(Surna) La guerra persiana e la sconfitta di Roma
بر پایه گفتهٔ پلوتارک « Surna در دلیری و توانایی پیشروترین پارتی ایرانی دوران خود بود. » و در جای دیگر گفتهاست : «سورنا بلندقدترین و خوش چهره ترین مرد زمان خود بود.»
سورنا سردار پارتی معاصر اشک سیزدهم، ارد اول (I secolo a.C.) وی از نظر نژاد و ثروت و شهرت پس از شاه رتبهٔ اول را داشت و به سبب نجابت خانوادگی در روز تاجگذاری پادشاه حق داشت که کمربند شاهی را بکمر بندد. Sorna pose sul trono Ard e conquistò la città di Seleucia, ed egli per primo scalò le mura di detta città e abbatté il popolo che resisteva con le sue stesse mani.. وی در این هنگام بیش از ۳۰ سال نداشت، بااین وجود به احتیاط و خردمندی شهره بود و بر اثر این صفات کراسوس سردار رومی را مغلوب کرد، چه نخست جسارت و تکبر کراسوس و یأسی که بر اثر بدبختیها سورنا را دست داده بود، به آسانی وی را در دامهایی افکند که سورنا برایش گسترده بود. با وجود این ارد بجای اینکه سورنا را پاداش نیک دهد، بر او رشک برد و نابودش کرد.
Surna (Soren Pahlo) È uno dei grandi e famosi generali della storia del periodo partico, che comandò l'esercito iraniano nella prima guerra con i romani e fece affrontare per la prima volta ai romani, vittoriosi ovunque fino ad allora, una severa e storica sconfitta ..
وی از خاندان سورن یکی از هفت خاندان معروف ایرانی (Durante i Parti e i Sasanidi) Era. Soren significa forte in lingua persiana Pahlavi. Tra gli altri nomi di questa famiglia c'è Windefern (Ganfar) است که در سده نخست میلادی استاندار سیستان بود . قلمرو او از هند و پنجاب تا سیستان و بلوچستان امتداد داشت. Alcuni ricercatori lo identificano con Rostam Dostan, l'eroe epico dell'Iran. ذکر نام رستم در منظومه پهلوی اشکانی درخت آسوریک ارتباط او را با اشکانیان نشان میدهد.
ژول سزار (Julius)، پومیه (Pompee) e Crasso (crassus) سه تن از سرداران و فرمانروایان بزرگ روم بودند که سرزمینهای پهناوری را که به تصرف دولت روم در آمده بود، به طور مشترک اداره میکردند. آنها در سوم اکتبر سال ۵۶ پیش از میلاد در نشست لوکا (Luca) تصمیم حمله به ایران را گرفتند.
Crasso فرمانروای بخش شرقی کشور روم آن زمان؛ یعنی شام بود و برای گسترش دولت روم در آسیا، قصد حمله به ایران و هند را داشت.
Crasso (رییس دورهای شورا) با سپاهی مرکب از ۴۲ هزار نفر از لژیونهای ورزیده روم که خود فرماندهی آنان رابرعهده داشت به سوی ایران روانه شد و ارد (اشک۱۳) پادشاه اشکانی، سورنا سردار نامی ایران را مأمور جنگ با کراسوس و دفع یورش رومیها کرد. نبرد میان دو کشور در سال ۵۳ پیش از میلاد در جلگههای میانرودان و در نزدیکی شهر حران یا کاره روی داد. Nella guerra di Harran, Sorna riuscì a distruggere e catturare un terzo dell'esercito romano con l'aiuto dei cavalieri parti, che erano abili tiratori, con un abile piano militare.. کراسوس و پسرش فابیوس (پوبلیوس) دراین جنگ کشته شدند و تنها شمار اندکی از رومیها موفق به فرار گردیدند.
روش نوین جنگی سورنا، شیوه جنگ و گریز بود. این سردار ایرانی را پدیدآورنده جنگ پارتیزانی (جنگ به روش پارتیان) در جهان میدانند. ارتش او دربرگیرنده زرهپوشان اسبسوار، تیراندازان، نیزه داران، شمشیرزنان و پیادهنظام همراه با شترهایی با بار مهمات بود.
Statua di Surna
افسران رومی درباره شکستشان از ایران به سنای روم چنین گزارش دادند: سورنا فرمانده ارتش ایران در این جنگ از تاکتیک و سلاحهای تازه بهره گرفت. هر سرباز سوار ایرانی با خود مشک کوچکی از آب حمل میکرد و مانند ما دچار تشنگی نمیشد. به پیادگان با مشکهایی که بر شترها بار بود آب و مهمات میرساندند. سربازان ایرانی به نوبت با روش ویژهای از میدان بیرون رفته وبه استراحت میپرداختند.
سواران ایران توانایی تیراندازی از پشتسر را دارند. ایرانیان کمانهایی تازه اختراع کردهاند که با آنها توانستند پای پیادگان ما را که با سپرهای بزرگ در برابر انها و برای محافظت از سوارانمان دیوار دفاعی درست کرده بودیم به زمین بدوزند.
ایرانیان دارای زوبینهای دوکی شکل بودند که با دستگاه نوینی تا فاصله دور و به صورت پیدرپی پرتاب میشد. Le loro spade non erano fragili. هر واحد تنها از یک نوع سلاح استفاده میکرد و مانند ما خود را سنگین نمیکرد. سربازان ایرانی تسلیم نمیشدند و تا آخرین نفس باید میجنگیدند. این بود که ما شکست خورده، هفت لژیون را به طور کامل از دست داده و به چهار لژیون دیگر تلفات سنگین وارد آمد.
جنگ حران که نخستین جنگ بین ایران و روم به شمار میرود، دارای اهمیت بسیار در تاریخ است زیرا رومیها پس از پیروزیهای پیدرپی برای اولین بار در جنگ شکست بزرگی خوردند.
پس از پیروزی سورنا بر کراسوس و شکست روم از ایران، دولت مرکزی روم دچار اختلاف شدید شد. Dopo questa guerra durata quasi un secolo, il fiume Eufrate divenne il confine riconosciuto tra i due paesi e le regioni di Armenia, Turchia, Siria e Iraq divennero province dell'Iran.. رومیها برای جلوگیری از شکستهای آینده و به پیروی از ایرانیان ناچار شدند به وجود سواره نظام در سپاه خود توجه بیشتری نمایند.
سورنا پس از شاه مقام اول کشور را داشت؛ وی ارد را به تخت سلطلنت نشانید و به سبب نجابت خانوادگی در روز تاجگذاری شاهنشاه ایران کمربند شاهی را به کمر پادشاه بست. او به هنگام گرفتن شهر سلوکیه نخستین کسی بود که برفراز دیوار دژ شهر برآمد و با دست خود دشمنانی را که مقاومت میکردند بزیر افکند. سورنا در این هنگام بیش از ۳۰ سال نداشت.
سورنا و ویشکا دو بار جان فرهاد چهارم، پادشاه ایران را از ترور رومیان نجات دادند. که بار دوم به قیمت جانشان تمام شد و آنها به وسیله مزدوران رومی کشته شدند. قتل سورنا بدست ارد دوم ساخته و پرداخته تاریخ نویسان مغرضی همچون گیریشمن فرانسوی بوده و عاری از حقیقت میباشد چرا که ارد دوم دو سال قبل از سورنا در انزوا و تنهایی مُرد . البته اروپاییها همانند همیشه برای چسباندن برچسب وحشیگری به ایرانیان، مرگ ارد دوم را نیز به گردن فرزندش فرهاد چهارم افکندند.
درود بر بر همه دوستان من هم با سورنا هم باورم چون فرهنگ عربی و زبان عربی بیش از حد داره رو فرهنگ ما تاثیر میزاره و ما فرهنگ خودمون داره یادمون میره به طوری که وقتی در جای با زبون خودمون سخن میگیم مسخره میکنن یا ….کسی به زبونمون اهمیت نمیده ما باید خودمون برای فرهنگمون تلاش کنیم.
فرهنگ عربی تمام سعی خود را در زمانی که ایران زیر سلطه اعراب بود کرد ولی زهی خیال باطل
فرهنگ ایرانی همیشه بر فرهنگ های دیگری برتری داشته و در اوج سلطه عرب و مغول و اسکندر برتری خود را نشان داده در صورتی که تمدن های بزرگی مانند مصر و رم ویونان به زانو در امده
کسی مسخره نمی کند مطمئن باشید این تمسخر ها به خاطر روابط سیاسیت نه قدرت زبان فارسی زبان فارسی جزء قدیمیترین و اصیل ترین زبان هاست
شمشادگرامی واقعابهت افتخارمیکنم دوست خوبم هماره پایداروسرافرازباشی.
درود بر لیدا عزیز
شرمنده می کنید ، با داشتن دوستانی مانند شما هرگز یاس نا امیدی در خود بروز نخواهم داد و با قدرت به مسیرمان ادامه خواهیم داد
خیلی خوبه امیدوارم مردم و مسؤلین بیشتر به تاریخ خودمون اهمیت بدهند تابه عربا.چون یکی از بزرگترین راههای پیشرفت بازگشت وتوجه به تاریخه.بایکی از تاریخ شناسان کره ای مصاحبه کردن گفته بود درباره کسی به اسم جومونگ یه صفحه توتاریخ کره نوشته شده فقط یه صفحه>خواهش میکنم توجه کنین مسؤلین ایران عزیز
درود سورنا عزیز
بله منم با گفته ی شما موافقم
اگر ما بر تاریخ خود تکیه کنیم می توانیم از عیب و نکات مثبتشان استفاده و به مقامی که لایقش هستیم برسیم