حذف تاریخ و جغرافیا یا تیشه به ریشه هویت ملی!
[زمانی که متولیان آموزش و پرورش کشور با کم اهمیت کردن آموزش تاریخ و جغرافیا در مدارس، سنگ بنای تضعیف آگاهی جامعه جوان کشور را از واقعیتهای تاریخی و جغرافیایی کشور بنا مینهند و فضایی در اختیار مدیران مدارس قرار میدهند تا با حذف برنامه درسی مطالعات اجتماعی، کلاس جبرانی و… جایگزین کنند، چه آیندهای را میتوان برای جامعه جوان کشور تصور کرد؟
به فاصله چند روز از آغاز ثبت نام آزمون استخدامی آموزش و پرورش اطلاعاتی از بررسی دفترچه این آزمون به دست میآید که گلایه برانگیز است؛ مثل این متن که رضا رحیمی، دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران به رشته تحریر درآورده است:
به گزارش «تابناک»، چندی پیش از رسانه ملی و در یکی از قسمتهای یک مسابقه تلویزیونی، هنگامی که مجری مسابقه از شرکت کنندگان سؤالهایی ابتدایی از تاریخ و جغرافیای کشور می پرسید، آنها بدون اینکه عمدی در کار باشد، جوابهای نا مناسب به مجری می دادند. برای هر انسان دلسوزی این برنامه و اطلاعات ناقص شرکت کنندگان آن، نه تنها خنده دار نیست بلکه باعث ناراحتی و تأسف بسیار خواهد بود. به راستی چرا آن سؤالهای آسان و بدیهی با آن جوابهای دردآور مواجه می شد و چرا شرکت کنندگان حتی از پاسخ دادن به پرسشی مانند نام بردن دو همسایه شمالی کشور که به دریای خزر راه دارند عاجز شده بودند؟
باعث تأسف است که امروزه باید با نوشتن مطلبی پیرامون اهمیت تاریخ و جغرافیا مسئولین ذیربط را از بی توجهی و کم لطفی به این ۲ دانش پایه، آگاه کرد؛ اما حال که زمانه ایجاب می کند، بناچار باید به با اشاره سریع و کوتاه به اسناد و نقل قول های معتبر در بیان اهمیت این ۲ دانش، فجایعی که از پس بی توجهی و نامهربانی با این ۲ دانش در حال ظهور در جامعه است تشریح شود.
قرآن کریم در جای جای آیات شریفه خود به وقایع و حوادث تاریخی اشاره دارد و سراسر این کتاب مقدس حاوی درسهای مهم تاریخ و تجارب تاریخی است و هدف آن، نه تنها بیان داستان زیبا بلکه آن بوده که انسانها از وقایع تاریخی گذشته عبرت بگیرند و آن را سرلوحه برنامه زندگی خد قرار دهند.
تاریخ از دیدگاه بزرگان دین و مورخان اسلامی، بهترین راهنمای انسان برای آگاهی از احوال روزگار و حصول نیرویی برای تمییز درست از نادرست و تحلیل و نقد و پیشبینی حوادث از طریق مقایسه آنهاست.
امیرمؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ در این رابطه به فرزندش امام حسن ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: پسرم! درست است که من به اندازهی پیشینیان عمر نکردهام، بلکه با مطالعه تاریخ آنان گویا از اول تا پایان عمرشان با آنها بودهام. پس قسمتهای روشن و شیرین زندگی آنها را از دوران تیرگی شناختم و زندگی سودمند آنان را با دوران زیانبارش شناسایی کردم.
غلام علی حداد عادل معتقد است: ملتی که گذشته ندارد، آینده ندارد و متأسفانه دانش تاریخی مردم ایران ضعیف است و ایرانیان در شناخت گذشته خود با دشواری هایی رو به رو هستند.
از تاریخ و اهمیت آن که سخن به میان می آید ناخودآگاه ذهن هر اندیشمندی به سوی پیوستگی این دانش با رشته جغرافیا مواجه میشود.
در اهمیت و ضرورت توجه به رشته جغرافیا نیز همین بس که نه تنها مطالعه تاریخ ایران و جهان، بلکه مطالعه تاریخ همهی ادیان و فرهنگ ها حاوی سؤال و جواب های فراوان جغرافیایی است که بی توجهی به آن مطالعه تاریخ را ناقص خواهد گذاشت.
برای مثال در مورد دین اسلام، بررسی و پاسخ به سؤالاتی مانند چرایی ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان، چرایی مهاجرت مسلمانان از مکه به حبشه، چرایی مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه، نحوه انتخاب مراکز سیاسی در صدر اسلام، نحوهی توسعه فضای جغرافیای سیاسی دین اسلام و… .
همینطور در مورد جهان معاصر نیز بررسی و پاسخ به سؤالاتی مانند چرایی شکل گیری بحرانهای جغرافیایی، چرایی شکل گیری جنگها و تنش های سیاسی، چیستی توانمندی ها و ضعف های مختلف مناطق جغرافیای ایران و جهان و… .
اساتید بزرگ جغرافیا در بیان اهمیت این رشته جغرافیا می گویند، محیط جغرافیایی و استعدادهای و ضعف های نهفته در آن زیربنای هم تصمیم گیری رهبران سیاسی و ملتهاست. باید توجه داشت تنها دانشی که می تواند به آحاد جامعه یک دید نظام مند و کل نگر نسبت به محیط اطرافشان بدهد و آن ها را نسبت به تغییرات اصولی ورود به پیشرفت محیط حساس کند بدون شک دانش جغرافیاست.
به دیگر سخن بسیار ضروری است که انسانها تاریخ را بخوانند و از آن چراغی برای آینده بسازند و البته این فرایند بدون داشتن نگاه جغرافیایی میسر نیست، زیرا این جغرافیاست که پشت پرده بسیاری از رازهای تاریخی را برملا می کند و وظیفه برنامه ریزی برای حال و آینده مکان ها را بر عهده میگیرد.
از مطالب بالا اینچنین برداشت می شود که بی توجهی به این ۲ دانش پایه و ضروری که مورد تأکید قرآن و بزرگان دینی، سیاسی، علمی و… ما هستند، امری بسیار خطرناک است و مسبب آسیب های فراوانی برای آینده جامعه خواهد بود.
حال باید تصور کرد اگر تدریس و آموزش این ۲ رشته مهم و ضروری در سطوح مختلف تحصیلی و برای عموم مردم جامعه از اولویتها خارج شود و به پرداختن و تدریس آنها در فضای آکادمیک اکتفا شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟
این باور کردنی نبود که مسئولین ارشد آموزش و پرورش کشور در سالهای اخیر بی توجه به اهمیت آموزش تاریخ و جغرافیا برای آینده سازان ایران اسلامی فرایند حذف تدریس این ۲ رشته را از مدارس و مقاطع مختلف تحصیلی آغاز کردند و این ۲ درس پایه را در سطح یک زیر مجموعه بی اهمیت ذیل عنوان مطالعات اجتماعی تعریف کردند.
البته این تمام ماجرا نبود و موضوع از آنجا تأسف بارتر میشود که بدانیم بسیاری از مدیران مدارس خودجوش اقدام به حذف همین درس مطالعات اجتماعی از برنامه دانش آموزان میکنند و به جای آن در برنامه کلاسی دانش آموزان به ویژه در مدارس غیرانتفاعی دروس کنکوری همانند ریاضی و فیزیک قرار میدهند تا دانش آموزان بتوانند در آزمون ورودی دانشگاه ها با توجه به اهمیت آن درس ها توفیق بیشتری بیابند.
به دیگر سخن بی توجهی مسئولین ارشد آموزشی کشور به فرایند آموزش این دروس در مدارس و همچنین در فرایند نهایی آزمون ورودی دانشگاهها از یک سو و از سوی دیگر شرطی شدن مدارس به دریافت مبالغ هنگفت از والدین دانش آموزان در ازای کسب موفقیت و رتبه های برتر دانش آموزان در آزمون های مرتبط با کنکور دانشگاه ها موجب شده است تا بیتوجهی به این ۲ درس در مدارس بیش از پیش نمود یابد.
اخیراً و در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ مسئولین با انتشار اطلاعیه استخدامی مرتبط با رشته شغلهای مورد نیاز آموزش و پروش در سال جدید و عدم قید رشته شغل تاریخ و جغرافیا و اکتفا نمودن به جذب متخصصین علوم اجتماعی پرده دیگری از فاجعه بی توجهیهای مسئولین به این ۲ رشته را آشکار کرد.
حال پرسش این است، زمانی که مسئولین ارشد و متولیان آموزش و پرورش کشور با کم اهمیت کردن آموزش تاریخ و جغرافیا در مدارس کشور سنگ بنای تضعیف آگاهی جامعه جوان کشور را از واقعیت های تاریخی و جغرافیایی کشور بنا مینهند و فضایی مناسب در اختیار مدیران مدارس قرار میدهند تا با حذف برنامه درسی مطالعات اجتماعی، کلاس جبرانی دروسی مانند ریاضی و… جایگزین کنند و همین طور صلاح میدانند تا متخصصین علوم اجتماعی مسئولیت آموزش مطالب اندک مانده تاریخ و جغرافیا را نیز بر عهده بگیرند، چه آیندهای را میتوان برای جامعه جوان کشور که آینده سازان کشور نیز هستند، تصور کرد؟
باید گفت روند در پیش گرفته شده توسط مسئولین آموزش و پرورش کشور چه دانسته باشد و چه نادانسته، بدون شک دیر یا زود تیشه به ریشه هویت ملی و حافظه تاریخی ملت بزرگ ایران خواهد زد و مقدمات آن را فراهم خواهد کرد که در آیندهای نزدیک با شهروندانی رو به رو شویم که ساده ترین اطلاعات تاریخی و جغرافیایی را نیز نمیدانند و اذهان آنها همچون مزرعهای آماده برای پاشیده شدن تخم دروغ و تحریف حقایق تاریخی خواهد شد و آنها آماده سوءاستفاده شدن توسط هر گونه اتاق فکر فعال و هوشمند دشمن خواهند بود.
[quote bcolor=”#dd3333″ arrow=”yes”]
پارسیان دژ تنها بازنشر دهنده این نوشتار است!
منبع: تابناک
لینک نوشتار : حذف تاریخ و جغرافیا یا تیشه به ریشه هویت ملی!
[/quote]
جای تعجب نداره.درواقع اسلام چون ریشه درعرب داشته وداره،همواره باهرچیزی که افتخارات ملی ایران رویادآوری کنه درتعارض بوده.این تعارض هم به هیچوجه ودرهیچ برهه ای حل شدنی نبوده ونیست.آنهایی هم که میگویند ایرانیت بااسلامیت قابل تجمیع است درواقع افرادی هستند که نانشان یانامشان دراین التقاط است. اینکه ایرانیت مقصراست یا اسلامیت،بحث دیگری است.اما درهمان ابتدای هجوم اسلام به ایران هم همین آش بودوهمین کاسه.آنها نوشتن هرچیزی رابه پارسی ممنوع کردند.جشن های خداگونه ی ایرانی رالغو وبجایش چیزی به نام عیدفطر وعید قربان رااجبارکردند که اعیادی بودند که پیش ازاسلام ودرپیشگاه بتها انجام میشد.ازآنجاکه برعکس خودشان، تاریخ ایران پیش ازاسلام چیزی جزخداباوری درمردم وحکومت نبودکه عربهابتوانندعلم کنند،سعی کردندهرچه متن ارزنده ی تاریخی وفرهنگی وادبی وعلمی بودرانابودکنندتااثری نباشد.بزرگانشان چون عمروعلی وسلمان وسایرفرماندهانشان نیزبااین کار مخالفتی نشان ندادند.بسیاری آثارملی راتخریب کردند وروی آن مسجدساختند.همین الآن هم درایران اسلامی، تعدادمساجدوتکیه ها وحسینیه هاراچنانچه باکتابخانه هاقیاس کنیدبه نتیجه ی غیرقابل باوری خواهیدرسید. یعنی فرزندشما،دختریاپسر،چنانچه بخواهد کلماتی عربی رابرزبان بیاورد،درچندقدمی خانه تان جایی به نام مسجد هست،امااگربخواهدبروددرفضای یک کتابخانه به مطالعه بپردازد،بایستی چندین مسیر وتاکسی واتوبوس رابگذراند وخسته برودوخسته برگردد.در مساجد گاهی مراسم هست غذایی توزیع میشودامابرای عضویت درکتابخانه بایدپول پرداخت کنید.دانشمندان یاشاعران برجسته ی ایرانی تحت ممیزی بودندوچنانچه کتابشان رابه عربی نمینوشتند ویا درآن به تعریف وتمجیدبی حدوحصرازعرب واسلام نمیپرداختند،اجازه ی انتشاریاتحقیق علمی به آنها نمیدادن .آقای حدادعادل هم ازعوامل تدوین کتابهای درسی است ودرتغییرمحتوای تاریخ ایرانی به تاریخ خود ساخته ی عربی نقش دارند.
کوروش بیدارشو که ما خابیم ودشمنات قلمرو و مردمانت را مهرومام کردن………………..
کوروش پدر ایران: فقط براداران؟؟؟ 🙁
یادمه تو دبستان و راهنمایی از رژیم پهلوی که میخواستن بد بگن میگفتن شاه میخواست با برگزاری جشن های ۲۵۰۰ ساله تاریخ چند هزار ساله ی ایرانو به ۲۵۰۰ سال محدود کنه،اما الان دیگه بچه نیستم،فهمیدم چه خبره.
آقا شمشاد بسیار ممنون از این اطلاع رسانیتون،از خدا میخوام همیشه یار و یاور شما انسانهای آزاد اندیش باشه.
درود به اقا شمشاد و کاربران پارسیان دژ
برادران اریایی ما وطن پرستان و تاریخ دوستان یک طرف و دشمنان تاریخ یک طرف
ان ها با هم متحدند و ما هم باید متحد شویم تا تاریخمان زنده بماند
بگویش که این جمله در گوش باد
چو ایران مباشد تن من مباد
بدرود برادران اریایی وطن پرست