Babylon.. It can be said that the narratives related to how the city was conquered in Xenophon's words are mixed with the narratives of other people..

Xenophon writes:

The army started going into the city, and some of those who confronted them were killed and fell to the ground.…

Xenophon's Korosh Nameh, book 7, section 5, paragraph 26, translated by Abolhassan Tahami

But this is how it is stated in Cyrus' charter:

(And when) My many soldiers[Cyrus] Friendly people were walking inside Babylon, I didn't let anyone (in a place) be terrifying in all the lands of Sumer and Akkad.

Clause 24 of Cyrus the Great Charter, translated by Abdul Majid Arfai

Also, the event of Nebonid Cyrus is like this:

On the sixteenth day, Ugbaru(Gubrias), commander of Gutium(Probably Sarzmin said yes) And Cyrus' army entered Babylon without a fight.

Nebonid-Korush's event letter, column 3, paragraphs 15 and 16

It is possible that the narratives that Xenophon wrote about the confrontation with the warriors; belonging to another person (Perhaps Cyrus I, grandfather of Cyrus the Great) May he conquer a city. But Xenophon's later narratives, which indicate Cyrus' good behavior with the people of Babylon, are related to Cyrus II (big) be; Because the Charter of Cyrus the Great and the Chronicle of Nebonid-Cyrus and even the Jewish sources have relative harmony with this part of Xenophon's Cyrus.

However, Greek sources provide us with useful information and we can draw commonalities from them and analyze them.. When we put the sources together, everyone agrees on the humane and good deeds of Cyrus, and therefore most researchers have a positive opinion of Cyrus.. But this positive opinion is not true for all Achaemenid kings. Why doesn't anyone say anything about Ardeshir III?! Because most of the time, Cyrus is mentioned well; It is due to detailed historical investigations. But I don't know, today, a person who spreads false things in the virtual space by distorting and transforming them without careful investigations; What are you looking for?!

Full article:This article was only a part of a complete article about the distortion of Xenophon's writings by Reza Moradi Ghiyasabadi..

Ghiyasabadi and confiscation of historical documents

Text taken from the site((Criticism of Reza Moradi Ghiyasabadi)) Written by Mr. Fereydon Faramarz

look at: Blindness and setting people's houses on fire!!؟؟ (Ghiyasabadi's distortion of Xenophon's writings)

This text is in line with The new policy of Parsian Dej It is located on this site.

 

Rokhshai, the first assistant of Iranian artificial intelligence Rokhshai, the first assistant of Iranian artificial intelligence

Shamshad Amiri Khorasani

Knowing the history and culture of Iran is like entering a world where nothing awaits us except love and honor and sometimes sadness, maybe our history is stored in the memory of our genes so that we can use it to expand self-awareness and self-awareness. .

Related Articles

Subscribe
Notify of
guest

0 Comments
Inline Feedbacks
View all comments
Back to top button