Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana
Dominio achemenideDario il GrandeIl Grande Ciro (Ciro)

Achemenidi dopo Ciro

Tomba di Ciro il GrandeAchemenidi dopo Ciro

در روایتی آمده است کوروش بزرگ درسال ۵۲۸ پیش از میلاد بدست وحشیانی که از شمال به ایران حمله کردند کشته شد.او در این هنگام دو پسر داشت به اسم های کموجیه و بردیا ، کمبوجیه پسر بزرگ Kourosh بود به همین خاطر پس ازمرگ پدر به پادشاهی رسید. او پس از رسیدن به قدرت تصمیم گرفت کار نیمه تمام پدر خود را به اتمام برساند و به مصر حمله کند او می دانست که حمله به مصر به خاطر طولانی بودن راه و گرفتاری های جنگ ممکن است سال ها طول بکشد. کمبوجیه می ترسید که درغیابش برادر او حکومت را از چنگ او در آورد بخاطر همین قبل ازحمله به مصر دست به کاری زشت و ناپسند زد! او دستورداد تا مخفیانه برادرش را به قتل برسانند.

اوحکومت را به یک مغ (روحانی زرتشتی) سپرد زیرا به او خیلی اعتماد داشت و خود با سپاهیانش راهی مصر شد.کمبوجیه توانست در چندین جنگ سرتاسر مصر را به تصرف خود درآورد و آن را جزء قلمرو ایران کند در این موقع کشور ایران بسیـار بزرگ شد به طوری که قلمرو ایران آن زمان درحال حاضر به ۱۵ کشور تبدیل شده است.تصرف مصر کمبوجیه را مغرور کرد به همین خاطر او تصمیم گرفت به سرزمین های دیگر آفریقایی نیز حمله کند.

اما این کار او بسیار اشتباه بود زیرا سربازان ایرانی را گرفتار بیابان های آفریقا کرد و بسیاری ازسربازان در آن بیابان ها تلف شدند او پس از سال ها تصمیم گرفت به ایران برگردد اما دیگر بسیار دیر شده بود! برگشت کمبوجیه به ایران بیش از اندازه طول کشید مغی که درغیاب کمبوجیه ایران را اداره می کرد و از مردم ماد بود به وسوسه افتاد که حکومت را از چنگ کمبوجیه درآورد این روحانی یک برادر داشت که شباهت زیادی به بردیا داشت و اسمش گئومات بود او به مردم اعلام کرد که چون کمبوجیه آمدنش به ایران طول کشیده و چون ممکن است دیگر به ایران برنگردد به همین خاطر حکومت را به دست برادر کمبوجیه می سپارد. گئومات (بردیا دروغین) به محض رسیدن به قدرت برای جلب رضایت مردم مالیات چند سال را به مردم می بخشد.کمبوجیه درحال برگشت به ایران بود که خبر به پادشاهی رسیدن برادرش به او رسید کمبوجیه که خود برادرش را کشته بود از این خبر مات و مبهود می شود و مشهور است که از شدت خشم و غضب دست به خودکشی می زند ولی روایت های دیگری هم وجود دارد که او درمسیر برگشت در اثر اتفاقی کشته می شود. در هر صورت وقتی خبر مرگ کمبوجیه به ایران می رسد گئومات بسیار خوشحال می شود و پادشاهی خود را قطعی می داند اما بعضی از بزرگان پارس که در راس آنها داریوش کبیر قرار داشت می دانستند که کمبوجیه برادر خود را کشته و این کسی که به اسم بردیا به قدرت رسیده قطعاَ برادر او نیست. موضوع را با بسیاری درمیان می گذارند وقتی حقیقت آشکار می شود شورشی به راه می افتد که رهبری آن را داریوش برعهده می گیرد. داریوش با حمله به کاخ سلطنتی ، گئومات را به قتل می رساند و چون دیگر از Il Grande Ciro پسری باقی نمانده بود تا پادشاهی را به دست بگیرد ، Darius خود به سلطنت رسید و چون او از بستگان کوروش کبیر بود همان سلسله هخامنشیان را ادامه می دهد. دوران سلطنت داریوش کبیر ازسال ۵۲۲ تا سال ۴۸۶ پیش از میلاد Kourosh E Dario il Grande ترین re achemenidi و حتی می توان گفت بزرگ ترین پادشاهان ایران در طول تاریخ بودند. زمانی که Darius به پادشاهی رسید مخالفان بسیاری داشت او جنگ های متعددی با مخالفان خود انجام داد و همه آنها را سرکوب نمود. حتی حاکمی را که کمبوجیه از طرف خود برای مصر تعیین کرده بود برعلیه Darius دست به شورش زد ، به همین خاطر Dario il Grande به مصر حمله کرد و حاکم آن را کشت و دوباره مصر تحت فرمان حکومت مرکزی ایران درآمد. Darius در کتیبه بیستون که بردیواره کوه کنده شده وهنوزهم پابرجا است ، به خط میخی چگونگی تمام این جنگ ها و پیروزی های خود را نوشته است.

Darius پس از تصرف دوباره مصر دستور داد تا با کانال دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل کنند تا کشتی های ایرانی آسوده تر به قسمت های مختلف مصر دسترسی داشته باشند. این یکی ازعجیب ترین کارهایی بود که در دنیای آن روز انجام شده بود ، به دستور Dario il Grande کتبه ای سنگی در کنار این کانال نصب کرده بودند که چگونگی کندن کانال بر روی آن نوشته شده بود. بعدها این کتیبه به زیر خاک رفت. زمانی که فرانسوی ها کانال سوئز رابه شکل امروزی آن می کندند این کتبه را از زیر خاک درآوردند و درحال حاضر دریکی از موزه های فرانسه نگهداری می شود.

اما کار اصلی Darius که باعث شهرت او درجهان شد به خاطر جنگ هایش نبود ، بلکه مربوط به چگونگی کشور داریش بود. Dario il Grande کشوری را اداره می کرد که بزرگترین کشور جهان آن روز بود! و تا آن زمان کشوری به آن بزرگی درجهان وجود نداشت! مسلماَ اداره چنین کشوری که امروزه به ۱۵ کشور تبدیل شده است دردنیای آن روز کاری بسیــار سخت و غیر ممکن به نظر می رسید. Ma داریوش کبیر این کار را ممکن ساخت. بسیاری ازکارهایی که Darius در زمینه کشور داری انجام داد ، اختراع خودش بود و تا آن زمان درجهان سابقه نداشت و بعدها تمام کشورهای جهان نحوه کشور داری را از او و ایرانیان یاد گرفتند ، به همین خاطر تمدن ایران در زمان هخامنشیان تمدن برتر جهان بود و تمام جهانیان بسیاری از امور را از ایران تقلید می کردند. داریوش بزرگ برای اداره بهتر کشور ، آن را به استان های مختلف تقسیم کرد و برای هر استان یک شهربان(استاندار)انتخاب کرد(همانند Il Grande Ciro).

آنگاه تمام استانها را با جاده به هم متصل کرده و به فاصله یک روز پیاده روی در جاده ها مسافرخانه درست کرد. او دستور داد در داخل هر مسافرخانه سربازی با خانواده اش زندگی کند. اسبی تندرو هم دراختیار آن سرباز بود. هرگاه در گوشه ای ازکشور اتفاق مهمی می افتاد ، استاندار آن و یا ماموران مخفی Darius خبر را به یک سوار کار می دادند و او بدون لحظه ای درنگ خود را به اولین مسافرخانه می رساند، در حالی که خودش و اسبش به شدت خسته بودند نامه را به سربازی می دادند که درآن مسافرخانه زندگی می کرد. او نامه را گرفته و برروی اسب خود می پرید و با سرعت خود را به مسافرخانه بعدی می رساند به این ترتیب نامه که می باید طی چند ماه به دست Darius برسد ظرف چند هفته به دستش می رسید! E داریوش کبیر از گوشه کنار کشور باخبر می شد. بعدها بسیاری از کشورها این کار داریوش را تقلید کردند.

Nell'età di Darius به آن سازمانی که نامه ها را حمل می کردبریدو به کسانی که نامه راحمل می کردند “chapar” و به آن مسافرخانه ها ، “Stamperia” Dicevano. به دستور داریوش کبیر درشهری به اسم “پارسه” بزرگترین کاخ Achemenidi questo è cattivo “Persepoli” ساخته می شود. درساخت این کاخ هزاران معمار هنرمند و کارگر ، کار می کردند. اما به گواهی تاریخ هیچ برده ای در آنجا کار نکرد و همه کسانی که درآنجا کار می کردند حقوق می گرفتند. Achemenidi علاوه بر “Persepoli” دو پایتخت دیگر هم داشتند ، به اسم شوش که زمستان ها و اکباتان که تابستان ها از آن استفاده میکردند

Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana

Shamshad Amiri Khorasani

Conoscere la storia e la cultura dell'Iran è come entrare in un mondo in cui non ci aspetta nulla tranne l'amore e l'onore e talvolta la tristezza, forse la nostra storia è immagazzinata nella memoria dei nostri geni in modo che possiamo usarla per espandere l'autocoscienza e l'autocoscienza . .

Articoli Correlati

sottoscrivi
Notificami
ospite

0 Commenti
Feedback in linea
Visualizza tutti i commenti
Pulsante per tornare all'inizio