ایران در دوران معاصرحکومت ساسانیان

یادگار عصر ساسانی در شمال جمهوری باکو، مجذوب کننده است

بخش آذری خبرگزاری اسپوتنیک گزارش جالبی از درختی هزار ساله که بر روی “سد بزرگ قفقاز” احداث شده در زمان خسرو انوشیروان، پادشاه ساسانی ایران زمین روییده است، منتشر کرد. به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، درخت هزار ساله ” داغداغان” چند قرن پس از احداث ” سد بزرگ قفقاز” ، بر روی این سد روییده و در این هزار سال چنان تنومند و باعظمت شده است که مشاهده آن ، هرانسانی را مجذوب خود می کند.

” سد بزرگ قفقاز ” در قرن ششم به دستور پادشاه ساسانی ایران زمین، خسرو انوشیروان ، مشهور به انوشیروان عادل در منطقه ای از جمهوری باکوی کنونی که هم اکنون روستای ” کاتخ” نام دارد، احداث شده است. این روستا از توابع شهرستان “بالاکن” در انتهای شمالی این کشور قرار دارد.

درخت اعجازآمیز “داغداغان”،نه تنها محل رجوع ساکنان محلی است، بلکه همه ساله افراد زیادی از مناطق مختلف را برای دیدن خود به روستای “کاتخ ” ناحیه “بالاکن” جمهوری باکو می کشاند. بسیاری از ساکنان محلی، به قدرت معجزه گر این درخت باور دارند. گرچه چنین باورهایی از نظر اسلام باطل است، اما ساکنان از این اثر کهنسال طبیعت یاری می خواهند.

درخت شکوهمند “داغداغان” در نزدیکی منزل یکی از ساکنان روستای “کاتخ” به نام “نورموهوما هِلاواسوف” سر به فلک ساییده است.

“نورموهوما هِلاواسوف” به گردشگران خارجی درباره تاریخ این درخت گزارش می دهد و می گوید : ” اگر این درخت زبان برای سخن گفتن داشت، قطعا مطالب زیادی به ما می آموخت. او شاهد خیلی وقایع بوده است. این درخت اعجازآمیز خیلی نیرومند است. همچنانکه ریشه هایش در اعماق زمین قرار دارد، تاریخچه اش نیز ریشه در عصر “ساسانیان” دارد. این درخت چند قرن پس از احداث ” سد بزرگ قفقاز” به دستور “خسرو انوشیروان” در قرن ششم بر روی این سد روییده است. این، بزرگترین درخت “داغداغان” در دنیاست. درخت “داغداغان” در دل کوه ها و صخره ها می روید. در روستای ما ، درخت “داغداغان” دیگری بر روی کوه، صخره را بطور اعجاب آوری شکافته و روییده است. شاید به خاطر همین ویژگی ، این نوع درخت ، “داغداغان” یعنی “شکافنده کوه ” نامیده شده است. »

انسان ها ، درخت “داغداغان” را مقدس می شمارند و در معجزه گر بودنش تردیدی ندارند. می گویند اگر کودکی فلج از زیر این درخت عبور داده شود، به زودی سلامتش را بازخواهد یافت. ساکنان محلی، افسانه های جالبی درباره این درخت اعجازگر سینه به سینه نقل می کنند و معتقدند این درخت نه تنها به همسایگانش کمک می کند، بلکه سارقان و دزدان را به دام می اندازد. اما، زندگی ماشینی آسایش را از این درخت هزار ساله نیز ربوده است. “نورموهوما هِلاواسوف” می گوید بارها گفته ام کسی در زیر این درخت خودرو پاک نکند. اما، هیچ کس گوش نمی کند. یک بار چنان تنه اش را زخمی کرده بودند که تا یک هفته از جای همان زخم اشک می ریخت. آخر، این هم جاندار است. یک بار ٨۰۰ دلار به من دادند که این درخت را قطع کنم. اما من این کار را نکردم و گفتم ” معجزه خداوند را نمی توان بُرید”. ما اجازه نداریم به این درخت دست اندازی کنیم.»

به نقل وبسایت : آذری ها


شمشاد امیری خراسانی

شناخت تاریخ و فرهنگ ایران به نمونه ورود به دنیایی است که جز عشق و افتخار و گاهی اندوه چیزی انتظار ما را نمی کشد ، شاید تاریخ ما در حافظه ژن های ما ذخیره شده است تا بتوانیم با آن آگاهی به خود و فرا خود را گسترش دهیم .

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

5 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نوبخت روشن

تا چند بهمن کین ستاند از فرامرز
کو اتش زرتشتیان پاک دین ورز
کو مرزبانی جان فشان مانند هامرز
کو رستمی تا پاک سازد مرز نامرز
تا ایرجی زادان همه گردند هم ارز

آزاده را بر سر بود تاج کیانی
چرم پلنگان را به گنجی شایگانی
بر تیر سیصد گز ز سروی باستانی
در کش ز نو بر کش درفش کاویانی
ایران نگارستان کن از ارژنگ مانی

از کاشغر تا سوریه گردد بهاران
از باغ و بستان خیزد آوای هزاران
ازادگان پارسی هر سو سواران
شول و بلوچ و دیلم و کرمانج یاران
دربند و ارزنگان و لاهور و چناران

خورشید اید از خراسان پیشتازد
ایرانیان را گو که با ایران بسازد
فرزند ایرج بار دیگر سر فرازد
زیبد که ایرانی به بلخ و گنجه نازد
بر آتش زرتشت دل خوش می گدازد

کبکان نوان و باد هرسو مشک سودان
مرغان به بانگ پهلوی شاد و سرودان
از ما به دیگر پارسی گویان درودان
کشمیر و خوارزم و سمرقند و کبودان
تفلیس و تبریز و فرارودان و رودان

تا چند بهمن کین ستاند از فرامرز
کو اتش زرتشتیان پاک دین ورز
کو مرزبانی جان فشان مانند هامرز
کو رستمی تا پاک سازد مرز نامرز
تا ایرجی زادان همه گردند هم ارز

از بلخ تا فلوجه از واخان به باکو
از اندخوی تا شوش و از اروند و آمو
از خیوه تا بحرین ز اندیکان به ماکو
افغان بلوچ و دیلم وکرمانج و پهلو
سرهایتان سبز ای یلان پارسی گو 

بارانا

بند دربند در جنوب جمهوری داغستان هست
که یکی از جمهوری های خودمختار روسیه هست
جز جمهوری آذربایجان نیست

سپیده

بنویس جمهوری باکو
ولی واقعیت اینه که بند دربند اکنون به عنوان میراث فرهنگی روسیه ثبت شده
آریایی از حسادت میسوزد

بی نام

ما نمیسوزیم و افتخار به آریایی بودن میکنم.
چرا باید بسوزیم؟
وقتی مردانی چون کوروش بزرگ، داریوش، کمبوجیه، خسروپرویز عادل، آریو برزن، شاپور دوم، رستم فرخزاد پاک، بانو آرتمیس، و… صد ها مرد و زن غیور دیگر داریم؟
این که مشتی خاک است و نشانه های کوچکی از عظمت باشکوه ایران زمین!
تو برو خود را باش که از اریایی نبودن میسوزی.
ممنون شمشاد عزیز، ای بزرگمرد.

نوبخت روشن

شتر اگر بمیرد جهازش بار خریست –

همان بس که دربند پارسی است نامش پارسی است و پارسیان براوردندش –
اما حتی روسیه هم اریاست همین بس که فرزندان اریا دنیا را گرفته اند قاره امریکا و استرالیا و اروپا و بیشتر اسیا را – تمدنهای بزرگی- اگر اریایی ها نبودند حالا باید مردم جهان با خر این ور و ان ور می رفتند – در بزرگی اریا همین بس که نامت سپیده هم اری است

دکمه بازگشت به بالا