Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana
Antichità e valori storiciAntica PersiaL'Iran nell'era contemporanea

Familiarità con le antiche lingue dell'Iran

lingue iraniane
lingue iraniane

 

linguistica Lingua Le lingue e i dialetti iraniani sono stati classificati in tre parti nei tempi antichi:
1-Antiche lingue iraniane

2-Lingue dell'iranico medio

3-Lingue iraniane attuali

Antiche lingue iraniane e Medio non sono popolari oggi e sono conosciuti solo dai documenti lasciati dal lontano passato Le lingue dell'antico Iran sono chiamate antico persiano e avestico..

Lingue dell'iranico medio

Dalle iscrizioni su pietra dei re achemenidi, si può vedere che l'antica lingua persiana divenne più semplice dal tempo degli achemenidi e l'uso della grammatica di quel tempo era fuori moda, quindi si può vedere l'inizio del persiano medio .(Pahlavi) considerato alla fine del periodo achemenide dal IV secolo a.C. La lingua persiana del periodo achemenide era chiamata l'antica lingua persiana, secondo le ricerche condotte in Asia centrale e in Cina, è aumentata la familiarità con le lingue medio iraniane. .

Lingua medio persiana (Lingua sasanide Pahlavi ) linguaggio del partito (زبان اشکانیان ) زبان سغدی و خوارزمی مورد شناسایی زبان شناسان قرار گرفته است .

A parte questo, molte parole pahlavi e parti che sono entrate nella lingua armena durante le epoche dei parti e dei sasanidi fanno parte delle lingue medio iraniane. 1 باختری 2 خاوری از هم جدا می شوند :

زبان های باختری شامل فارسی باستان ، فارسی میانه ، پارتی و فارسی کنونی

زبان های خاوری عبارتند از زبان های سغدی ،سکایی ، خوارزمی

زبان های اوستایی که از دید زبانشناسی به هر دو دسته شبیه و نزدیک است

از زبان های میانه ایران که اثری بر جا مانده زبان پارتی است مانند کتیبه شاپور اول بر دیوار کعبه زرتشت ، نقش رستم و حاجی آباد فارس و اسناد پیدا شده از نسا شهر قدیمی پارتها که شاید آرامگاه شاهان اشکانی است که به خط آرامی می باشد .

Lingua medio persiana

Da questa lingua, che è lo stesso persiano medio antico e persiano attuale ed era la lingua ufficiale degli iraniani durante l'era sassanide, sono rimaste varie opere che sono state separate in diverse categorie. :

1-Le iscrizioni del periodo sasanide, che è una scrittura presa dalla scrittura aramaica, ma è separata dalla scrittura partica

2-Libri Pahlavi, la maggior parte dei quali riguardano la religione zoroastriana, la calligrafia di questi scritti è come le iscrizioni e gli scritti Pahlavi di quel tempo..

3-Le scritte lasciate su monete, sigilli, gioielli e vasellame .

4-نوشته های آثار مانوی که به خط مانوی نوشته شده که از کاوش های آسیای مرکزی به دست آمده است.

در همه ی این نوشته ها جز آثار مانوی هزوارش های (hozvaresh) آرامی به کار رفته رفته است که از نظر آوایی قدیمی تر از زمان پهلوی می باشد ولی خط مانوی گویش زمان خود را بازتاب می نماید .

آثار یکه از زمان پهلوی بر جای مانده بیشترین بخش فرهنگی پیش از اسلام و کتابهای آیین زردشتی است

Gli epitaffi più importanti del periodo Pahlavi sono l'epitaffio di Shapur I nella Kaaba di Zoroastro, l'iscrizione di Rostam e l'epitaffio di Narsi. (nerd) può essere menzionato in Paikoli e l'altro è l'iscrizione Naqsh Rajab .

کتابهای مهم پهلوی که ویژه ادبیات زردشتی است عبارتند از: زردشت نامک ،دینکرد، مادیگان هزار دادستان

،مینوی خرد و نامه های منوچهر ،پند نامه و نیرنگستان نوشته آذر پات مار سپندان موبد زمان ساسانی ،زند ،بندهش ،دادستان دینیک و ارداویراف نامه و آثاری که جنبه ی دینی آن ها کم تر است مانند یادگار زریران یا زریرو، ارجاسب، گمان شکن،کارنامه اردشیر بابکان و درخت آسوریک ،خسرو گواتان ریدک ،شترنگ یا چترنگ (شطرنج نامه )آرش کمانگیر ،داریوش بزرگ و گوماتا، داستان آفرینش و جنگ رستم با دیوان .

ارداویراف نامه

کتابی ست به زبان پهلوی که در دوران ساسانی نگاشته شده است و آن داستان مرد پاک و پرهیزکاری به نام ارداویراف که سفر آسمانی و خیالی خود را پس از تن شویی و پوشیدن جامه نو و نوشیدن سه جام منگ گشتاسبی از آتشکده فرنبغ در فارس آغاز کرد و در بستری پاک آرامید و روان درگذشتگان را یاد کرد و خواب فرو رفت و به مدت هفت شبانه روز به همراه دو فرشته سروش و ایزد آذر از بخش های بهشت و دوزخ و برزخ بازدید کرد و با روان ها پرس و جو داشت سپس پیش اورمزد پذیرفته شد و پیام او را برای هم کیشان خود شنید .و روز هفتم به این جهان بازگشت ارداویراف دیده ها و شنیده های خود را به دبیری فرزانه و دانا بازگو کرد تا آنها را بنگارد که این نوشته ها همان ارداویراف نامه میباشد و این کتاب در صد ویک فرد گرد (فصل) È .

این کتاب از پهلوی به زبان های سانکریت ،کچراتی ،پازند ،فارسی و انگلیسی و فرانسوی و آلمانی ترجمه شده است .

linea laterale

دوران زبان پهلوی با سنگ نوشته و سکه های اردشیر بابکان آغازو با کتابهای دینی موبدان فارسی پس از اسلام پایان می پذیرد . زبان پهلوی دارای خطی فشرده و در همی است و واژه های سامی آن را مشکل تر می کند و گویا این واژه ها از 400 بیشتر نمی باشد .

الفبایی که کتابهای پهلوی با آن نوشته شده است از 14 حرف بیشتر نیست که همه ی آنها به جز حرف آخر در خط اوستایی یافت می شود و بیشتر آنها نماینده چندین آوا است از این رو دشواری هایی در خواندن به وجود می آورد .

در کتاب الفهرست ابن ندیم از زبان ابن مقفع آمده است که فارسیان دارای هفت نوع کتابت بوده اند :

دین دبیره ،ویسپ دبیره ،شاه دبیره ،نامه ی دبیره ،هام دبیره ،راز سهریه ،راس سهریه و در همین کتاب اشاره به خط مانوی نیز شده است .

ویسپ دبیره را به زردشت نسبت می دهند . حمزه اصفهانی ،ابن ندیم و مسعودی جملگی ویسپ دبیره را خط همگانی دانسته اند .

باید یاد آور شد که این نوشته ها در تمام ایران رواج نداشته و محدود به یک سرزمین میشده و گویا خط رسمی پهلوی بوده است و پس از رواج خط عربی در ایران خط پهلوی را ایرانیان اندک اندک از یاد بردند .

تنها گروهی از روحانیون زردشتی می توانستند آن را بخوانند خواندن این خط که بر سنگ ها کنده کاری شده است بسیار دشوار است .

Hazwarash (hozveresh)

در نوشته های پهلوی هزوارش دیده می شود این کلمه که در نوشته ها می آمده گویای نشانی بوده در شکل یک واژه ی آرامی که به جای یک کلمه فارسی برای خواندن می گذاشتند .

Vivi e guarda

زند در اوستا به معنی تفسیر نوشته های اوستا به زبان پهلوی است و واژه ی پازند پس از اسلام در ایران به وجود آمد و آن زبان پهلوی ساده تر بدون واژه های هزوارش است که بیشتر به خط ساده ی اوستایی یا دین دبیری نوشته می شده نه با خط ناخوانا و دشوار پهلوی و گاهی نیز به خط فارسی نوشته می گردید و می توان پازند رابرای آسان خوانی اوستا تفسیری بر زند دانست .

Recuperato da :کتاب تمدن و فرهنگ ایران پیش از اسلام ،نگارش مسعود روحی

با سپاس از علی جمشیدی ، سروش جمشیدی

Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana Rokhshai, il primo assistente dell'intelligenza artificiale iraniana

Shamshad Amiri Khorasani

Conoscere la storia e la cultura dell'Iran è come entrare in un mondo in cui non ci aspetta nulla tranne l'amore e l'onore e talvolta la tristezza, forse la nostra storia è immagazzinata nella memoria dei nostri geni in modo che possiamo usarla per espandere l'autocoscienza e l'autocoscienza . .

Articoli Correlati

sottoscrivi
Notificami
ospite

0 Commenti
Feedback in linea
Visualizza tutti i commenti
Pulsante per tornare all'inizio