Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana
L'Iran nell'era contemporanea

Storia del nome del paese dell'Iran (Ex Persia nei paesi occidentali)

آیا میدانید از چه زمان نام کشور ما را ایران نامیدند و دلیلش چه بود؟

تا اوايل قرن بيستم، مردم جهان، كشور ما را با عنوان رسميpersiano o persiano” Lo sapevano, ma durante il regno ” Re Rezza ” كه بحث بازگشت به ايران باستان و تاكيد بر ايران پيش از اسلام قوت گرفته بود، حلقه اي از روشنفكران باستان گرا همچونسعيد نفيسي “Ì ” محمد علي فروغي ” E ” سيد حسن تقي زادهدر حكومت پهلوي اول با حمايت مستقيم ” Re Rezza ” گردهم آمده بودند كه به اين منظور اقداماتي را انجام دهند.

 

سعيد نفيسياز مشاوران نزديك رضاخان به وي پيشنهاد كرد نام كشور رسما به ” Iran ” تغيير يابد، اين پيشنهاد درآذر ماه 1313 ” شمسي رنگ واقعيت به خود گرفت. يادداشتي را كه از نظر مي گذرانيد، مقاله اي از شادروانسعيد نفيسيدر روزنامه اطلاعات است كه بعد از رسمي شدن عنوان ” Iran “، دلايل و توجيه تاريخي و فرهنگي اين انتخاب را با عموم مردم در ميان گذاشته است.

در ميان اروپائيان كلمه ” Iran ” تنها اصطلاح جغرافيائي شده بود و در كتابهاي جغرافيا دشت وسيعي را كه شامل ايران ، افغانستان و بلوچستان امروز باشد فلات ايران می نامیدند و مملکت ما را به زبان فرانسهپرس، به انگلیسی ” Persia “، به آلمانیپرزین، به ایتالیاییپرسیاو به روسیپرسیمی گفتند و در سایر زبان های اروپایی کلماتی نظیر این چهار کلمه معمول بود.

سبب اين بود كه هنگامي كه دولت هخامنشي را در سال 550 پيش از ميلاد يعني در 2484 سال پيش، كوروش بزرگ پادشاه هخامنش تشكيل داد و تمام جهان متمدن را در زير رايت خود گرد آورد چون پدران وي پيش از آن پادشاهان دياري بودند كه آن را « پارسا » يا « پارسوا » مي گفتند و شامل فارس و خوزستان امروز بود.

مورخين يوناني، كشور هخامنشيان را نيز بنا بر همان سابقه كه پادشاهان پارسي بوده اند «پرسیس » خواندند و سپس اين كلمه از راه زبان لاتين در زبان هاي اروپايي به « پرسي » يا « پرسيا » و اشكال مختلف آن در آمد و صفتي كه از آن مشتق شد در فرانسه « پرسان » و در انگليسي « پرشين » و در آلمان « پرزيش » و در ايتاليائي « پرسيانا » و در روسي « پرسيدسكي » شد و در زبان فرانسه « پرس » را براي ايران قديم پيش از اسلام ( مربوط به دوره هخامنشي و ساساني ) و « پرسان » را براي ايران بعد از اسلام معمول كردند .

تنها در ميان علما و مخصوصا مستشرقين كلمه ” Iran ” براي تمام علوم و تمدن هاي قديم و جديد مملكت ها و نژاد ها به كار برده می شد.

كلمه ” Iran ” يكي از قديم ترين الفاظي است كهنژاد آريابا خود به دايره تمدن آورده است. اين شعبه از نژاد سفيد، كه سازنده تمدن بشري بوده و علماي اروپا آن را به اسمهند و اروپاييو يا نزادهندو و ژرمنيو ياهند و ايرانيو ياهند و آريائيخوانده اند واز نخستين روزي كه در جهان، نامي از خود برجای نهاده اند خود را بهاسم آريانامیده و اين كلمه در زبان هاي اروپائي « آرين » به حال صفتي يعني منسوب بهآريا ” E ” آريمتداول شده است .

اين نژاد از يك سو از سواحل رود سند و از سوي ديگر تا سواحل درياي مغرب را فرا گرفته يعني تمام ساكنين مغرب و شمال غربي هندوستان و افغانستان و تركستان و ايران و قسمتي از بين النهرين و قفقاز و روسيه و تمام اروپا و آسياي صغير و فلسطين و سوريه و تمام آمريكاي شمالي و جنوبي را به مرور زمان قلمرو خود ساخته است . داستان ها و معتقدات آن همواره با يكديگر پيوستگي داشته و همواره كره زمين مظهر خير و شر آن بوده است . در اوستا كه قديم ترين آثار كتبي اين نژادست ناحيه اي كه نخستين مهد زندگي و نخستين مسكن اين نژاد بوده است به اسم « ايران وئجه » ناميده شده يعني سرزمينآرياهاو نيز در اوستا كلمه « ابريا » براي همين نژاد ذكر شده است . همواره پدران ما به آریایی بودن مي باليده اند؛ چنان كه داريوش بزرگ در كتيبه نقش رستم، خود راپارسيپسر پارسي و از تخمه آريائي مي شمارد و بدان فخر مي كند .

در زماني كه سلسله هخامنشي تمام ايران را در زير رايت خود در آورده معلوم نيست كه مجموعه اين ممالك را چه مي ناميده اند زيرا كه در كتيبه هاي هخامنشي تنها نام ايالات و نواحي مختلف قلمرو هخامنشي برده شده و نام مجموع اين ممالك را ذكر نكرده اند . قطعا مي بايست در همان زمان هم نام مجموع اين ممالك لفظي مشتق از آریایی باشد زيرا كه تمام ساكنين اين نواحي خود را آريائي مي ناميده اند و لفظ آريا در اسامي نجباي اين ممالك بسيار ديده شده است .

قديمي ترين سند كتبي كه در جهان موجود است و کلمه قدیم ” Iran ” در آن به ثبت رسیده است؛ گفتهآرا نوستنجغرافيدان معروف يوناني است كه در قرن سوم پيش از ميلاد مي زيسته و كتاب وي از ميان رفته ولي ” Strabone ” جغرافیدان مشهور يوناني از آن نقل كرده و وي آن را « آريانا » نامیده است. از اين قرار لااقل در دو هزار و دويست سال پيش اين كلمه معمول بوده است .

بنابراين قديمي ترين نام مملكت ما همين كلمه ” Iran ” بوده يعني نخست، نامايرياكه نامنژادبوده و نام مملكت راآبريانساخته اند و سپس به مرور زمانآبريان ” Ì” آيرانشده و در زمان ساسانيان، آيران ، ايران ( به كسر اول و سكون دوم ) بدل شده است و در ضمناران ” ( به كسر اول ) نيز مي گفته اند . چنانكه پادشاهان ساساني در سكه و كتيبه ها نام خود راپادشاه ايران و ارانمي نوشته اند و از زمان شاپور اول ساساني در سكه ها لفظانيرانهم ديده مي شود. ازآنجا که ” un migliaio ” مفتوح در زبان پهلوی علامت نفي و تجزيه بود و انيران يعني بجز ايران و خارج از ايران و مراد از آن ممالك ديگر بوه است، ساسانيان برای دیگرممالک در نظر گرفته بودند .

در همين دوره ساساني، لفظ ايرانشهر يعني شهر ايران ( ديار و كشور ايران ) نيز معمول بوده است و عراق را كه در ميان مملكت بدين اسم برده به اسم « دل ايرانشهر» مي ناميدند .

كلمه ايرانشهر را فردوسي و شعراي ديگر نيز به كار برده اند . پس مراد از ايرانشهر تمام مملكت ساسانيان بوده است چنان كه تا زمان حمدالله مستوفي قزويني مولف نزهت القلوب كه در اواسط قرن هشتم هجري بوده يعني تا چهارصد سال پيش همين نكته رواج داشته است و وي حدود ايران را چنين معلوم مي كند :

از مشرق رود سند و كابل و ماوراء النهر و خوارزم ، از مغرب اران ( ماوراء قفقاز ) تا قلمرو روم و سوريه از شمال ارمنستان و روسيه و دشت قپچاق و دربند و از جنوب صحراي نجد بر سر راه مكه و خليج فارس .

اما كلمه ايران كه اينك در ميان ما و اروپائيان معمول است و لفظ جديد همان كلمه اي است كه در زمان ساسانيان معمول بوده در دوره بعد از اسلام همواره متداول بوده است و فردوسي، ايران و ايرانشهر و ايران زمين را همواره استعمال كرده و حتي شعراي غزنوي نيز ايرانشهر و ايران را در اشعار خود آورده و پادشاهان اين سلسله را خسروان اين ديار دانسته اند .

پس از اينكه اروپائيان، مملكت ما را در عرف زبان خودپرسيا نظائر آن مي ناميدند و اين عادت مورخين يوناني و رومي را رها نمي كردند چه از نظر علمي و چه از نظر اصطلاحي به هيچ وجه منطق نداشت زيرا كه هرگز اسم اين مملكت در هيچ زمان پراس يا كلمه اي نظير آن نبوده و همواره پارس يا پرس نام يكي از ايالات آن بوده است كه ما اينك ” Far ” تلفظ مي كنيم .

حق همين بود كه ما از تمام دول اروپا خواستار شويم كه اين اصطلاح غلط را ترك كنند و مملكت ما را همچنان كه ما خود همواره ناميده ايم، ” Iran ” و منسوب آن را ” iraniano ” بنامند .شكر خداي را كه اين اقدام مهم در اين دوران فرخنده به عمل آمد و اين دياري كه نخستين وطن نژاد آریایي بوده است به همان نام تاريخي و باستاني خود خوانده خواهد شد .اينك در پايان، اين كار مهمي كه به صرفه تاريخ ايران صورت گرفته است جاي آن دارد كه ما نيز در ميان اصطلاح باستاني زماني ساساني، ادباي ايران را زنده كنيم و مملكت ايران را هم پس از اين، ايرانشهر بنويسم و بگوئيم. زيرا گذشته از آن كه يادگار حشمت و شكوه ساسانيان را زنده كرده ايم و ديار اردشير بابكان و انوشيروان را بهمان نامي كه ايشان خود مي خوانده اند ناميده ايم كه كلمه بسيط را به جاي دو لفظ مركب به كار برده ايم.

اميدوارم كه اين پيشنهاد در همان پيشگاهي كه پاسبان تمام بزرگي هاي گذشته و آينده ايران است پسنديده و پذيرفته آيد .

Teheran 10 دي ماه 1313

سعيد نفيسي

یارینامه: پارسینه

برای دانلود فایل پی دی اف بر روی لینک زیر کنید

Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana

Shamshad Amiri Khorasani

Conoscere la storia e la cultura dell'Iran è come entrare in un mondo in cui non ci aspetta nulla tranne l'amore e l'onore e talvolta la tristezza, forse la nostra storia è immagazzinata nella memoria dei nostri geni in modo che possiamo usarla per espandere l'autocoscienza e l'autocoscienza . .

Articoli Correlati

sottoscrivi
Notificami
ospite

1 punto di vista -
Più recente
Più vecchio I più votati
Feedback in linea
Visualizza tutti i commenti
A.....

به نظر من اسم ایران بهتر است!

Pulsante per tornare all'inizio