ایران در دوران معاصر

بازخوانی تاريخ پزشکی معاصر ايران

امیر اعلم
امیر اعلم

حدود ۱۵۰ سال پيش وضعيت بهداشت در کشور ايران بسيار نامناسب بود. بيماری‌های واگير مانند طاعون، وبا و آبله، جان بسياری از مردم را می‌گرفت. برای مثال، در سال ۱۲۲۵ش/ ۱۸۴۶م وبا در تهران بيش از دوازده هزار نفر (حدود يک چهارم جمعيت پايتخت) را نابود کرد. با همه‌گيری هر بيماری واگير، مردم از شهرها می‌گريختند و با اين کارشان آن بيماری را گسترش می‌دادند.

گشايش آموزشگاه عالی دارالفنون در دهم دی‌ماه ۱۲۳۰ش/ ۱۲۶۸ق/۱۸۵۱م سرآغاز بهبود وضعيت بهداشت ايران بود. در آن‌جا پزشکی نوين آموزش داده می‌شد و نخستين شورای بهداشت در همان‌جا بنيان نهاده شد. برخی از دانش‌آموختگان دارالفنون برای ادامه‌ی تحصيل به اروپا فرستاده شدند. بازگشت آن‌ها و ديگر ايرانيانی که پزشکی نوين را آموخته بودند، نويدبخش نوسازی بهداشتی ايران بود.
يکی از مردان بزرگی که نقش چشمگيری در بهبود بهداشت ايران داشت، دکتر اميراعلم (۱۲۵۵-۱۳۴۰ش) بود. او بيشتر دوران تحصيل خود را در کشورهای ديگر گذراند. با وجود اين، ميهن‌دوستی کم‌نظيرش او را به ايران بازگرداند. او بيش از ۵۵ سال برای بهبود وضعيت بهداشت مردم ايران کوشيد. او در پايه‌گذاری بهداشت نوين در ايران نقشی چشمگير داشت.

اميراعلم در ساخت بيمارستان و درمانگاه از پيشگامان بود. او برای بهبود قرنطينه‌های مرزی و انجام واکسيناسيون بسيار کوشيد. او در تصويب قانون‌های بهداشتی مانند قانون آبله‌کوبی اجباری نقشی بنيادی داشت. اميراعلم اين کارهای بزرگ را در دوره‌ای انجام داد که ايران از درآمدهای نفتی بهره‌مند نبود و ارزش سرمايه‌گذاری در زمينه‌ی بهداشت برای دولت‌مردان روشن نبود.
کتاب اميراعلم: بهداشت نوين در ايران پژوهش و نگارش حسن سالاری است که انتشارات محراب قلم آن را در ۳۲ صفحه به صورت رنگی منتشر کرده است. ويرايش علمی اين اثر را يونس کرامتی انجام داده است. تصويرهای اين کتاب از سازمان‌های مختلف و با رعايت «کپی رايت» فراهم شده و صفحه‌آرايی آن در موسسه فرهنگی و انتشاراتی طراحان ايماژ انجام شده است.

سخن اعلم: «من همه ی هموطنان را ميهن دوست می دانم، ولی بايد دانست معني دوست داشتن خدمت کردن است.»

برگرفته شده از جزیره دانش

کتاب امیر اعلم

نويسنده: حسن سالاری
ويراستار: يونس کرامتی

 

شمشاد امیری خراسانی

شناخت تاریخ و فرهنگ ایران به نمونه ورود به دنیایی است که جز عشق و افتخار و گاهی اندوه چیزی انتظار ما را نمی کشد ، شاید تاریخ ما در حافظه ژن های ما ذخیره شده است تا بتوانیم با آن آگاهی به خود و فرا خود را گسترش دهیم .

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا