Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne
Perse antiqueL'Iran à l'époque contemporaineNettoyer Zoroastre

Zoroastre et Nietzsche, philosophe de la culture

فریدریش نیچه
فریدریش نیچه

Introduction

يكي از سوالاتي که هميشه در ذهن خوانندگان نيچه، مخصوصا ما ايرانيان نقش بسته انتخاب نام ‹‹زرتشت›› پيامبر نيك انديش ايراني براي بزرگترين و جاودانه ترين اثرش است. امّا براستي ‹‹زرتشت نيچه›› كيست؟

‹‹داريوش آشوري›› مترجم بزرگ آثار نيچه، نيچه را ‹‹فيلسوف فرهنگ›› ناميده است. زيرا درگيریِ اصلیِ انديشه‌یِ او با پيدايش و پرورش‌ و دگرگونی‌هایِ تاريخیِ فرهنگ‌هایِ بشری ست، به‌ويژه نظام‌هایِ اخلاقی‌شان. تحليل‌هایِ باريک‌بينانه‌یِ درخشانِ او از فرهنگ‌هایِ باستانی، قرونِ وسطايی، و مدرنِ اروپا، و ديدگاه‌هایِ سنجشگرانه‌یِ او نسبت به آن‌ها گواهِ دانشوریِ درخشانِ او و چالاکیِ انديشه‌یِ او به عنوانِ فيلسوفِ تاريخ و فرهنگ است. اگرچه چشمِ نيچه دوخته به تاريخ و فرهنگِ اروپا ست و دانشوریِ او در اساس در اين زمينه است، امّا از فرهنگ‌هایِ باستانیِ آسيايی، به‌ويژه چين و هند و ايران، نيز بی‌خبر نيست و به آن‌ها فراوان اشاره دارد، به‌ويژه در مقامِ همسنجیِ فرهنگ‌ها. او بارها از ’خردِ‘ آسيايی در برابرِ عقل‌باوریِ مدرن ستايش می‌کند.


دل‌بستگیِ نيچه به ايران و ستايشِ فرهنگِ باستانیِ آن را در گزينشِ نامِ زرتشت به عنوانِ پيام‌آورِ فلسفه‌یِ خود می‌توان ديد و نيز نهادنِ نامِ وی بر کتابی که آن را مهم‌ترين اثرِ خود می‌شمرد، يعنی چنين گفت زرتشت. نيچه توجّهِ خاصّی به تاريخِ ايرانِ دوره‌یِ اسلامی نشان نمی‌دهد، اگرچه گاهی نامی از مسلمانان می‌برد و دستِ کم يک بار از حشّاشون با ستايش ياد می‌کند. در يادداشت‌هایِ او يک‌بار نامی از سعدی ديده می‌شود با نقلِ نکته‌پردازی‌ای از او؛ امّا نامِ حافظ را چندين بار می‌برد و در باره‌یِ شعر و ذهنيتِ او سخن می‌گويد.[1]

زرتشت نيچه كيست؟
سخن خويش را در باب زرتشت نيچه با گزين گويه اي از خود اين فيلسوف آغاز مي نمايم:
‹‹ براي درك زرتشت من شايد بايد داراي صلاحيتي مشابه من بود ــ داشتن يك پا فراسوي زندگي››
براي درك گونه او (Zarathoustra) ابتدا بايد ذهن روشني درباره ي پيش فرض فيزيولوژيك آن داشت: همان كه خود نيچه آن را ‹‹تندرستي عظيم›› مي نامد.

نيچه اين ادراك را بهتر يا شخصي تر از آنچه در يكي از آخرين بخش هاي كتاب پنجم ‹‹ حكمت شادان›› آورده، تشريح مي كند. نيچه در زندگينامه خود نوشت خود به نام ‹‹ آنك انسان›› كه روحيات خود را در آن ترسيم مي كند، با همان ابهام و لحن پراستعاره اي که ما خوب به آن آشنا هستيم!!! به تشريح كامل زرتشت پرداخته است:
‹‹ كسي از من نپرسيده است! خوب بود پرسيده بودند كه در زبان من كه نخستين مخالف اخلاق هستم، يعني نخستين پرده در و نخستين مخالف پندارهاي اخلاقي پيشينيان، نام زرتشت، يعني چه؟ مگر آنچه يگانه نشان اين مرد ايراني است اين نيست كه نخستين كسي است كه جنباننده واقعي جهان را جنگ ميان خوب و بد مي داند؟ مگر او نبود كه اخلاق و روحيه و سلوك آدمي را به جهاني آن سوي اين جهان محول ساخت؟ مگر او به انديشه هايي از قبيل نيرو و قدرت و علت و هدف نرسيد و اينها را پايه آنچه آدمي مي كند ندانست؟ تو كه خود مخالف وي هستي، تو خود كه سخني ديگر گويي!››
ليكن در همين پرسش براستي جواب پرسنده مندرج است،

نيچه گويد:
‹‹آري زرتشت بود كه اين پندار شوم آفريد، يعني پنداري از اخلاق پيدا كرد، پس همو بايد نخستين كسي باشد كه اين اشتباه را دريابد. مقصود اين نيست كه تجربه بسياري لازم است تا اينكه
آدمي به چنين اشتباهي پي برد! خير، جريان تاريخ خود سراسر خلف تجربي اين نظر نادرست است كه جهان را ‹‹نظامي اخلاقي›› مي داند! خير، جهانِ انسان و جهانِ فرهنگ، پايه اش بر اخلاق و سازمان آن نيست. برعكس، پايه هاي آن بر اساس نيرو و قدرت است. تعيين اخلاق، يعني تعيين خوبي وبدي، با شخص زورمند و پيروز و كامكار است.

براستي زرتشت بيش از هر انديشه گر ديگري راستي جو و راستگو بوده است. تعاليم او تنها راستگويي را برترين فضيلت دانسته نه پرهيزكاري، نه تحمل، نه ضعف را. واقعا فضيلت وي مخالف پستي و بزدلي ‹‹ايده آليست›› هاست كه از برابر جهانِ واقع مي گريزند. زرتشت يكتنه بيش از همه انديشه گران جهان دلاوري در دل داشته. ببينيد پارسيان چه مي گفتند: راست گو و راست تير انداز! ( به فرزندان خود تيراندازي بياموزيد و راستگويي) اين است فضيلت پارسي. اكنون درياب كه از كي پسروي آغاز شد، هنگامي كه راستي از زبان پارسي و تير و كمان از دست او بيفتاد! خلاف آنچه روش و راه بردگي هموار مي كند، راستي است كه زرتشت آورد، رستن از اخلاق يعني پريدن از فراز دره هولناكي كه در زندگي آدمي به وجود آورده اند! من خود همين پرشم(پرشين). حكمت من چنين پرشي است. چنين است معني زرتشت در زبان من!››

Extrait de: مقاله ‹‹زرتشت، نيچه و ايران›› نوشته داريوش آشوري.

برای دوستاران این مقاله ،یک مرور و بررسی 4 بخشی از کتاب (Ainsi dit Zarathoustra) از وبلاگ (انسانی بسیار انسانی) + به صورت پی دی اف آماده کرده ایم:

گفتارهای زرتشت؛تفسیر بخش اول چنین گفت زرتشت: (برای دریافت اینجا را بفشارید)

گفتارهاي زرتشت – Partie II: (توان خواهي): (برای دریافت اینجا را بفشارید)

گفتار هاي زرتشت – troisième partie (بازگشت جاودان): (برای دریافت اینجا را بفشارید)

گفتارهاي زرتشت – Partie IV (انسان برتر و ابرانسان): (برای دریافت اینجا را بفشارید)

Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne

Shamshad Amiri Khorasani

Connaître l'histoire et la culture de l'Iran, c'est comme entrer dans un monde où rien ne nous attend sauf l'amour et l'honneur et parfois la tristesse, peut-être que notre histoire est stockée dans la mémoire de nos gènes afin que nous puissions l'utiliser pour développer la conscience de soi et la conscience de soi . .

Articles similaires

S’abonner
Notifier de
invité

2 commentaires
Le plus récent
Le plus ancien Les plus votés
Commentaires en ligne
Voir tous les commentaires

معرفی کتاب های علوم انسانیعلوم اجتماعی – ( Histoire – فلسفهجامعه شناسی و … )…

http://www.talesh-iran.blogfa.com/cat-10.aspx

Bouton retour en haut de la page