Achemenidi…!

Un famoso sovrano :

Ciro era il nipote dell'ultimo re mediano e con il sostegno dei comandanti medi riuscì a prendere il potere e fondare la dinastia achemenide.. Sapeva molto bene come trattare con diverse tribù e nazioni Ì Per questo il suo modo di governare era diverso da quello dei re che fino a quel momento avevano governato i popoli del mondo .

Con la pubblicazione della notizia della caduta del governo Mad ÌI governanti di Lodia (Nella Turchia moderna) e Babilonia (Nell'Iraq di oggi) Divennero avidi di impadronirsi di parti del territorio dei Medi.Il re di Ludia, che affermava di essere amico dei Medi, si unì ai governanti di Babilonia ed Egitto e ad altri governanti dell'Asia Minore e cercò di attaccare Ciro. . Venuto a conoscenza di questa alleanza, Ciro si trasferì rapidamente a Sardi, capitale della Lidia, e sconfisse il governo della Lidia e i governi delle città dell'Asia Minore e, dominando queste città, che si erano arricchite grazie al commercio, si rafforzò il governo achemenide. .

Il prossimo obiettivo di Cyrus è Babylon era la capitale del governo della Caldea. Non governare su Babilonia in questo momento.Babilonia era una città prospera, vasta e in realtà la più grande città dell'Asia, dove vivevano persone di varie fedi.. با این حال ، نبونید شایستگی حکومت بر مردم بابل را نداشت و آنان را از خود رنجانده بود بویژه بی احترامی او نسبت به مردوک خدای مورد احترام بابلیان کاهنان بابلی را آزرده بود ، نبونید نیز در ماجرای همراهی با پادشاه لودیه بهانه حمله به بابل را به کوروش داده بود ، کوروش در حمله به بابل نیز کامیاب بود . Allo stesso tempo, il suo comportamento durante la sconfitta del nemico era diverso dai governanti di quel tempo . A quel tempo, quando una città cadeva nelle mani del nemico, le persone venivano massacrate e soprattutto gli dei da loro rispettati venivano insultati. . کوروش ضمن خودداری از این گونه کار ها ، به اقوامی که طی حمله به فرمانروایان قبلی بابل ، اسیر و به بردگی گرفته شده بودند اجازه داد به وطن خود بازگردند.

کمبوجیه فاتح مصر…!

پس از کوروش پسرش Ì Cambogia Ì جانشین او شد . اقدام مهم کمبوجیه حمله به مصر بود . بهانه کمبوجیه این بود که فرعون مصر اورا به دامادی نپذیرفته بود Ì اما انگیزه واقعی وی از این حمله عبارت بود از ۱_همدستی فرعون مصر با پادشاه لودیه در ماجرای توطئه حمله به ایران و دوم ثروت بیکران مصر. مصر کشوری بزرگ و دارای تمدنی با شکوه بود ، اما این کشور دچار نابسمانی داخلی بود .در این سفر جنگی فرعون مصر تصور میکرد ایرانیان از راه دریا به این سرزمین هجوم میبرند اما حمله ایرانیان از خشکی آنان را غافلگیر ساخت و در نهایت کمبوجیه توانست مصر را فتح کند . La conquista dell'Egitto fu molto importante per gli iraniani, dopo le conquiste al tempo di Ciro, ora potevano conquistare un altro governo famoso in tutto il mondo e dominare vaste terre. .

All'inizio, i rapporti della Cambogia con gli egiziani erano simili a quelli di Ciro . Rispettava i costumi degli egiziani e onorava la loro religione . Per questo motivo non affrontò l'ostinata resistenza degli egiziani . کمبوجیه در صدد تصرف قسمت های دیگر از افریقا بود اما خبر هایی که از ایران رسید اورا ناگزیر به بازگشت کرد. او ابتدا فرمانروایی ایرانی برای مصر تعیین کرد و سپس راه بازگشت در پیش گرفت اما پیش از رسیدن به ایران در گذشت .مشهور است که از شنیدن خبر های مربوط به بردیا که در ادامه خواهید خواند دچار خشم شدیدی شد و خودکشی کرد .

افسری که بزرگ ترین امپراطوری جهان را سازمان داد !

هنگامی که سپاهیان کمبوجیه به ایران رسیدند Ì اوضاع ایران اشفته بود . در غیاب کمبوجیه ، فردی به نام بردیا ، خودرا برادر کمبوجیه و جانشین حقیقی کوروش اعلام کرده بود . او با بخشش مالیات ها توانسته بود حمایت برخی از حکمرانان را به خود جلب کند . از طرفی برخی از ایالت های دور و نزدیک سر به شورش برداشته بودند. در چنین شرایطی یکی از جوانان هخامنشی به نام داریوش توانست برگان خانواده های هخامنشی را با خود همراه سازد . آنان برای تصرف قدرت با هم متحد شدند . داریویش نخست با حمله به محل سکونت بردیا اورا به قتل رساند. سپس شورش هارا سرکوب کرد او طی ۲ سال به عملیات نظامی وسیعی دست زد که طی ان ۱۹ جنگ صورت گرفت و ۹ پادشاه محلی به قتل رسید . در برخی از این سفر ها جنگی داریوش خود شرکت داشت و در برخی دیگر ، فرماندهان مورد اعتمادش را می فرستاد . او خود به مصر رفت و شوروش انجا را فرونشاند . همچنین شمال هند را به امپراطوری ایران ضمیمه کرد، داریوش شرح بیشتر لشکرکشی هارا در کتیبه بیستون به یادگار گذاشت …!

داریوش در سال های پایانی عمر خود به یونان لشکرکشی کرد . در این زمان Ì بخشی بزرگی از آسیای صغیر جزو قلمرو ایران بود . با این حال Ì تعدادی از فرمانروایان آن نواحی سر به شورش برداشته بودند .در این شورش هاÌ دو دولت شهر معروف یونان به نام اتن E Sparta دست داشتند. در این سفر جنگی داریوش به تنبیه شورشیان پرداخت. هنگامی که سپاهیان داریوش به نزدیکی اتن رسیدند مردم آتن پایداری پرداختند . در این جنگ که به جنگ ماراتن معروف است Ì Gli Ateniesi riuscirono a impedire la caduta della loro città Ì Dario ordinò alle sue truppe di tornare e progettava di marciare di nuovo in Grecia l'anno successivo Ì Ma dopo un po' è passato .( اتنی ها از اینکه توانسته بودن شهر خود را از فتح شدن برهانند بسیار خوشحال شدند و شادمانی کردند و مورخان یونانی نیز این حادثه را به عنون شکست داریوش قلمداد کردند و در کتاب های خود در توصیف آن بسیار اغراق کردند )

از مرگ داریوش تا انقراض سلسله هخامنشی …!

همزمان با روی کار امدن خشایارشا پسر و جانشین داریوش شورش هایی رخ داد که خاندان هخامنشی آن را سرکوب کردند. سپس خشایار شا تصمیم گرفت نقشه پدر را برای حمله به یونان عملی سازد . او برای این کار سپاه بزرگی به راه انداخت خشایارشا در نبرد های زمینی به پیروزی و شکست دادن یونان رسید اما در نبرد های دریایی به نام سالامیس توفیق چندانی نداشت

دربار هخامنشی پس از خشایارشا کانون رقابت های درباریان شد. در زمان داریوش دوم همسرش پروشات قدرت و نفوذ زیادی در شاه داشت به همین دلیل نقش زیادی در تصمیم گیری ها ایفا میکرد از وقایع مهمی که پروشات در ان دست داشت لشکر کشی کوروش کوچک برای به چنگ در اوردن قدرت بود داریوش دوم پسرش اردشیر را به جانشینی انتخاب کرد اما پسر دیگرش به نام کوروش کوچک که در آسیای صغیر حکومت داشت به این انتخاب راضی نبود وبعد از مرگ داریوش دوم . کوروش کوچک ضمن همفکری مادرش با سپاهی که بیشتر انان یونانی بودند به سوی پایتخت به راه افتاد اما در جنگی که رخ داد کوروش کوچک شکست خورد و کشته شد .

Durante il tempo di Artaserse II, la Grecia fu indebolita e fu conquistata da Filippo il Macedone, sovrano della Macedonia.Durante il tempo di Alessandro, Dario III governò l'Iran, dominato dalle controversie interne e dalla debolezza degli Achemenidi, e non c'era nulla sinistra della passione e del coraggio degli anni precedenti.Le circostanze di Alessandro Magno fecero molti massacri nelle città dell'Iran e distrussero la dinastia achemenide