Unsaid things about Cyrus the Great
When I entered Babylon without fighting, all the people welcomed my arrival with joy.
I sat on the throne in the palace of the kings of Babylon… My great army slowly entered Babylon. I did not let the people of this city and this land be harmed. The state of Babylon and its holy places moved my heart. I ordered that all people should be free to worship their gods and that the irreligious should be in need of them. I ordered that none of the people's houses be destroyed. I ordered that no one should destroy the people of the city… I granted peace and tranquility to all people.
{Koresh the Great: not flowers (cylinder) Babylon}
…
still about The superman of the history of Iran and the world, the father of nations, the Messiah of the Torah and Dhul-Qarnain of the Qur'anThere are many hidden words. Here I list some points that have not been investigated much:
۱. یکی از بهترین آگاهیها درباره آیین و جهانبینی کورش بزرگ، پیکره ایشان در پارسه میباشد. در سدههای پیش بر فراز تندیس، به خط میخی نام کورش را نگاشته بودند که اینک در دسترس نیست و از پیکره، کنده شده است. این آگاهی را وامدار کسانی چون مادام دیولافوا هستیم که در سفر خود به ایران، تندیس شاهنشاه هخامنشی را نقاشی کرد. Some writers ignore this point and call the mentioned statue "winged angel".. مایه نگرانی و افسوس است که نگارههایی از کورش بزرگ رواج یافته که بر سر ایشان، کلاهی مانند کلاهخود موتورسواران نهادهاند و یک ستاره که مانند آرم و نماد آمریکاست، در بغل این کلاه ساختگی، خودنمایی میکند.
2. Giswan would lift the temple and after weaving, they would twist and round it in the ear in such a way that it would look like a ram's horn.. That star you see was actually braided hair! این رسم مغانه را امروزه در میان خاخامهای یهودی میتوان دید که موهای شقیقه را دراز میکنند و میبافند و البته نمیپیچند.
٣. در دست راست شاهنشاه چوبدست شاهی (اشترای جمشید) به چشم میخورد که امروزه محو شده است. همانند آن در نگارههای زرتشت میباشد و شاید هم بَرسَم (شاخه مقدس) have been.
٤. دیهیم شاهان یا سرداران بر چندگونه بود. The Achaemenid Cyrus officer is derived from a Mughan ritual that was also introduced in Egypt and an example of it remains.. [Look at the book: Sekander and Dara/ Ostad Behrouz]. زیرسازه افسر شاهنشاه کورش، شاخهای قوچ است که هرکدام به سوی مخالف دیگری کشیده شده و همسو نیستند. در انجیل، قوچ: نشانه خدایی، و بز: نشانه اهریمنی است. در تورات (پیشگوییهای دانیال) پادشاهی کورش به گونه قوچ، و الکساندر مقدونی به چهره بز نموده شدهاند. در بنایی ویران، نزدیک به آرامگاه کورش بزرگ، که آن را آتشکده میدانند، روی برخی سنگها نقش شاخ قوچ دیده میشود. در زبان انگلیسی، تاج را کرون crown مینامند که همان «قرن» در کلمه ذوالقرنین (دارای تاج شاخدار) is. از ژاپن تا اسکاندیناوی، این افسر و یا کلاه ویژه به چشم میخورد.
٥. بر فراز افسر شاه، سه گوی را نهاده بودند. تاکنون کسی به چیستی این گویها پی نبرده است. من گمان میکنم که اینها مروارید هستند؛ یکی از نمادهای آیین مهر که در نوشتارهای رمزآمیز عیسوی نیز یاد شده است. در سرودهای به زبان سریانی خطاب به عیسا، او را به مروارید همانند کرده و گفته است: بزرگ است شکوه تو؛ در آن تاجی که تو را نشاندهاند، همانند نداری.
مرواریدها بر روی گل نیلوفر جای دارند که این گیاه نیز از ارجمندترین نمادهای میتراییسم به شمار میرود. در تندیسکی از آلمان میبینیم که ایزد میترا از میان نیلوفر زاده میشود. در جشن مهرگان، موبدموبدان در خوانچهای که نزد شاه میبرد، گل نیلوفر مینهاد.
در «تاق بستان» نیز فرشتهای دارای دیهیم مروارید نشان بوده و فرشته دیگر، پیالهای پر از مروارید دارد. [look at: جستار درباره مهر و ناهید/ م. مغدم]. نگارهای از یک شاهین هخامنشی نیز سه مروارید (یکی روی سر و دو تای دیگر در چنگالها) را نشان میدهد. آیا این عقاب همان لقب کورش بزرگ در تورات، یعنی«شاهین شرق» میباشد؟
٦. چهار بالی که پیکر کورش را پوشانده، نشانه سروری بر چهار گوشه جهان میباشد و نیز سخن از آن دارد که خدایگان کورش هخامنشی به درجه ایزدان رسیده است. در تورات (The book of Isaiah the prophet) میخوانیم که خداوند کورش را مسح کرده و روح ایزدی در اوست. کورش پرتو و فروغی برای انسانهاست و خدا او را بسیار دوست دارد. كتسیاس آورده است كه كورش بزرگ پیش از رسیدن به پادشاهی، خواب دید كه سه بار در حال دست بردن به خورشید است. این خواب را برای او چنین تعبیر میكنند كه سی سال فرمانروایی خواهد كرد. به برداشت درست «اشپیگل» Spiegel منظور از خورشید: فرة شاهی است. یادآور میشود كه نام كوروش به معنای خورشیدوش است و در زبانهای عبری و عربی به گونه های قورش و قریش درآمده است.
<آرامگاه کورش بزرگ>
٧. گزنفون در كورش نامه آورده: كورش بزرگ مقرر داشت كه درباریانش در انظار دیگران آب دهان نیندازند و یا بینی پاك نكنند و یا سر بر نگردانند و به چیزی خیره ننگرند و چنان رفتار سنگین و قرین وقار نمایند كه گویی هیچ چیز توجه آنها را جلب نكرده است. اینها همه تمهیدات و وسیله برای تأمین یك منظور بود كه در زیردستان نسبت به رؤسا نظر كینه و نفرت ایجاد نشود.
افلاتون در رسالة سوم قوانین نوشته است: در دوران پادشاهی كورش، ایرانیان هم خود آزاد بودند و هم توانسته بودند اقوام بسیاری را تحت فرمان خود در آورند. حكمرانان زیردست را تا اندازه ای آزاد گذاشته بودند و اصل برابری را رعایت میكردند. سربازان، فرمانـدهان خود را دوست داشتند و بـا رغبت و اشتیاق، بـه مـیدان جنگ میرفتند. اگر در میان آنان مردی روشنبین بود كه میتوانست پیشنهادی عاقلانه بدهد، پادشاه بر او حسد نمیبرد و ابرو در هم نمیكشید؛ بلكه او را در سخن گفتن، آزاد میگذاشت و همة كسانی را كه به او پندهای خردمندانه میدادند، محترم میداشت . این آزادی و دوستی و تبادل نظر سبب شده بود كه كشور رشد كند و روز به روز آبادان شود.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به کتابهای:
* منم کورش شاه جهان/ انتشارات آشیانه کتاب
* Aryan prophet: مسیح پارسی/ انتشارات عطایی
* پادشاهی در استوره و تاریخ ایران/ انتشارات عطایی
این مقاله از آقای امید عطایی فرد می باشد