این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت چون آب به جویبار و چون باد به دشت هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت روزی که نیامدهست و روزی که گذشت ………………………………… این کهنه رباط را که عالم نام است و آرامگه ابلق صبح و شام است بزمیست که وامانده صد جمشید است قصریست که تکیهگاه صد بهرام است ……………………………………… …
علی: اینکه در پشت ایده های نژادی و جدایی طلبی کشور هایی مانند روسیه و بریتانیا بودن ه...
Sorena Azargashtasb: درود. جای آخرین شمشیر زن شرق؛ پهلوان لطفعلی خان زند خالی است....
علی: ناموسا شما باصری ها چی میگید نه زبونتون پهلویه نه اسم طایفتون تو شیرازم به عرب م...