Il concetto di diritto nell'era achemenide
( a lui) L'antico termine iraniano per "legge" è attestato sia nei testi avestici che nelle iscrizioni su pietra reali achemenidi.. Questo antico termine iraniano si è fatto strada nelle lingue di alcune tribù e popoli vicini durante il periodo achemenide e l'era futura.
Il persiano antico è usato in un duplice senso nelle iscrizioni reali achemenidi.. Nei testi di Dario I (486-522 a.C.)Tutti i riferimenti sono diretti alla legge del re, che fu stabilita e assicurata nell'impero dal suo decreto..
Nonostante ciò, in due casi nell'iscrizione nota come Khashirsha, da (Legge di Ahura Mazda) Fatti ricordare ("Obbedire alla legge che Ahura Mazda ha decretato"; Un uomo che obbedisce a questa legge "sarà felice nella vita e redento nella morte".). بدین ترتیب، ظاهراً قانون الاهی نه تنها در پیوند با فرمانروایی در زمین، بلکه برای کسب سعادت در آخرت نیز به اجرا گذاشته میشد.
…
هر این دو معنی، یعنی «قانون شاه» و «قانون الاهی»، در جای دیگر نیز تکرار شده است. در فرمان شاهانهی اردشیر یکم (۲۵-۴۶۵ پ.م.)، نقل شده در کتاب هفتم عزرا، «قانون (data/ داطا) خدای شما (یعنی یهوه)» و «قانون شاه» در کنار هم یاد شدهاند. دیگر شواهد موجود در عهد عتیق نیز این معنای دوگانه را تأیید میکند؛ در این پیوند، اشاره به عبارت «قانون معروف و تغییر ناپذیر پارسها و مادها» (In: کتاب دانیال ۶/۹، ۱۳، ۱۶؛ استر ۱/۱۹) بسنده است.
شگفت آور نیست که عبارت «قانون/ فرمان شاه» در بابل نیز، اما صرفاً از زمان شهریاری داریوش یکم، گواهی میگردد. عبارت یاد شده در برخی متون، اما در معناهایی به آشکارا متفاوت، دیده و یافته میشود. از یک سو، تحویل جو و محصولات دیگر و پرداخت بدهی در پیوند با این موضوع مطرح است، در صورتی که در دیگر موارد (Come il documento di registrazione della vendita di uno schiavo)A questo proposito, si fa riferimento a procedimenti davanti a un giudice il cui comportamento e giudizio erano guidati e regolati dalla legge.. بدین ترتیب، آشکار است که این قانون را به تازگی، هخامنشیان، به احتمال بیشتر داریوش، در بابل اعمال و تکلیف کرده بودند.
این مفهوم از قانون، به واسطهی اصلاحات حقوقی داریوش کبیر یا، اگر محتاطانهتر بیان کرد، با ابداع و معمولسازی یک شکل ویژهی قانون پارسی از جانب وی، که از همین رو بسیاری از مردمان امپراتوری اصطلاح پارسی باستان data را وام گرفتند، در زمینههای معناشناختی، به آشکارا فراسوی برداشتهای بومی یهودی، میانرودانی و دیگر تصورات موجود از «قانون»، بسط و توسعه یافت. از این گذشته، تردیدی نیست که این تحولات جدید در نظامهای حقوقی و قضایی، مبتنی بر احکام شاهانه، که نیرو و نفوذ قانون را داشت، بودند. ê. کایلر یانگ (Cambridge Ancient History2, IV, p. 95) به درستی عبارتی از سنگنبشتهی بیستون (DB 1.23-24) aveva preso in considerazione, in cui sembra che Dario considerasse la sua legge uguale al suo decreto: "Per volontà di Ahura Mazda, questi paesi hanno obbedito alla mia legge; Hanno fatto quello che ho detto loro"..
در سندی منحصر به فرد از دوازدهمین سال پادشاهی داریوش کبیر، اشارهای وجود دارد به مأموری بلندپایه، sha muhhi datu، “متصدی قانون”، و در آن، لقب دادور نیز گواهی گردیده است.
تنها گواهی مستقل اصطلاح datam پارسی باستان در متون ایلامی، در الواح تخت جمشید (PF 1980.31) موجود است که در آن اصطلاح «قانونی پیشین» دیده و یافته میشود که احتمالاً به گونهای تعرفهی مقرر شده و قطعاً نه به یک قانون اشاره دارد.
کاربرد اصطلاح اوستایی -data تا اندازهای با کاربست و تداول دوگانهی هخامنشی آن مطابق است. در متون اوستایی، از یک سو، اشاره به «قوانین اهوره مزدا» (come il: یسنهی ۴۶/۱۵، ۲۱/۱) وجود دارد؛ و به «قانون دینی زرتشت» ، که غالباً با «قانون روی گردانی از دیوها» درآمیخته نمیشود. از سوی دیگر، موارد این جهانی و کممایهی -data نیز کمیاب نیستند، از جمله در یشت ۱۰/۸۴، که در آن به تهیدستی که «از حقوق خویش بیبهره است» اشاره میگردد.