Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne
Règle achéménideLe Grand Cyrus (Cyrus)

داستان کوروش و اوپیس (Examen de l'idée fausse de massacrer les gens)

250px-Nabonidus_chronicleL'un des documents les plus importants et les plus précieux sur les événements de la vie de Cyrus le Grand est la Chronique des Nébonides, qui est citée par les chercheurs car elle semble avoir été écrite en même temps que Cyrus..

چندی است که در گفته ها و نوشته های ایران ستیزان می بینیم که به یکی از بخش های این رویدادنامه استناد می شود و اینچنین نتیجه می گیرند که Le Grand Cyrus در اوپیس به قتل عام مردم پرداخت!! در صورتی که با پژوهش های عمیق تر مشخص می شود که چیزی راجع به قتل عام مردم در این رویدادنامه وجود ندارد و در واقع شکست سپاه دشمن توسط Kourosh در آن آمده است.

 

 

 

Dans cet article, nous passerons brièvement en revue la section discutée de la chronique de Nabonide.

رویدادنامه نبونئید

Certains traducteurs avaient traduit le texte de la chronique de Nabonide pour impliquer le massacre du peuple akkadien, mais le professeur Shadrovan Lambert a abordé cette question et a traduit la ligne plus précisément.. دکتر شاهرخ رزمجو پژوهشگر موزه بریتانیا و استاد دانشگاه تهران در سومین همایش یادبود استوانه Kourosh Il a fait référence à cette question et a donné des explications à ce sujet. Selon le Dr Razmjo, le professeur Lambert était l'un des meilleurs experts en ligne d'ongles au monde, et les meilleurs experts au monde l'interrogent toujours sur leurs problèmes.. Le Dr Razmjoo a déclaré avoir montré le texte au professeur Lambert et il a confirmé que rien sur le massacre de personnes n'était écrit dans cette ligne.. در واقع شکست سپاه دشمن توسط Kourosh در آن بخش از رویدادنامه نبونئید نوشته شده است.

De tels cas sont mentionnés dans la section discutée du rapport d'événement de Nebuneid:

در ماه تشریتو هنگامی که Kourosh با سپاه اکد جنگ انجام داد، «نیشو» های اکد عقب نشینی کردند. Il a pris du butin et a tué les Nishus akkadiens [ou échoué]

Nebonid Chronicle, colonne 3, paragraphes 12-14

 

Certains ont interprété le mot "Nishu" comme signifiant les gens, alors que ce mot semble illogique et dénué de sens selon la structure de ce texte, de sorte que le professeur Lambert a reconnu le sens de "soldat" comme plus correct..

Lambert souligne que le terme «armée akkadienne» est le nom correct de l'armée nabonidienne car Akkad signifie tout le pays de Babylone et probablement des gens de toute la Babylonie étaient présents dans l'armée nabonidienne.. Mais le terme "peuple akkadien" est étrange pour appeler la ville d'Opis ou de Sipper car seules les populations locales étaient présentes dans ces zones.. En d'autres termes, si le meurtre de la population locale est souhaité, l'expression "peuple d'Akkad" n'est pas expressive. Lambert suggère que nous interprétions le mot Nishu comme signifiant "les gens et les hommes", auquel cas le corps d'Akkad est signifié..

بادامچی، فرمان Cyrus le Grand، ص ٣۴

 

این در حالی است که درباره اوپیس در دیگر منابع گزارشی نیامده است و ترجمه های نادرست از رویدادنامه نبونئید با دیگر منابع از جمله استوانه Kourosh در تضاد است، در استوانه Kourosh Viens:

Et puis mes nombreux soldats(=Kourosh) Des gens sympathiques marchaient à l'intérieur de Babylone, je n'ai laissé personne (dans un endroit) être terrifiant dans tous les pays de Sumer et d'Akkad.

استوانه Kourosh، بند ٢۴، برگردان عبدالمجید ارفعی

 

در بخش مورد بحث از رویدادنامه نبونئید به جنگی که سپاهیان نبوئنید با سپاهیان Kourosh در حوالی اوپیس اتفاق افتاده است اشاره می شود که در آن سپاهیان نبونئید شکست سختی از Kourosh خوردند. Kourosh در ادامه شهرها را با صلح فتح کرد و از طرف مردم مورد استقبال قرار گرفت.

Comme mentionné dans le livre d'événement Nebonid:

هنگامی که Kourosh سراسر با درود به بابل سخن می گفت شهر در امنیت و صلح بود.

Lettre d'événement de Nebonid, colonne 3, paragraphe 19

 

با توجه به اشتراکی که در منابع وجود دارد، می توان گفت که جنگ Kourosh و بابل ریشه در اتحاد نبونئید، پادشاه بابل با کرزوس پادشاه لیدی برای حمله به Kourosh avait. طبیعتا از آنجایی که نبونئید خطر بزرگی برای قلمروی Kourosh محسوب می شد، Kourosh به مقابله با وی پرداخت.

 

Lettres d'aide:

استوانه Le Grand Cyrus، برگردان دکتر عبدالمجید ارفعی

Badamchi, Hossein. Commande Cyrus le Grand به همراه ویرایش، ترجمه و واژه نامه متن اکدی، تهران: Vue contemporaine, 1391.

سومین همایش یادبود استوانه Le Grand Cyrus، ٧ آبان ١٣٩۲، تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران

La Chronique de Nabonide

Tiré du campus d'Ahura (جناب مجید خالقیان)

Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne

Shamshad Amiri Khorasani

Connaître l'histoire et la culture de l'Iran, c'est comme entrer dans un monde où rien ne nous attend sauf l'amour et l'honneur et parfois la tristesse, peut-être que notre histoire est stockée dans la mémoire de nos gènes afin que nous puissions l'utiliser pour développer la conscience de soi et la conscience de soi . .

Articles similaires

S’abonner
Notifier de
invité

3 commentaires
Le plus récent
Le plus ancien Les plus votés
Commentaires en ligne
Voir tous les commentaires
Salar ( Un soldat de Cyrus le Grand )

وطن یعنی نژاد پاک کوروش سپردن سر به راه خاک کوروش
وطن یعنی که منشور رهایی وطن یعنی نماد اریایی
وطن یعنی درفش کاویانی وطن یعنی ردای آسمانی
وطن یعنی سران ملک جاوید ستون جاودان تخت جمشید
وطن یعنی ز آب و اتش و بادهنوزم در امان مانده پاسارگاد
وطن یعنی وفور فروهر هاشکوه پر فروغش از اهورا
وطن یعنی که تاج و تخت داراسریر نادر و ملک اهور
((فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک سپارند تا اجزای بدنم خاک ایران را تشکیل دهد. Le Grand Cyrus))

sara

در اسناد تاریخی هیچ جا نمی‌بینیم که از سوی شاه بابل به کوروش حمله شده باشد. بلکه این کوروش است که به بابل حمله می‌کند. به نظر مرحوم پیرنیا «شاهی مانند کوروش نمیتوانست در همسایگی خود دولت مستقلی را مانند بابل تحمل کند.» (ایران باستان، مرحوم پیرنیا، ص۳۳۳)

جالب این است که پیرنیا از نخستین نویسندگانی بود که به دستور دربار پهلوی به تعریف و تمجید از ایران باستان می پردازد.

طبق این نظر و با توجه به عدم اعلان جنگ از طرف بابل به کوروش میتوان به این نتیجه رسید که کوروش صرفاً جهت افزایش قلمرو حکومتش به یک کشور مستقل هجوم برد و جالب این است که پس از فتح این کشور در منشورش ادعا می کند که بدون جنگ و خونریزی وارد بابل شده و مردم را از دست پادشاه بابل نجات داده است.

همچنین در مورد حمله به ماد، به غیر از کزنفون که معتقد به وراثتی بودن پادشاهی کوروش است کتزیاس، هرودوت و کتیبه های بابلی همگی تأکید دارند که این کوروش بود که به ماد حمله کرد و آغازگر جنگ بود.

Riche

دوست گرامی من به شما پیشنهاد میکنم بیشتر تاریخ بخوانید. تمام حملات کوروش به دلیل احساس خطر از سوی سرزمین های دیگر بود. دقیقا منشور درست می نویسد. بابل هم به کشور بابل می گویند هم به استان بابل (پایتخشون).
کوروش با صلح و بدون جنگ وارد استان بابل (پایتخت) devenu. رویدادنامه نبونئید ستون 3 Fermer 19 نیز همین گونه می نویسد. در خصوص حمله ماد بایستی بگم که سخن آنها مهم نیست زیرا ما کتیبه داریم. کتیبه رویدادنامه نبونئید به صراحت به حمله آستیاگ به پارس اشاره می کند.

Bouton retour en haut de la page