L'armée parthe et ses caractéristiques
Bien qu'il n'y ait pas de documents précis et complets sur la composition et l'organisation de l'armée parthe comme l'armée achéménide, mais la description que les historiens romains fiables ont mentionnée de la bravoure, de l'agilité et de l'habileté de la cavalerie parthe dans le tir et selon la description des événements des guerres entre l'Iran et Rome Il s'avère que l'on peut dire que les rois parthes doivent leurs brillantes victoires contre les Romains aux manœuvres éclair et à la bravoure de cet ordre, et la renommée historique et l'honneur des cavaliers iraniens commencent en fait à partir de cette période.. پس در این که رستهی اصلی و عمدهی ارتش ایران در دوران اشکانی قسمت سواران بوده محل تردید نیست وبه علاوه رسته پیاده و اسوارانهای جماز هم به کار میرفته است. بنابر آنچه از گفتههای مورخین رومی مانند پلوتارک، ژوستین و غیره بر میآید، سوارنظام ایران در زمان اشکانیان به دو قسمت ممتاز تقسیم می شده است: سوار سبک اسلحه. ۲- سوار سنگین اسلحه
سوار سبک اسلحه
Cette ligne était le facteur de mouvement et de manœuvre et plus encore pour l'exécution de mouvements rapides, de manœuvres étendues, d'opérations retardatrices, de manipulations, de découvertes, de couverture et de combats dans leur tir à tel point qu'ils se retournaient souvent rapidement sur la selle pendant le galop et tiré avec vengeance. Avec cette description, leurs flèches étaient moins susceptibles de se tromper.
Au début de la bataille, les unités de cavalerie ont attaqué l'ennemi de plusieurs côtés et ont fait pleuvoir leurs flèches sur l'ennemi, même si l'ennemi a essayé d'attaquer, ils ont évité de l'engager et de se battre au corps à corps et sont allés à la guerre. ils s'enfuirent, et dès qu'ils chassèrent l'ennemi pendant un moment et l'épuisèrent de toutes les manières, ils reculèrent devant lui et cédèrent leur place à la cavalerie d'armes lourdes, et ils vainquirent l'ennemi en lui livrant des coups décisifs. ils ont fait un gâchis. بنابر روایات برخی از مورخان کار دیگر سوارهای سبک اسلحه بلندکردن گرد و غبار بود تا در پناه آن دشمن نتواند میزان استعداد یا سمت عقب نشینی آنها را تشخیص بدهد.
سوار سنگین اسلحه
Cette ligne a été la cause de combats rapprochés et au corps à corps, et pour cette raison, ces cavaliers ont été complètement noyés dans le fer de Polad.. اسلحه تدافعی آنها عبارت از جوشن چرمی بلندی بود که تا زانو میرسید و روی آن قطعههایی از آهن میدوختند، کلاه خود فلزی آنها طوری بود که پشت گردن و قسمتی از صورت را محفوظ می داشت؛ شلوارشان چرمی و تا روی پا میرسید و اسبهای خود را با برگستوانی از چرم شتر می پوشانیدند که روی آنرا با قطعههایی از آهن به شکل پر مرغ دوخته بودند و تمام این قطعهها صیقلی و براق بود و بعضی از این سوارها سپرهایی از چرم خام یا فلز داشتند. اسلحه تعرضی آنها عبارت از یک نیزه بلند خیلی محکم بود که طول آن از دو متر تجاوز می کرد و قدرت نیزهزنی این سوارها به اندازهایی بود که اغلب با یک ضربت دو سرباز رومی را به هم می دوختند. Ils portaient une courte épée à deux tranchants et un couteau à la taille, qu'ils utilisaient pour combattre l'ennemi..
Infanterie
در ارتش دوره اشکانی عدههای پیاده نسبت به سوار خیلی کم و فقط برای حراست اردوگاهها و حفظ دژها و دربندها و انجام خدمات اردویی بهکار می رفت.
اسوارانهای جماز (شتر سوار)
در بعضی موارد از جمله نبردهای اردوان پنجم با رومیان دیده شده است که در ارتش اشکانی اسوارانهای جماز هم بکار می رفته و در واقع قسمتی از سوارنظام سنگین اسلحه بوده، ولی در همین نبردها چون رومیها با ریختن گلوله های کوچک خاردار روی زمین به پای شترها صدمه می زدند و از سرعت حرکت آنها می کاستند. به این واسطه در دوره های بعد دیگر قسمت جماز به کار نمی رفت.
ارتشی از چریکها
از روی نوشته های مورخین رومی این طور معلوم می شود که سوای پادگانهای پایتخت یا شهرهای مهم دیگری که در فصول مختلف اقامتگاه سلطنتی بوده، همچنین پاسداران دژها و دربندهای مهم نظامی لشکریان پارت به صورت ارتش دایمی در مراکز معینی مجتمع نبودند و فقط در موقع جنگ احضار و به صورت چریک اداره می شدند. بیشتر افراد ارتش از اتباع سرکردگان و بزرگان پارت بوده و خود ایشان هم در جنگ شرکت می کردند. چنانکه ژوستن می گوید در جنگ سورن سردار اشکانی با کراسوس رومی چهارصد نفر از بزرگان پارت شرکت داشتند و عده سوارهای آنها به پنجاه هزار تن می رسید. پلوتارک در موقع تعریف از سورن سردار شهیر آن دوره ایران می گوید: « سورن به تنهایی می توانست از اتباع خویش ده هزار مرد مسلح و مجهز در میدان جنگ حاضر نماید ».
زندگی سربازان
سربازان پارت از حیث زندگانی خیلی ساده و قانع و بنابر عادت طایفگی و ایلیاتی اغلب در پشت اسب به سر میبردند و در سواری و تحمل سختیهای جنگ و گرما و تشنگی بهحدی پرطاقت بودند که مایهی حیرت رومیها میشدند. پارتها از جنگهای شبانه احتراز میکردند و همین که هوا تاریک میشد دست از مبارزه میکشیدند و با دشمن قطع تماس میکردند و به مسافت خیلی دوراز او اردو می زدند، زیرا ازیک طرف عادت به خندق کنی و استحکام اردوگاه خود نداشتند و از طرف دیگر چون به اسبهای خود خیلی علاقهمند بودند لازم میدانستند شبها به آنها استراحت بدهند.
شیوهی رزم
پارتها چون از فن محاصره و قلعه گیری اطلاع زیادی نداشتند اگرهم در بعضی از جنگها اسباب و آلات محاصره رومیان را به غنیمت می بردند آنها را بیدرنگ خراب و منهدم میساختند. از ارابه های داسدار و گردونه های دوره هخامنشیان در ارتش اشکانی اثری دیده نمی شود زیرا شیوه های رزمی و عملیات سواره آنها اقتضای استعمال ارابه ها را نمیکرده است.
پارتها در فصل زمستان زیاد مایل به جنگ نبودند وبعضی از مورخین رومی این طور تصور می کنند که چون مهارت آنها بیشتر در تیراندازی بود و در فصل زمستان به علت رطوبت هوا زه کمانها سست می شد، تیرهای آنها کاری نبود. ولی بیشتر آنها براین عقیده هستند که چون تأمین علوفه قسمتهای بزرگ سوار در فصل زمستان نامقدور بود و اسبها از کمی علوفه ناتوان و بی پا می شدند، از این رو حتی الامکان در این فصل از جنگ احتراز میورزیدند.
سوارهای پارت در موقع حمله به دشمن رجزخوانی و هیاهو می کردند و طبلهای کوچکی داشتند که با زدن بر آنها غلغله و صدای زیاد راه می انداختند.
در موقع مذاکره صلح رسم پارتها این بود که زه کمانها را می گشودند و با این حال به دشمن نزدیک میشدند. برای حمل آذوقه و علوفه و لوازم جنگی و بهخصوص مقدار زیادی تیر که با خود حمل می کردند پارتها دارای بنههای مرتب بودند و بیشتر از وجود شتر و ارابه استفاده میکردند.
دستاوردهای نظامی
به همین سواره نظام رشید و پرطاقت بود که پارتها توانستند لژیونهای فاتح و شکست ناپذیر امپراطوری روم را در ساحل فرات و دجله متوقف سازند و سرداران معروف و مغرور رومی را مانند کراسوس در نبرد « حران » نابود ساخته و قوای آنتوان سردار دیگر رومی را در مادکوچک( Azerbaïdjan) طوری شکست بدهند که سردار مزبور با تن دادن به عقب نشینی خفتآوری فقط جان خود را از چنگال سوارنظام رشید پارت نجات دهد. ژوستن مورخ رومی در توصیف سلحشوری سوارنظام پارث این طور می نویسد:
«باید با حیرت و تحسین به مردانگی و دلاوری پارتها نگریست. چه پارتها در اثر رشادت و جنگآوری نه تنها مردمانی را که برایشان سیادت داشتند تابع خویش ساختند بلکه دولت روم را در زمانی که به اوج قدرت خود رسیده و سه مرتبه با بهترین سردارانش به ایران حمله ور شد، شکست دادند و در نتیجه معلوم شد پارتها یگانه مردمی هستند که نه فقط با رومیها برابرند بلکه فاتح لشکر روم بشمار می آیند».
• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •
برای دانلود کتاب ارتش اشکانی بر روی لینک زیر کلیک کنید
یه درخواست داشتم::
واقعا جای بهمن جادویه توی این سایت خالی!
چرا؟!
درود
بفرمایید:
https://parsiandej.ir/%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%88%DB%8C%D9%87/
Justi’s not!