گالری تصاویر و ویدیوها
به نام خدایی که لر آفرید
به نام خدایی که لر آفرید
وجودش را زغیرت پر آفرید
نژادم ز خورشـیـد روشنـتـر است
ز هر کس تو گویی نژادم سر تر است
منم بـــی شـــــیـــــــــر تــــن
پدر بر پدر گـــــــرز و شـــمشــیر زن
چه خونی به رگ های این طایفه است
که هر قطره اش غیرت و عاطفه است
ز دســت زمـــانه بباید گـریست
ز برنو بدستان دگر هیچ نیست
دریــغا کـــجایند شـیــران نـــر
تــفــنـگـهای برنو و اسـب کهر
کـجایـنــد زنــهای مـینا بـه سـر
نــشــینــند و زایـند شـــیـران نر
مرا دودمـانم ز یک گــوهر است
نــژادم ز خــورشید افزونتر است
گر ایران زمین بختیاری نداشت
گمانـــم که از بخت یاری نداشت
آقای بلند طبقه شما انگلیسیها از اول دچار تناقض بودید وگرنه توهین به خالصترین باقیمانده آریاییها برازنده هیچ ایرانی و ایرانی مسلکی نیست
سلام. اقای مدیر سایت اولا میخوام بپرسم چرا نظر منو راجبه مطلب پاسخ یزدگرد به عمر رو نشون ندادین و کلا نطرات رو بستین؟؟
دوما میخوام به این اقا یا خانم بگم مشروطه رو لرهای بختیاری به پیروزی رسوندن. همچنین میخوام بهتون بگم ارتش رضا شاه کبیر!! در مقابل عشایر بویراحمد شکست خورد. اگه تونستید یه تحقیقی راجب دلیل اون درگیری کنید
درود
به دلیل اینکه دیدگاه ها برای بعضی هموطنان عرب باعث آزردگی شده بود،تصمیم بر این شد که کلا نظرات (نوشتار ذکر شده) بسته بشوند.
سالارالدوله یکی ازپسران مظفرالدین شاه قاجار پس ازانقلاب مشروطه بایک سپاه ۵۰ هزارنفری که شامل۳۵ هزارکرد و۱۵ هزارجنگجوی لر که عمدتابیرانوند بودندبه قصدفتح تهران حرکت می کند وقتی که ازکرمانشاه وهمدان عبور می کنند لرها شروع به غارت قریه های بین راه می کنند وآنقدراموال وقالیچه ها برزین اسبها می بندندکه اسبهایشان سنگین شده ونمی توانندبرای فتح تهران ادامه دهند ودرواقع باعث بی نظمی اردوی سالارالدوله می شوندوبرمی گردند.دراصل حس غارتگری آنها ارضامی شود وسیر می شوندوباخودشان می گویندچه لزومی داردتاتهران برویم ماهرچه که خواستیم بدست آوردیم.زمانیکه که سالارالدوله به نزدیکی ساوه می رسدازآن سپاه باشکوه فقط یک نفربرای او می ماندوازمشروطه خواهان شکست می خورد.یعنی اگرپای لرها به تهران می رسیدخدامی دانست سرنوشت کشوربه کجاختم می شد.
سرلشگرطهماسبی وزیرطرق وشوارع ازسوی رضاشاه ماموریت یافت که به لرستان برود وجاده جدیدی که به سمت خوزستان می رود را افتتاح کندوسپس گزارشی راازامنیت راهها به خدمت رضاشاه باخودبه تهران ببرداماپس ازبازگشت در۵۰ کیلومتری خرم آباد درتنگ وزیرکش که امروزه به آن گردنه رازان می گویند درکمین لرها(بیرانوندها)گرفتارمی شود وبه ضرب گلوله سلیمان دلفان ازپادرمی آید.سلیمان باشتاب بربالین اومی رودوفریاد می زند رضاشاه راکشتم سرلشگرطهماسبی که خون زیادی ازاورفته بود به اومی گوید من رضاشاه نیستم آن فلان فلان شده الان درتهران است. درواقع لرها اورااشتباهی به جای رضاشاه می کشند.(اقتباس ازکتاب تاریخ لرستان درزمان پهلوی نوشته والی زاده معجزی)
ویلیام داگلاس جهانگردآمریکایی درزمان رضاشاه کبیردرکتاب خاطراتش پس ازبازدیدازلرستان می نویسد:
روزی لرها قدرتمند ثروتمند ومغروربودنداما امروزه تنها مغرورند.