رابطه ی اهل بیت وامامان برحق شیعه با ایرانیان و بررسی نحوه ورود اسلام به ایران
به نام خدای خرد و دانش
چرا ۱۲ امام و مذهب برحق تشیع در اسلام در بین ایران این چنین زیاد مورد احترام است و اکثریت مردم ایران مسلمان (شیعه) هستند؟
جواب این سوال را باید از ابتدای ورود اسلام به ایران جستجو کرد.
حمله اصلی اعراب به ایران مغایر بود با حکمرانی عمر خلیفه اعراب و یزدگرد سوم پادشاه ساسانی حکمران ایران
بعد از سقوط حکومت ساسانی اعراب در ابتدا بسیاری از ایرانیان را به خاک و خون کشیدند که در ادامه مثال هایی از این کشتار زده خواهد شد.
در آغاز حکومت اعراب در ایران بسیاری از ثروت های ملی به غارت رفت وبا مردم بسیار بد رفتار می شد
در صورتی که سنت پیامبر اسلام محمد(ص) اصلا اینگونه نبود و سعی بر آن می کرد تا با فرهنگ اسلام قلوب مردم را تحت تاثیر قرار دهد.و شخص پیامبر اسلام هرگز برای این که مردم کشوری را به اسلام دعوت کند هرگز از قدرت نظامی استفاده نمیکرد
(چون دینی که به زور شمشیر بر مردم غالب شود هرگز پایدار نمی ماند)
پس چرا با این ویژه گی های پیامبر اسلام ،مسلمانان بعد از وفات پیامبر اسلام راه او را در پیش نگرفتند وبه زور شمشیر متوسل شدند؟
…
برای دانلود تمام نوشتار رابطه اهل بیت و امامان شیعه با ایرانیان به ادامه نوشتار بروید
جواب آن را باید در جانشیان پیامبر اسلام بررسی کرد.
پیامبر قبل از مرگشان در (حدیث غدیر خم) به صراحت علی ابن ابی طالب (دامادشان) را به عنوان جانشین تعیین کردند
زیرا پیامبر اسلام میدانست که افراد نالایق که در اطرافش هستند لیاقت جانشینی را ندارند وشایسته ترین فرد در بین مسلمانان علی (ع) است
ولی بعد از وفات پیامبر اسلام افراد ناشایستی مانند :(عثمان ، ابوبکر ، عمربن خطاب) خلافت را به زور تصاحب کردند
و نگذاشتند جانشین برحق محمد (ص) ، علی (ع) به قدرت برسند
علی (ع) میدانست که اسلام هنوز نوپاست و طول زیادی از عمرش نگزشته پس به همین دلیل سکوت کرد وخانه نشین شد.
*****************************************************
در ابتدا ابوبکر به فکر توسعه اسلام از طریق وسعت دادن مرزهای جغرافیایی افتاد واز طرفی ثروت زیاد ایرانی ها او را پیش از پیش حریص میکرد
وجنگهای مرزی ایران و عربها شروع شد
و در همین زمان که حکومت ساسانیان بر ایران حکومت میکرد. این حکومت داشت به دلایل زیادی رو به زوال و ضعف میرفت.
دلایل زیادی برای ضعیف شدن حکومت ساسانیان بیان شده ولی من چند تا را بیان میکنم:
۱:نفوذ موبدان زرتشتی در حکومت
۲:رقابت شاه زادگان برای تصاحب قدرت
۳: بی لیاقتی شاهزادگان
۴:تصاحب اموال مردم توسط حاکمان شهرای بزرگ
در زمان عمر ابن خطاب وی عزم خود را جزم کرد به ایران حمله قطعی بکند
و در جنگ های مکرر توانست ارتش ساسانی را مغلوب کند
اما در تمام این طول این جنگ نه علی (ع) ونه هیچ کدام از فرزندانش در هیچ جنگی بر علیه ایران و ایرانیان شرکت نکرده اند
با این همه اگر بر فرض پذیرفته شود که حسنین(ع) در ایام جوانی به برخی از شهرهای ایران همانند اصفهان و گرگان و … مسافرت کردهاند؛ به سبب امور دیگری (غیر از شرکت در فتوحات) بوده است و یا اصلا در عصر خلافت امام علی(ع) بوده است همچنانکه یکی از مورخین قدیمی (به نام سهمی در: تاریخ جرجان ص۱۹)نیز به این مطلب اشاره کردهاست.
در بعضی از قسمت های کتاب طبری امده است که علی (ع) میل قلبی به حمله ایران را نداشته
البته این نکته هم هست که علی (ع) هیچ یک از کارهای سه خلیفه غاصب :(عثمان ، ابوبکر ، عمربن خطاب) و قماش اینان را قبول نداشت واین امر به صراحت در تمامی کتب معتبر شیعی اشاره شده
*****************************************************************************
مثالی برای خون ریزی های اعراب در ایران:
در کتاب تاریخ طبری امده است که :
زمانی که سعدابن ابی وقاص گزارش جنگ را به عمر میداد گفت :ما آن قدر از آن ها کشتیم که خون تا رکاب اسب مرا گرفت وبعد از ان به رشته کوه هایی رسیدیدم که پشت ان چیزی نبود جز دریا (رشته کوه های البرز)
در ادامه امده که وقتی سخن سعدابن ابی وقاص تمام شد علی (ع) ناخون شصد خود را بر روی گلوی ابی وقاص گزاشت وان را به عقب هل داد به طوری که او را توان مقاومت نبودو گفت این ایین ما نیست
وقتی که مردم ایران به زور مسلمان شدند اکثر ان ها همچنان در دل خود زرتشتی بودند ولی وقتی با علی (ع) و خاندانش اشنا شدند و دانستند که اسلام واقعی در نزد این خاندان است اکثرا مسلمان شدند و وقتی بیشتر با این خاندان اشنا شدند بیشتر هم به ان ها علاقه مند شدند
و همواره حساب (عثمان ، ابوبکر ، عمربن خطاب)وقماش ان ها را از آل علی (ع) جدا میدانستند
روایتی دیگر از حضرت علی (ع) وجود دارد که دانستن ان خالی از لطف نیست:ابولولو یک ایرانی بود که عمرابن خطاب را به جرم گناهی که به او کرده به قتل رساند
عبیدالله زیاد او کشت و زن و فرزندانش را به بدترین وجه به قتل رساند
قاضی عبیداله را محکوم کرد که به بیگناهی ان ها را کشته و باید محاکمه شود ولی حاکم ان روز که عثمان خلیفه سوم بود جرات انجام اجرای حکم را نداشت واین کار را نکرد
اما علی (ع) به عبیدالله گفت:ای فاسق اگر روزی به تو دست یابم تو را به خون خواهی هرمزان خواهم کشت وبعد از این ماجرا عبیدالله دیگر در مقابل علی (ع) قرار نگرفت ودر چند جنگ به دشمنی با علی (ع) شرکت کرد.
بعدها به کوشش بزرگ مردان ایران ، ایران از دست اعراب نجات یافت ولی همچنان مردم ایران اسلام واقعی را در پیش خود نگاه داشتند
«آن ها (اعراب) کسانی بودند که ما به آن ها کتاب و فرمان و نبوت عطا کردیم. پس اگر آنان کافر شوند، ما قومی را که هرگز کافر نخواهند شد، بر آنان می گماریم.» سوره انعام ۸۹
عمر از پیامبر پرسید: ای رسول خدا این قوم چه افرادی هستند؟ پیامبر فرمود: به خدا سوگند آنان سلمان و قوم او می باشند.
– «ای کسانی که ایمان آورده اید هرکس از شما که از دین خویش برگردد زودا که خداوند گروهی را بیاورد که آن ها را دوست دارد و آن ها نیز او را دوست دارند، با مومنان نرم و خاکسارند و بر کافران سرکش در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی ترسند. » مائده ۵۴
بیضاوی در کتاب خود ذکر کرده است که وقتی عده ای از پیامبر پرسیدند که آن ها کدام گروه هستند، پیامبر گفت: آن گروه، سلمان و مردم فارس هستند .
– « شمایید(اعراب) که خوانده می شوید تا در راه خدا انفاق کنید ولی از شما کس هست که بخل می ورزد و اگر روی بگردانید خدا گروهی دیگر جز شما را به جای شما آرد که همچون شما سست ایمان و بخیل نباشند.» سوره محمد ۳۸
سیوطی در کتاب «درالمنثور» از ابی هریره نقل کرده است، وقتی این آیه نازل شد از پیامبر پرسیدند که این قوم چه کسانی هستند؟ در آن هنگام سلمان در کنار پیامبر بود. پیامبر بر شانه ی سلمان دست نهاد و گفت: آن قوم، سلمان و مردم او هستند که اگر دین در ثریا هم باشد بدان دست می یابند.
آیه ای درباره ی اعراب
« آن ها (اعراب) چون سودی یا سرگرمی ای ببینند، بیدرنگ به دنبال آن می روند و تو را (پیامبر) تنها می گذارند.» جمعه ۱۱
منابع تکمیلی:
مسئله دیگر آنکه علی بن ابیطالب(ع) در عصر امامت و خلافت خویش حسنین(ع) را از شرکت در معرکه صفین باز میداشت و چون در یکی از روزها آن حضرت متوجه شد که امام حسن آماده کارزار است فرمود: «از طرف من جلوی جوان را بگیرید تا با مرگش پشت مرا نشکند که من از رفتن این دو (امام حسن(ع) و امام حسین(ع)) به میدان نبرد دریغ دارم تا مبادا با مرگ آن دو نسل رسول خدا(ص) قطع شود».[۶]
حال با چنین اکراه و امتناعی از سوی حضرت نسبت به حضور حسنین(ع) در نبردهایی که به فرمان امام علی صورت میگرفت، چگونه فرزندانشان حاضر می شود که تحت زعامت زمامداران مورد اعتراض و انتقادش، فرزندان خویش را که پیشوایان آینده جامعه اسلامی هستند به جبهه جنگ بفرستد؟
بررسی وتحقبق :شمشاد امیری خراسانی
برای دانلود تمام نوشتار رابطه اهل بیت و امامان شیعه با ایرانیان بر روی لینک زیر کلیک کنید
درود بر همه
رک می گویم نوشتاری فاقد منبع و تا حدی زیادی خنده دار و بچه گانه!
شما بتید از این تریبون که در خدمت شماست درست استفاده کنید نه اینکه مکانی برای نقل شایعات شود.
به امید به روزی!
جناب شمشاد خراسانی با سلام در مورد خانواده ابولولو قاتل عبیداله بن عمر یکی از پسران خلیفه دوم است.که در یکی از جنگها جمل یا صفین (ببخشید یادم نیست) به درک واصل میشود.اشتباها عبیداله بن زیاد نوشته شده بود.
درود
با سپاس
بررسی می شود
اضافه کنم یه نه ماه گفتم یه یکسال نه ماه که با عقاید این چنینی برخورد کردم و یکسال با چیز هایی که خوندم تو شکم.
خوشحال میشم اگر کمکم کنین و موافقت کنین که مطالبی رو که دارین به ترجمه انگیسی در وبلاگم قرار بدم
سپاس گزار میشوم اگر با ذکر منبع ترجمه کنید.
در هر صورت ترجمه از مطالب آزاد است.
با سپاس
سلام و درود فراوان،
واقعا خسته نباشید،ممنون از مطالبی که پست کردید. راستش رو بخواین حدودا نه ماهی تحت تاثیر حرف چند تا استاد تحصیلکرده نما دچار شک و تعصب نسبت به ایران و ایرانی شدم شروع به تحقیق کردم و تنها چیزی که دستم رو گرفته بود یه سری افکار پوچ بود که حتی عقاید دینی ام رو و بیست سال عمرم رو زیر سوال برده بود دیوانه ام کرده بود . که خدا رو شکر بین تحقیقاتم و بین همه ی سایت هایی که به خاطر سوال های مختلف میرفتم و هیچ نوشته ای نتونسته بود من و به یقین نزدیک کنه و همشون حاوی شک بودن ،این سایت تونست کمکم کنه به پیدا کردن حقیقت .خدا قوت.
اما هنوز چند سوال دارم که واقعا درگیری ذهنیشون باعث عقب افتادنم شده که درخواست کمک دارم اگر در توانتون هست
اول اینکه میگن تو دوره جاهلیت بتی به اسم الله بوده و این یعنی ما داریم با گفتن الله بت میپرستیم تو تحقیقاتم به یقین اینکه ایا واقعا بتی بوده یا نه نرسیدم اما جای سوال برام هست که چطور امکان داره وقتی میگن الله لفظ جلاله است و لفظ جلاله اسم خاص و همچنین بعد از پیدایش اسلام وارد شده نام پدر حضرت محمد ،عبدالله باشه و حدودا بین این الله و پیدایش الله اسلام حدودا شصت سالی فاصله است؟
چه استدلالی میتونه برای اثبات اسلام به عنوان یک دین بیان شه (تو کتابی با عنوان شیعه گری و امام زمان نوشته دکتر مسعود انصاری (دکتر روشنگر)بیان میشه که اسلام تئوریه و دین محسوب نمیشه و طبق بررسی کلمه شیعه حتی اسلام رو مذهب هم نمیدونه و حتی اون رو برابر کلمه cult که به معنی تجزیه طلبی مذهبی به علت گرایش به یک رهبر ( مثل مسیحیت ) هم نمیدونه )؟
تا پارسال ورود اسلام به ایران رو نشان از فرهیختگی ایران و ایرانی و دوام اون رو استدلالی بر دوام فرهیختگی میدونستم اما الان ایرانی و اجداد رو ترسو و بزدل و اگر هم نباشن با توصیفاتی که دیدم عرب و مسلمان رو نماد وحشیگری دیدم که با خوندن مقاله قادسیه و قادسیه و نقش امام علی به سمت عقیده ی قبلی ام مایل شدم دوباره.
لطفا کمکم کنین با ذکر منبع موثق مثل همین دو مقاله با یقین برابر باشه نه شک به همراه داشته باشه.
درود
http://url.parsiandej.ir/GsSyn
برای اطلاعات بیشتر به پیوند بالا مراجعه کنید(نام الله)
اما در مورد معنی یک واژه نمی توان گفت چون قبلا به این معنا شناخته میشده پس قطعا معنی آن (مطلق) است ..و بلکه باید معنی واژه به واژه آن بررسی شود و تعریفی که در زمان حال استفاده میشود: از دو بخش ال (الف و لام تعریف) + اله (ایزد یا معبود) این کلمه در یهودیت هم بکار میرود
در پیوندی که ذکر کردم(دانشنامه ویکیپدیا) از منابع معتبری استفاده شده
(لطفا اینجور سوال ها را در بخش پرسش و پاسخ بپرسید)
جناب اعراب مشرک بودن یعنی انها به خداوند(الله)اعتقاد راسخ داشتن و اون را تنها خدای بزرگ میدونستند اما در کنار خدای بزرگ یه سری بت گذاشتن به این بدعت قبل عام الفیل وقتی بزرگان عرب به سوریه رفتن و بت ها رو دیدن انها رو اوردن و از طرفی این بت ها برای مشرکان مکه منبع درامد بود و لاغیر.
پس الله به معنای همان وجود پاک خداوند هست که ابراهیم خلیل الله پدر اعراب و یهود و مسیحیت را پیامبر کرده است و نعوذبلله الله اسم بت نبوده . و همچنین دین حضرت ابراهیم حنیف بوده است.که قبل از یهود و مسیحیت وجود داشته.که عده از اعراب مانند بنی هاشم یعنی طائفه پیامبر گرامی و امام علی که از قبیله قریش بودند دین شان حنیف و یکتا پرست بودند و هیچ وقت مشرک نبودند.
چرا نظرم را تایید نکردین نکنه به حرفهایی که زدم شک دارئ.خداوند اصلاحت کند با این افکار پلیدت.
اگه بدگویی ازعمریاامثال وی شده توچراجوش میاری مردک
ای کاش به اندازه ی این همه تعصبات شیطانی به تمدن کشورت پایبند بودی تااینکه برای بزرگان اعراب لگدپرانی کنی
به جای جفتک زدن برای عمر وامثال عمرکه ایران راویران کردند ذره ای به بزرگان کشورت فکرکن
درضمن خودت پلیدی
توکه ایرانی هستی چراسنگ عمررابه سینه میزنی
*********************
*******
**************
واقعا همجین *********** می تواند جنایت ها را در حق معصومان و ایرانیان انجام دهد عیب نداره اگه گیج شدی دوباره بخون زیادی تو هم تو همه
درود
لطفا بحث های چالشی در مورد عقاید یکدیگر را کنار بگزارید
با سپاس
جناب خراسانی. خودتان هم می دانید که مطلب درستی را نوشته بودم، چرا. نگذاشتید پاسخش را بدهم.
درود جناب انوشیروان …پوزش میخام ولی مجبورم برای به اختشاش کشیده نشدن محیط سایت از انتشار بعضی دیدگاه ها صرف نظر کنیم
تو چیزی نمی دونی چرا در مورد صحابه روسل خدا(ص) بد گویی مئ کنی انها با هم رابطه خویشاوندی داشتن حضرت عمر داماد حضرت علی است.(دخترش ام الکثوم) سه تا پسر از حضرت علی به نام هائ ابوبکر و عمر و عثمان است.انها با هم هیچ خصومتئ نداشتن.در ضمن خداونددر قران از صحابه اعلان رضایت کرده .
افکارتو اصلاح کن.
واقعا در حد شنقر نمی فهمی،فقط یه روایت که فکر کنم از امام صادق(ع)باشه هست که میگه کسی که پدر و پدربزرگ و دایی اش یک نفرست شایسته خلافت نبوده.
جناب انوشیروان:
اگه قرارباشه امام صادق خلافت عمروتاییدکنه واآن رامشروع بداند پس همان بهترکه عمرخلیفه باشد
قرارنشدماایرانیان عده ای ازاعراب ومشروع وعده ای دیگر وملکوتی بدانیم
اعراب همشون ************ ایرانیان رامنزوی کردند.
جناب شاهنشاه:دین فراتر از نژاد است,امن هم شیعه ام هم به تاریخ سرزمینم افتخار می کنم,اگر ازدین متنفری خودت را بین ایران دوستان نگنحان
اولا احتمالش خیلی کمه که عمر داماد امام علی باشه میدونی که ابوبکر اسم نیست کنیه هست واینا صاحب اسم نبودن عثمان هم که برادر حضرت عباس بود که بخاطر یه فرد دیگه امام علی این اسم و گذاشتن خداوند در زمان هجرت وزمان رسول اعلام رضایت کرده نه تا ابد
این ازدواج در هیچیک از کتب صحاح سته اهل سنت نوشته نشده و هیچ مدرک محکمی ندارد.
گاهی اوقات به شدت از حقایق تاریخی نارحت میشم, ناراحت میشم از اینکه میبینم از شیعه ای پیروی میکنم که در بعضی از جنگهای ایران نقش داشتند (در بیشتر مطالبی که خوندم احتمال حضور حضرت محمد و امام علی و حسن و حسین در بعضی از جنگها بوده (ولی جایی هم از حضور امام سجاد و صادق وبقیه در جنگ با ابرانیان ندیدم) در حالی که ادعای گسترش دین رو بدون خونریزی داشتن. به شخصه از شیعه زده شدم (سنی ها هم که حسابشون معلومه از چه جنایت کارهایی دفاع میکنن و چیزی هم جلوشون بگی میخوان سرتو ببرن بزارن رو سینت) به خاطر اینکه وقتی تاریخ رو نگاه میکنم میبینم در وقایع دوازه امام هیچ کار مفیدی انجام ندادن و در واقع ما ایرانیا بودیم که این دین رو نجات دادیم و حقیقتش رو تا به امروز حفظ کردیم و دلم میخواد اسلام رو از دید اجدادم قبول کنم که با وجود همه بلاهایی که سرشون اوردن بازهم حقیقت رو پذیرفتن که به خاطر فرهنگ و دینی غنی و کامل قبل از وجود اسلام بوده و باز هم فرزندان همون اجداد فرزدان اینده ما هستن که این فرهنگ و دین رو حفظ میکنن و به نظرم بهتره به جای اینکه تو سر خودمون بزنیم چرا سر حسین رو بریدن یا چرا پیامبر مرد به اصل اسلام یعنی قران و حرف خدا برگردیم و خودمون رو درگیر اشتباهات پیامبر و امامان و گفته هاشون هر چند که درست باشن ولی با تحریف به دست ما رسیدن نکنیم و سر خودمون رو شیره نمالیم و به ریشه های ایرانی دین برگردیم و دین رو از دید فرهنگ غنی خودمون ببینیم.
درود
کمی بیشتر تحقیق کنید
زمان جنگ اصلی ایران اعراب پیامبر زنده نبودند
در تمامی کتب شیعه مربط هم حضور امامان در جنگ با ایران رد شده
خیلی نظرات بی انصافی بود امامان کاری نکردن امامان از همه چیزشون گذشتن واسه دین واگه مردم زمانشون میذاشتن خیلی کارهای بیشتری میکردن اگه از شیعه زده شدی خب شیعه نباش اسمتم عوض کن
اینم بگم پیامبر وامامان معصومن اشتباهی نمیکنن
بعد از حمله اعراب دو سلسله عربی حکومت کردند بنی امیه و بنی عباس که حدود ۲۰۰سال طول کشید هر دو این حکومتها سعی در ساخت اسلامی با شیوه خودشان بودند هرچند به علت خصومت بنی امیه با ایرانیان احکام آنها چندان در دل ایرانیان تاثیر نمیگذاشت ولی حکومت عباسیان با روش فریبکارانه قوانین مربوط به خود را در اسلام می گنجاندند.اگر امامان نبودند از اسلام جز ویرانه ای باقی نمی ماند(البته به عقیده بنده ) حنبلیها باقیمانده همان تفکرات زمان بنی امیه هستند که انشعاباتی مانند وهابیت و داعش در آنان پدیدار شده .اگر امامان نبودند یا به زعم شما کاری نمی کردند الان ماهم یا مسلمان نبودیم یا …….البته اینرا هم بگویم تفکر شیعه به علت باز بودن باب اجتهاد در آن از همه ادیان بیشتر مورد قبول ایرانیان است .چون ایرانیان با استدلال و دلیل و عقل چیزی را قبول می کنند.
سلام.بنده یک سوال داشتم.
یک عده میگن شهر بانو همسر امام حسین (ع) بعد از به دنیا آوردن امام سجاد (ع)فوت میکنن ویه عده هم میگن زمانی که امام حسین ایشون رو آزاد میکنه بدون وقفه به ایران برمیگردن. کدوم روایت درسته
درود
هنوز اصل موضوع (ازدواج امام حسین با شهربانو ایران) جای شبهه دارد و منابعش ضدونقیض است ولی بهتون لینک زیر رو پیشنهاد می کنم و من مستقلا نه تایید می کنم و نه اظهار نظر(منایع جالبی در لینک زیر اشاره شده) :
http://url.parsiandej.ir/wbgZx
در مورد بخشی از صحبتتان هم نکته ای یادآور میشوم
اگر هم ازدواجی صورت گرفته شده باشه مگر شهربانو ایران اسیر امام حسین بودن که ایشون شهربانو را آزاد کنند؟ در تمام کتب شیعه یاد شده که خاندان پیامبر (۱۲ امام) به بهترین نحو با زنان خود رفتار می کردند و زنان در تشیع نقش بسیار بسیار مهمی دارند و دارای احترام زیادی هستند. این که فرمودید فکر نکنم سندیت محکمی داشته باشه و بسیار ضعیف
سلام به شما واقعا مطالبتون عالیه .درود خدا بر .چهار ده معصوم واهل بیت که هیچ وقت روی ما شمشیر نکشیدند.
با سلام.خب با این حساب و نظرات کاربران میشه نتیجه گرفت که ایرانیان بهترین قوم و پاکترین قوم تاریخ هستند و اروپاییان هم آریایی و یا غیر از ان هستند که مثل انگلیس القابی مثل روباه پیر میگیرند و طبعا پاک نیستند.شرقی ها هم که خدا را نمیشناسند.و از همه مهم تر عربهای صحرای عربستان با عرب های یمن و مصر، مغرب، الجزایر، سوریه، لبنان و… همه کپی هم هستند و هیچ کدام تمدن نداشته و بی فرهنگ و بیابان نشین هستند و همگی ملخ خوار هستند.پس ایرانیان به اسلام نیازی نداشتند چون دین ان ها کامل بود و کوروش عدالت حیدری داشته و از سخنانش و تعریف هایی که میشه، میشه فهمید که کوروش مقامی( کمی )بالا تر از پیامبر داشته.جهان خلاصه میشود در آریایی، کوروش و در نهایت زرتشت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!.جهان عرب بد است و فقط یک کشور ایرانی خوب.باز هم تاکید میکنم جهان عرب نه یک کشور عربی.
مسئله برتری نیست دوست عزیز مسئله این است که در طول تاریخ کشورها را مورد قضاوت قرار دهیم
من و شما به این دلیل به ایرانی بودن خود میبالیم که پایه گزار تمدنی نوین بوده اید(میهن پرست نژاد پرست نیست) و کورش بزرگ و دیگر بزرگان تاریخ هم به عنوان سمبل این تمدن بوده اند
به همین سادگی نیازی نیست که اینقدر مسئله را حساس کنیم
کوروش کبیر مردی بزرگ و بادرایت بود اما از پیامبران بزرگ و معصومین مقامش بالاتر نیست
افرین حسین اقا
ولی شاید همه اعراب بد نباشند
درسته کورش کبیر مقامی همتای پیامبر یا شاید بیشتر کمی داشته باشد
همانطور که میدانید بخاطر اینکه به زور شمشیر مانند پیامبرا کسی را به دینی اجبار نکرد و با تمام انسان ها از بودایی و زرتشتی تا یهودی به بهترین نحو رفتار کرد و حقوق و اسایش اعطا کرد و جنگ هایش را نه از سر اجبار دین و طمع بلکه بخاطر حاکمان زورگو فتح کرد و اموزه هایی در حد پیامبران را داد و به پیشرفت کشور و رفاه مردمش می کوشید
تا جایی که فرماندهان و حتی پادشاههان بزرگ او را ستایش میکردند و بخاطر همین است که کورش کبیر در هزاران سال قبل و بدون وحی خداوندی مهر و محبتی بی همتا که برای دشمنانش و سایر ادیان ب خصوص مردمش داشت از پیامبران هم کمی بالاتر رفته و مهم تر دشمنانش را تبدیل به دوستان وفادارخود کرده که الان از محبوب ترین شخصیت ها شاید محبوب ترین است. دلیل نمیشه هر کس پیامبر باشه باید بالاتر از همه قرار بگیره
یه سوال دیگه هم داشتم “یه بار از یه بنده خدایی شنیدم میگفت در زمان حمله اعراب به ایران سعد موقعی که کتابخونه نیشابور رو میخواسته اتیش بزنه به معاویه نامه میفرسته که اینجا کتابهایی هستند که با قران برابری میکنن و حتی بالاتر از قران و معاویه با خوندن نامه میگه نمیزارم کتابی برابر با قران باشه و به عمر دستور میده که کتابخونه رو اتیش بزنه.” به گفته ی اون بنده خدا که میگفت از کتابی این رو خونده و میدونستم که تو اینترنت به این موضوع برخورده و از طرفی اگه منظورش سعد بن اب وقاص باشه نباید سواد خوندن نوشتن اونهم کتابهای پارسی رو داشته باشه اگه منظورش عمربن سعد باشه که فکر کنم تو جنگهای ایران و اعراب نوجوون بوده و فقط به اسم پدرش مینازیده و از این جراتها نداشته. میخوام بدونم ایا همچین نامه هایی اونهم در بین اعراب جاهلیت بین سرداران و خلیفه ها رد و بدل شده و میتونه حقیقت داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درود
یکی از بهترین منابع این برهه تاریخی کتاب زرین کوب چاپ ۲ رجوع کنید.
اما در این مورد اصل داستان اینگونه است (من یک منبع براتون از خودشان عینا نقل می کنم:)
کتاب مقدمه ابن خلدون:
از آنجایی که سلسلههای ایرانی قدرتمند بودند و بدون وقفه حکومت کردند، در میان ایرانیان علوم عقلی نقش بزرگ و با اهمیتی ایفا می کرد. گفته میشود علوم عقلی، زمانی که اسکندر داریوش را کشت و کنترل امپراتوری هخامنشی را به دست گرفت، از ایرانیان به یونانیان رسید. در آن زمان او کتابها و علوم ایرانیان را نگه داشت. با اینحال زمانی که مسلمین ایران را فتح کردند و به تعداد غیر قابل توصیفی کتاب و جزوات علمی رسیدند؛ سعد بن ابی وقاص در نوشتهای از عمر بن خطاب درخواست کرد اجازه دهد تا این کتابها به عنوان غنیمت جنگی میان مسلمین تقسیم شود؛ در آن زمان عمر پاسخ داد: آنها را به آب بینداز؛ اگر آنچه در آنها است رهنمودهای درستی است؛ خداوند برای ما رهنمودهای بهتری فرستاده و اگر نادرست است خداوند ما را از آنها نجات دادهاست. بنابر این مسلمانان کتابها را به آب یا آتش انداختند و دانش ایرانیان از میان رفت و به ما نرسید»
(سعی می کنم در این باره نوشتاری در پارسیان دژ منتشر کنم تا کمی بیشتر روشن بشه برای شما و دیگر دنبال کنندگان این واقعه)
سلامراجع به کتاب سوزی اعراب برعکس باقی اتفاقات و جنایات، منابع مستندی نیست و اگر هست با شک و تناقض هست به عنوان مثال شهر تیسفون با میانجگری سلمان فارسی بدون خونریزی فتح گردید و شهر سالم و بدون گزند ماند در صورتی که در تاریخ طبری روایاتی در باب کشتار و تخریب شهر و نابودی کتب آنجا موجود است که با بررسی سند باطل میگردند(از ۴ روایت موجود گویا سه روایت به یک نفر یهودی میرسد که بعد از آن واقعه به دنیا آمده، حضور ذهن ندارم)
در هر صورت این مسئله که در زمان ساسانیان عوام الناس از نعمت سواد برخوردار نبودند، احتمال اینکه یک عرب در حدی به زبان پهلوی وقوف داشته باشد که مطلع شود کتابی در جمیع اوصاف ادبی (یکی از دلایل جذب اعراب به قرآن، زیبایی و لطافت بی نظیر متن این کتاب بود و لاجرم بهترین معیار سنجش در آن زمان زیبایی ادبی باید باشد) و عقلی با قرآن برابر و یا برتر هست ضعیف میباشد.از بین رفتن آثار پهلوی احتمالا به مرور زمان بوده و از آنجایی که مردم ایران رسم الخط پهلوی را نمیدانستند به جز معدودی از موبدان زرتشتی، کتب این مرزوبوم آرام آرام از یادها نیز رفت ولی ظهور دانشمندان به نامی مانند ابوریحان ابن سینا رازی و… به مدت دو قرن بعد از اسلام میتواند نشانه ای از باقی بودن آثار علمی پیشین در نزد خانواده های صاحب ذوق آن زمان بوده باشد.این نکته نیز فراموش نشود که در متون ادبی و مذهبی سخن از کتابهایی هست که بعد از اسلام دست به دست میگشتند (مانند ترجمه ی کلیله و دمنه ی رودکی، دیوان حقیقی، شاهنامه ی ابومنصوری، کتاب اثبات الرجعه در فقه شیعه و بسیاری کتب دیگر )بعد از ظهور اسلام وجود داشته اند ولی به دست ما نرسیده اند، با این وجود اگر تنها علت از بین رفتن کتب عهو ساسانی به قبل را حمله ی اعراب بدانیم بی خردیست.در ضمن کتابسوزی های مغول و کتاب دزدی های صلیبیّون در وسعت بسیار گسترده تری رخ داده هست که باید در این مهم دخیل باشد.
خیلی از نوشته هاتون متشکرم. بخشی ابهاماتی که در مورد حمله اعراب به ایران داشتم رفع شدند.
اما هنوز دقیق نمیفهمم که چرا حضرت محمد (ص) به مکه حمله کردند با اینکه میدونستد ابوسفیان ادم بشو نیست با زور شمشیر ابوسفیلن مسلمان شد؟
خیلی از چیز هایی که ما فکر می کنیم سفید سفید نیست
واقعیت اینه که اگه ابو سفیان کشته می شد مردم مکه به این راحتیا مسلمان نمیشدند و پیامبر به این امر واقف بود.
خیلی ممنون از زحمات شما بابت این نوشته ها
تمامی اونها به قاطع واقعیت بود چون خودم هم راجع به این مسائل خیلی تحقیق کردم
ما ایرانی ها مردمی هستیم که در اخر زمان از اسلام دفاع خواهیم کرد
یه حدیث هم هست که درست نمیدونم متن کاملش چی بود
اینه که حضرت علی به عمرنا حلال زاده میگه
همونطور که تو مردم آن سرزمین(پارسیان) رو با زور شمشیر و ازار مسلمان کردی در اخرالزمان انها به زور شمشیر های شکافنده شما رو مسلمان میکنند
پس میشه نتیجه گرفت اعراب یاقی ملخ خوار(بدور از ائمه اطهار) فقط در عرصه تاریخ فکر طمع بودند و هستند
سلام.ممنون ازنوشته های خوبتون.خیلی عالی بود
خواهش میکنم. وظیفه ماست.
خیلی ممنون از نظرتون