ایران در مسیر استقلال ، پس از حاکمیت اعراب
Introduction :
پس از دو قرن حاکمیت اعراب مسلمان بر ایران ، شرایط برای تشکیل حکومت های ایرانی در سده های سوم هجری فراهم آمد .در این مطلب با فراز و فرود مهم ترین سلسله های ایرانی در سده های سوم تا پنجم اشنا خواهید شد .
زمینه های تاسیس حکومت های ایرانی :
پس از روی کار آمد بنی عباس ، ایرانیان در اداره قلمرو خلافت سهیم شدند و علاوه بر وزارت و سایر مشاغل دیوانی ، حکومت ولایات و فرماندهی سپاه را نیز به عهده گرفتند . انتصاب افرادی از خاندان هایی ریشه دار ایرانی به حکومت ولایات توسط خلافت عباسی و سپس موروسی شدن زمامداری آن خاندان ، زمینه ساز تشکیل برخی سلسله های ایرانی بعد از حاکمیت اعراب شد .
Khorasan ، پیشگـــام جنبش های سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی :
ولایت خراسان در سده های نخست هجری سهم بر جسته ای در تحولات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی خلافت اسلامی داشت ، خراسانیان در جریان دو رویداد مهم تاریخی ( نابودی امویان و به قدرت رسیدن عباسیان و نیز انتقال خلافت از امین به مامون ) نقش افرین بودند . همچنین در پی قتل ابومسلم ، آن دیار صحنه جنبش های سیاسی اجتماعی و مذهبی بود.
خراسان در سده سوم هجری به پشتوانه پویایی فرهنگی و تمدنی ، اقتصادی خود در مسیر استقلال سیاسی فرهنگی ایران گام نهاد . و نخستین سلسله های ایرانی از Khorasan سر بر اوردند
سلسه طاهریان :
سلسله طاهریان را سرداری به نام طاهرذوالیمینین تاسیس کرد. طاهر در ماجرای اختلاف امین و مامون فرمانده سپاه خراسان بود که پس از فتح بغداد امین را به قتل رساند و خلافت را برای مامون استوار ساخت . او مدتی پس از آنکه از سوی خلیفه به حکومت خراسان منصوب شد نام مامون را از خطبه انداخت و اعلام استقلال کرد اما اندکی بعد در گذشت . (این اقدام طاهر را میتوان نقطه عطفی در مسیر کسب استقلال ایران دانست )
اوضاع و شرایط شرق ایران و محبوبیت طاهریان در خراسان مامون را ناگزیر کرد که امارت خراسان را به فرزندان طاهر واگذار کند . پس از آن طاهریان به مدت نیم قرن بر خراسان فرمانراندند و حکومت طاهریان که بر اثر شورش های بی وقفه خوارج و نهضت علویان طبرستان ضعیف شده بود سرانجام توسط یعقوب لیث بر افتاد .
قلمرو حکومت طاهریان
صفاریان : حکومت عیاران
سلسه مستقل صفاریان از سیستان سرزمین زادگاه پهلوانان بر آمد . این ولایت از خیلی سال ها ، پیش از تاسیس حکومت صفاریان صحنه فعالیت گروه های ناراضی و دشمنان خلافت بود .
عیاران گروهی منسجم و ریشه دار در تاریخ ایران بودند که برا اساس اصول اخلاقی و مبارزاتی ویژه ای به دور هم جمع میشدند و فعالیت میکردند . آنان به جوانمردی ، شجاعت ، و دفاع از مظلومان و تهی دستان در مقابل ستم گران و ثروت مندان مشهور بودند . عیاران اغلب از مردم فرودست شهری بودند که از طریق تصاحب اموال ثروت مندان امرار معاش میکردند .
یعقوب لیث صفاری که خود عیار بود به اتکای نیروی عیاران و بی آنکه اجازه و فرمانی از خلیفه یا نایبان او داشته باشد در مسیر دستیابی به قدرت گام نهاد او پس از پیروزی بر مدعیان ، حکومت صفاریان را در سیستان به مرکزیت شهر زرنج (intelligent ) تاسیس کرد . خلیفه به ملاحظه اقدام یعقوب در سرکوب خوارج و جهاد با کفار مرزهای شرقی فرمان حکومت سیستان،کابل و بلخ را برای وی فرستاد اما وقتی یعقوب لیث نیشابور را گرفت و حکومت طاهریان را بر انداخت خلیفه اورا یاغی خواند روابط صفاریان و خلافت عباسی به دنبال لشکرکشی ناموفق یعقوب به بغداد ، خصمانه ترشد.
پس از مرگ یعثوب لیث برادرش عمرو لیث به حکومت رسید . عمرو سیاست محتاطانه ای نسبت به خلافت در پیش گرفت . او به نام خلیفه خطبه خواند و خلیفه نیز فرمان حکومت سیستان و خراسان و فارس ا به نام او نوشت . اما با این حال خلافت بغداد همچنان به صفاریان بی اعتماد بود و از هر فرصتی برای ضربه زدن به آنها استفاده میکرد .عمرو لیث سرانجام در جنگ با امیر اسماعیل سامانی به اسارت در امد و در بغداد به فرمان خلیفه به قتل رسید .
سامانیان :حکومت دهقانان
سامانیان یکی از خاندان کهن ایرانی بودند که نسبت خود را به Bahram Chubin (سردا معروف ساسانی ) میرساندند . بزرگ سامانی ، سامان خدات از دهقانان خراسان بود که مسلمان شد و مورد حمایت حاکم اموی خراسان قرار گرفت ، دهقانان یکی از گروه های اجتماعی بازمانده از دوره ساسانی بودند که در سده های نخست هجری به خصوص در خراسان ، نفوذ و قدرت قابل توجهی داشتند . فرزندان و نوادگان سامان در خدمت والیان خراسان بودند و در زمان خلافت مامون به حکومت برخی از شهر های ماوراءنهر منصوب شدند .
امیر اسماعیل سامانی به فرمان خلیفه عباسی بر تمام ماوراءنهر حکومت یافت ، او پس از پیروزی بر عمرو لیث و شکست فرمانروای علویان خراسان ، سیستان ، گرگان ، طبرستان و ری را نیز فتح کرد و حکومت سامانیان را در سرزمین های شرقی ایران تاسیس کرد . فرمانروای سامانیان بیش از یک قرن دوام اوردند .
امیران سامانی اگرچه حرمت خلفا را نگه میداشتند و نسبت به آنها اظهار اطاعت و تابعیت میکردند ، اما در عمل امیرانی مستقل به حساب می امدند و نفوذ و اقتدارشان در درون قلمرو خود نامحدود بود
زوال و سقوط :
حکومت سامانیان با پشتیبانی دهقانان شکل گرفت اما امیران سامانی با به خدمت گرفتن غلامان ترک در دربار و سپاه به تدریج از نفوذ و قدرت سیاسی نظامی دهقانان کاستند . درگیری و تضاد میان دیوان سالان ایرانی و سپه سالاران ترک به هرج و مرج در ارکان زمامداری سامانیان انجامید در چنین شرایطی ترکان قراخانی و غزنویان سر بر آوردند و یکی ماوراءنهر و دیگری خراسان را تسخیر کرد و به فرمانروایی سامانی ها پایان دادند
علویان طبرستان : حکومت سادات
ولایات ساحلی دریای مازندران به سبب شرایط خاص جغرافیایی دیرتر از سایر نواحی ایران توسط اعراب فتح شد در سده دوم و سوم هجری شماری از سادات علوی پیرو مذهب شیعه که مورد آزار و اذیت خلفا و وابستگان انها قرار داشتند به این منطقه پناه اوردند . علویان با اخلاق پسندیده و رفتار انسانی مردم را جذب خود کردند .
سرانجام مردم و خاندان های متنفذ طبرستان و دیلم یکی از سادات علوی به نام حسن بن زید که فردی جسور و عالم بود به رهبری خیش برگزیدند . حسن ابن زید با اخراج حاکم طاهریان از آن دیار، حکومتی به مرکزیت شهر آمل بنیان نهاد .او دامنه قلمرو خود را به گرگان و حتی ری و قزوین نیز رساند .
خلافت عباسی سیاست خصومت آمیزی علیه حکومت علویان در پیش گفت . خلفا علاوه بر فرستادن چندین سپاه به جنگ با علویان طاهریان و سامانیان را به جنگ با علویان فراخواندند .فرمانروایان علویان به سبب تهاجم نیرو های خلافت و حکومت های رقیب (طاهریان صفاریان سامانیان) بار ها تا مرز سقوط پیش رفت اما به سبب حمایت مردم طبرستان و دیلم دوباره قدرت گرفتند. حکومت علویان سرانجام در نتیجه اختلافات داخلی فروپاشید . در دوران زمامداری علویان مذهب شیعه گسترش یافت .
زیاریان :
در سال های پایانی حکومت علویان ،شماری از فرماندهان محلی وارد رقابت و کشمکش با یکدیگر شدند . مرداویچ زیاری یکی از آنان بود که ادعا داشت نسبش به شاهان گیلان قدیم میرسد . او پس از پیروزی بر تعدادی از سرداران مدعی شهر ها و مناطق وسیعی در شمال ، مرکز، غرب و جنوب ایران تحت فرمان خود گرفت و اصفهان را به پایتختی برگزید .
مرداویچ در خیال احیای شاهنشاهی ساسانیان بود . او علاقه زیادی به اداب و سنن باستانی ایران نشان میداد . تاجی جواهر نشان مانند تاج انوشیروان برسر نهاد و بر تخت زرین مینشست .
سلسله زیاریان پس از قتل مرداویچ به دست غلامان شورشی بیش از یک قرن دوام اورد .
برج قابوس از بناهای دوره زیاریان
آل بویه : حکومت دیلمیان
تاسیس و استقرار : سلسله ال بویه را پسران ابوشجاع بویه (علی ، Hassan ، Ahmed) از اهالی دیلم پایه گذاری کردند. بویه شغل صیادی را رها کرد و به همراه فرزندان خود به خدمت سرداران محلی درآمد . پسران بویه پس از پیوستن به مرداویچ به حکومت شهر های مختلف منصوب شدند.
فرزندان بویه پس از مرگ مرداویچ به پشتوانه جنگجویان گیل و دیلم ، حکومت خود را بر بخش های وسیعی از مرکز ، غرب، و جنوب ایران گسترش دادند یکی از برادران ، سپس با استفاده از اوضاع نابه سامانی خلافت عباسی بغداد را تسخیر کرد و عراق را نیز به قلمرو بوییان افزود (در این دوره حتی خلافت های عرب به قبل بازگشتند و ایرانیان بر انها حکومت میکردند ) پسران بویه با تقسیم متصرفاتشان میان خود موجب شکل گیری سه شعبه از حکومت ال بویه به مرکزیت شهر های ری شیراز Et Bagdad فراهم اوردند .
اوج اقتدار و شکوفایی : حکومت ال بویه در زمان فرمانروایی عضدالدوله به اوج افتدار و شکوفایی خود رسید . قلمرو بوییان در عهد او به نهایت گستردگی و وحدت سیاسی رسید و شامل بخش وسیعی از L'Iran Irak و قسمت هایی از عربستان A été . عضد الدوله نخستین امیری بود که خلیفه به او لقب شاه داد و به دستور او بیمارستان عضدی بغداد و بند امیر فارس ساخته شد .
سکه در دوره آل بویه
اهمییت و نقش تاریخی ال بویه : حکومت آل بویه در تاریخ ایران اهمیت خاصی داشت زیرا :
۱: پسران بویه حکومتی مستقل برپا کردند و خلافت عباسی به مدت یک قرن تحت سلطه و سیطره خود در اوردند .
۲: بوییان پیرو مذهب شیعه بودند و در دوران انها تشیع گسترش یافت
۳: بوییان همچون سامانی ها و دیگر سلسه های ایرانی برای زنده کردن فرهنگ و سنت های ایرانی کوشش کردند و حتی نسب خود را به بهرام گور رساندند
یکی دیگر از ویژگی های برجسته حکومت ال بویه مدارای مذهبی A été. بوییان نه تنها با پیروان مذاهب مختلف اسلامی،بلکه با پیروان دیگر دین ها نیز به نرمی و مدارا رفتار میکردند
انحطاط و سقوط : تشدید رقابت های درونی خاندان بویه پس از عضدالدوله و بروز شورش در قلمرو آنان موجب ضعف و انحطاط سیاسی حکومت بویه را فراهم اورد در چنین شرایطی نیروی تازه نفس سلجوقیان به فرمانروایی ال بویه بر ایران و عراق پایان داد .
قلمرو ال بویه