Achaemenid king Kamboja's battle with Egyptian pharaoh

گروهی باور دارند که این Egypt بود که با درگذشت The Great Cyrus ، به تصور اینکه مانند دیگر امپراتوری‌ها پس از مرگ شاه بزرگ، ضعف، جانشین قدرت میشود، به دست اندازی در قلمروی Iran the payment. ولی آمازیس فرعون مصر در همین زمان درگذشت و پسرش پسامتیک به جنگ با Iran the payment.
Cambodian emperor در این هنگام وارد یهودیه شد و هزاران یهودی به ارتش او پیوستند. جنگ بزرگ در سال ۳۰ از پادشاهی کوروش انجام گرفته و مصریان شکست سختی یافتند. Cambodia از صحرای سینا عبور کرده و به جلگه نیل رسید. در آنجا پیکی به فرعون فرستاد و از او خواست که به جای جنگ، صلح کرده و مصر همپیمان ایران گردد. ولی فرعون پیک‌های ایرانی killed. پس سپاهیان شاه ایران ممفیس پایتخت بزرگ مصر را محاصره کرده و پس از زد و خورد فراوان، سرانجام شهر سرنگون و فرعون دستگیر شد. کمبوجیه بنا بر گفته هرودوت تصمیم گرفت تا شمه‌ای از کارهای پدرش را انجام دهد.

پس هیچ آسیبی به شهر نزده و فرعون مصر را نیز نکشت. بلکه مقام او را بسیار محترم داشت و به گفته هرودوت حتا خیال برگرداندن فرمانداری مصر به او را در سر داشت. ولی بر اثر توطئه پسامتیک بر ضد the Persians، Cambodia او را مجبور کرد تا با نوشیدن خون گاو خودکشی کند. (هرودوت _ کتاب سوم)
چندین کشور دیگر در همسایگی مصر با شتاب هدایایی به Cambodia فرستاده و خود را زیر فرمان Achaemenids قرار دادند. Cambodia همچنین دست به تصرف مستعمرات دریایی مدریترانه زد. در آنزمان جزایر غربی‌تر مدیترانه و همچنین کرانه‌های جنوبی ایتالیا و اسپانیا و کرانه‌های شمالی لیبی و تونس امروزی همه زیر چیرگی حکومتی بود به مرکزیت کارتاژ در تونس امروزی. اقوام پایه‌گذار تمدن کارتاژ، فینیقی بودند.

درحالیکه در آنزمان کارتاژ مستقل از فینیقیه بود. ایران برای تصرف مستعمرات آن، به نیروی دریایی نیاز داشت. درحالیکه ایران ناوگان دریایی نداشت. So Cambodia نیروی دریایی فینیقیه را به همراه سپاهی Persian به این کار گمارد. ولی فینیقی‌های گسیل شده به جنگ، نبرد را رها کردند و به گفته هرودوت، کمبوجیه فینیقی‌ها را مجبور به جنگی که آنرا دوست نداشتند نکرد. چون آنان و همچنین قبرسی‌ها با میل خود همراه کمبوجیه شده بودند.

then Cambodia به سمت شهر تِبِس در جنوب مصر رفت. چراکه مصر جنوبی زیر چیرگی فرعون مصر نبود. Cambodia در جنگهای بعدی خود نیز پیروز بود. او با وجود جوانی نبوغ نظامی بالایی داشت. علاوه بر آن، دلاوری بی‌مانند Cambodia و اینکه هرگز از جنگ نمی‌هراسید و به هنگام جنگ پا به پای سربازان خود به نبرد تن به تن با دشمن میرفت، بسیار ستودنی است.

سپس نوبت به حبشه در جنوب مصر رسید. کمبوجیه برای شناخت حبشه جاسوسانی به اِلفانتین _اسوان امروزی_ در جنوبی‌ترین نقطه مصر فرستاد. و سپس با فرستادن هدایایی به پادشاه حبشه او را به همپیمانی فرا خواند. ولی حبشی‌ها پیشنهاد او را با بی‌ادبی رد کردند و همین باعث شد تا Cambodia با شتاب به حبشه لشکرکشی کند. ولی به دلیل پایان یافتن آذوقه سپاه مجبور شد تا نیمه کاره بازگردد و آنگاه مزدوران یونانی را با کشتی به سوی حبشه فرستاد. به هر روی او مصر جنوبی و حبشه را به قلمرو هخامنشیان افزود. این را از آنجا میتوان فهمید که بنا به گفته دیودور تاریخنگار یونانی کمبوجیه نام یکی از زنان خاندان خویش را بر مِروئی _از شهرهای حبشه_ نهاد. خود هرودوت در بخش جنگهای ایران و یونان چند بار به این نکته اشاره دارد که اهالی حبشه در میان سپاهیان هخامنشی حضور دارند.