سرو ایرانی
سرو ایرانی به عنوان نماد استقامت و سرفرازی ایرانیان بیان می شود. سرو در تصویرگریهای پس از ورود اسلام به ایران به شکل سرشکسته دیده می شود. گفته می شود که این گونه تصویرگری از سرو در نقاشی های این دوره نشان از این دارد که اعراب به این وسیله در پی نشان دادن از بین رفتن صلابت ایرانیان پس از حمله به ایران بوده اند
درخت سرو از درختانی است که ریشه در فرهنگ ایرانی داشته و جایگاه ویژهای در میان مردم دارد.
این درخت به عنوان یک درخت همیشه سرسبز و استوار حتا در سرما پایداری میکند. درخت سرو از هزاران سال پیش در ایران کاشت شده است و یکی از نمونههای کهنسال این درخت، سرو کشمر بودهاست که کاشت آن را به دست زرتشت دانستهاند
…
اکنون نیز نمونههای کهنسال دیگری از درخت سرو در جاهای دیگر ایران همچنان استوار است که مهمتر از همه، سرو کهنسال چند هزارساله، در شهر ابرکوه یزد است که کهنسالترین سرو جهان به شمار میرود
یکی از ذخیرهگاههای کممانند سروهای کهنسال ایران بیش از ۲۲ اصله سرو ۲۶۰۰ ساله، در استان ایلام است که آنها را به نام سروهای زربین میشناسند. این سروها به علت عدم ثبت و ناشناخته ماندن، و در پی سوزانده شدن و بریده شدن، در معرض نابودی هستند. این درختان سرو کهنسال، در روستای «بانسول» در بخش «چوار» از توابع شهرستان ایلام جای دارند
به غیر از سوزانده شدن به دست مردم، گرد و غبار و خشکیدگی و همچنین بریدن شاخ و برگهای درختان سرو ایلام، باعث نابودی شماری از این درختان شدهاست
سرو زرتشت
سرو کشمر یا سرو مقدس زرتشت درختی بوده که بر طبق باور زرتشتیان به دست زرتشت کاشته شده بود. این درخت بسیار زیبا و بزرگ بود و مورد ستایش مردم و شهرت آن به متوکل خلیفه عباسی رسید. خلیفه دستور به قطع آن داد و پیشنهاد زرتشتیان آن شهر که ۵۰۰۰۰ سکه طلا برای قطع نکردن آن درخت بود مورد قبول واقع نشد و آن را قطع کرده و برای خلیفه به بغداد بردند. یک روز قبل از رسیدن درخت به بغداد، متوکل به قتل رسید و این مطابق پیش گویی زرتشت بود که به زرتشت نسبت میدهند که گفته بود هر که این درخت را قطع کند، کشته خواهد شد. این سرو در زمان قطع شدن بیش از ۱۴۰۰ سال عمر داشت. سرگذشت سرو کشمر را غالباً شنیدهاید سروی که روایت بود پیامبر باستانی ایران، اشو زرتشت آن را با دست خود در زمین کشمر کاشتهاست و حکیم فردوسی در مورد آن میفرماید
یکی شاخ سرو آورید از بهشت
بدروازه شهر کشمر بکشت
در کتاب دانشنامه مزدیسنا نوشته انوشه روان دکتر موبد جهانگیر اشیدری آمده
گویند اشو زرتشت، دو درخت سرو به طالع سعد در دو محل به دست خود کاشت، یکی در دهکده کشمر(از روستاهای شهرستان بردسکن) و دیگری در دهکده فریومد از روستاهای توس(طوس)خراسان. به مرور این درخت بلند و ستبر و پرشاخ شده و دیدن آن موجب شگفتی بینندگان میشد. چون وصف این سروها در مجلس متوکل عباسی، خلیفه عهد، بیان شد، او که مشغول به عمارت در جعفریه سرمن رای، مشهور به سامره بود به خاطرش افتاد که آن سرو را قطع کرده، به بغداد بیاورند
یکی سرو آزاده را زردهشت
به پیش در آذر اندر بکشت
نبشتش بر آن زاد و سرو سهی
که پذرفت گشتاسب دین بهی
فرستاد هرسو به کشور پیام
که چون سرو کشمر به گیتی کدام
زمینو فرستاد زی من خدای
مرا گفت از اینجا به مینو گرای
کنون جمله این پند من بشنوید
پیاده سوی سرو کشمر روید