روزی اگر بناست که بر تن کفــن کنم من اَن کفن به تن ز برای وطــــن کنم سبـــز و سفیـــد و ســـرخ نکوتر بود کفن تا من برای خاطر میهــــــن به تـــــن کنم ایــــــران من ، عزیز من، ای سرزمین من مرگ است بی تــو اگر هوس زیستــن کنم روزی که پای عشـــق وطـــن در میان بود تاریخ گفتـــه است …
علی: اینکه در پشت ایده های نژادی و جدایی طلبی کشور هایی مانند روسیه و بریتانیا بودن ه...
Sorena Azargashtasb: درود. جای آخرین شمشیر زن شرق؛ پهلوان لطفعلی خان زند خالی است....
علی: ناموسا شما باصری ها چی میگید نه زبونتون پهلویه نه اسم طایفتون تو شیرازم به عرب م...