بزرگمهر بختگان
بُزُرْگْمِهْر بُخْتَگان (سده ۶ میلادی) فرزند بُختَگ وزیر خردمند خسرو انوشیروان شاهنشاه ساسانی بود. در برخی نوشتار بزرگمهر بابرزو یا برزویه پزشک دربار انوشیروان یکسان انگاشته شده است که شاید به دلیل همزمانی این دو بوده باشد.
نخست بزرگمهر برای آموزش و پرورش فرزند انوشیروان، هرمز گماشته شدهبود. هرمز نسبت به بزرگمهر خوش رفتاری ننمود و استاد را از خود آزرد، اما سپس از کرده خود پشیمان شد و جایگاه بزرگمهر بالا گرفت، تا آنکه به وزارت رسید و در امور کشوری با شایستگی بسیار به انوشیروان خدمت نمود.
ادامه ادامه نوشتار
مجسمه بزرگمهر در میدان بزرگمهر اصفهان
خردمندی و تدبیر بزرگمهر
داستانهای بسیار از خردمندی او گفتهاند. از داستانهای مشهور بزرگمهر پاسخی است به این پرسش در پیشگاه انوشیروان داده است:
که بزرگترین بدبختی چیست؟
فیلسوف یونانی گفت «پیری و کُودنی که با تنگدستی و نداری با هم باشد»، دانشمند هندی گفت «بیماریهای جسمی که با دردهای روحی فزون گردد»، بزرگمهر گفت که «آدمی ببیند که عمرش در حال به پایان رسیدن است و کار نیکی نکردهباشد، این بدترین بدبختی هاست.» این پاسخ در پیش خسرو بسیار پسندیده آمد و مقام و ارج بزرگمهر در برابر دانشمندان و فیلسوفهای خارجی نمایان شد.
همچنین گویند وقتی پادشاه هند دستگاه شطرنج نزد پادشاه ایران فرستاد، بزرگمهر اسرار آنرا کشف کرد و در برابر بازی تخته نرد را اختراع نمود. این رویداد در متنی پهلوی بنام چترنج نامک آمدهاست. نوشتاری به زبان پهلوی بنام پندنامگ وزرگمهر بختگان یعنی پندنامهٔ بزرگمهر پسر بختگان بدو منسوب است که دارای ۴۳۰ واژه است. همچنین در جوامع الحکایات آمده است روزی از سرزمین روم نامهای به انوشیروان رسید. در نامه مطلبی چیستان گونه نوشته شدهبود. همهٔ دانشمندان بزرگ شهر گردآمدند تا نامه را بخوانند، اما نتوانستند ولی بزرگمهر مطالب آنرا فهمید و مفهوم نامه را ترجمه کرد. عرب ها به وی بوذرجومهر گویند.
منابع :
ایران در زمان ساسانیان نوشته کریستنسن ترجمه یاسمی
جوامع الحکایات سدیدالدین محمدبنمحمد عوفی
سلام همین بزرگمهر آمدن پیامبر ص را پیشگویی کرد و به دست خسرو انوشیروان ظالم کشته شد برای اینکه از دین پدران خود برگشته بود. نباید نژاد پرست باشیم به گفته امام خمینی ملی گرایی باعث بدبختی است چون که در قرآن آمده است:
بل قالوا إنّا وجدنا ءاباءنا على أمّة وإنّا على ءاثرهم مّهتدون• وكذلك ما أرسلنا من قبلك فى قرية مّن نّذير إلّاقال مترفوها إنّا وجدنا ءاباءنا على أمّة و إنّا على ءاثرهم مّقتدون• قل أولو جئتكم بأهدى ممّا وجدتّم عليه ءاباءكم قالوا إنّا بما أرسلتم به كفرون. [۵] بلكه آنها مىگويند ما نياكان خود را بر مذهبى يافتيم و ما نيز به آثار آنها هدایت شدهايم. همين گونه در هيچ شهر و ديارى پيش از تو پيامبرى انذاركننده نفرستاديم مگر اينكه ثروتمندان مست و مغرور گفتند ما پدران خود را بر مذهبى يافتيم و به آثار آنها اقتدا مىكنيم. (پيامبرشان) گفت: آيا اگر من آئينى هدايتبخشتر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد آورده باشم (باز هم انكار مىكنيد؟!) گفتند (آرى) ما به آنچه شما به آن مبعوث شدهايد کافر يم!
«امّة» به معناى دينى است كه بر آن اجتماع كرده بودند
منابع?:
تاریخ بیهقی، ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی (درگذشت: ۴۷۰ ق)، تحقیق: خلیل خطیب رهبر، تهران، انتشارات مهتاب، چاپ چهارم، ۱۳۷۴ ش، ج ۲، ص ۴۷۲ ـ ۴۷۵