Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana
L'Iran nell'era contemporanea

La storia delle affermazioni di Feth Ali Shah

La storia delle affermazioni di Feth Ali Shah

۲۰۰px-Portraet-af-Fath-Ali-Shah-Qajarنوشته اند که وقتی خبر فتوحات ژنرال پاسکیویچ و شکست پی در پی لشکریان اسلام به تهران( در جنگ دوم ایران و روس ) رسید و نگرانی شدید از عاقبت کار برانگیخت ، شاهنشاه جمجاه اسلام پناه ( یا آن طور که در کتیبه ها نوشته اند : پادشاه عدالت پناه گردون بارگاه ، قهرمان الماء و الطین ، ظل الله فی الارضین ، الموید بتاییدات ملک الجبار ، ابوالنصر فتحعلی شاه قاجار ) مجلسی آراست و لباس غضب پوشید و بر تخت جلوس کرد و در حالی که رجال درباری و دیوانی افتخار باریابی داشتند به آنها روی کرد و گفت :” اگر ما امر دهیم که ایلات جنوب با ایلات شمال همراهی کنند و یکمرتبه بر روس منحوس بتازند و دمار از روزگار این قوم بی ایمان برآورند چه پیش خواهد آمد ؟
مخاطبان یکصدا گفتند :” وای به حال ارسوای به حال ارس !”
شاه مجددا” Domandò :” اگر فرمان قضا جریان شرف صدور یابد که قشون خراسان با قشون آذربایجان یکی شود و توامابر این گروه بی دین حمله کنند چه خواهد شد ؟
مخاطبان یکصدا گفتند :” وای به حال ارسوای به حال ارس !”
شاه سوال را به نحو دیگری تکرار کرد :”اگر توپچی های خمسه را هم به کمک توپچی های مراغه بفرستیم و امر دهیم که با توپ های خود تمام دار و دیار این کفار را با خاک یکسان کنندچه می شود ؟
مخاطبان یکصدا گفتند :” وای به حال ارسوای به حال ارس !”
در این وقت شاه بر روی دو کنده زانو بلند شد و دست به قبضه شمشیر برده و بر طبق عادت ، که سخنانش را در قالب شعرهای خودساخته می ریخت با لحنی حماسی گفت :

کشم شمشیر مینایی که شیر از بیشه بگریزد
زنم بر فرق پاسکیویچ که دود از پطر برخیزد

مخاطبان خود را به پای تخت پادشاهی افکندند و متضرعانه گفتند :
مکش قربان ! مکش قربان که عالم زیر و رو خواهد شد”!!!

Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana

Shamshad Amiri Khorasani

Conoscere la storia e la cultura dell'Iran è come entrare in un mondo in cui non ci aspetta nulla tranne l'amore e l'onore e talvolta la tristezza, forse la nostra storia è immagazzinata nella memoria dei nostri geni in modo che possiamo usarla per espandere l'autocoscienza e l'autocoscienza . .

Articoli Correlati

sottoscrivi
Notificami
ospite

0 Commenti
Feedback in linea
Visualizza tutti i commenti
Pulsante per tornare all'inizio