Un incendio nella zona di Pasargad in zona Tangebalaghi + il film
L'incendio nella zona di Pasargad nella zona di Tangebalaghi da 10 mercoledì mattina 19 خرداد آغاز شده
خواستم خفتگان را بیدار کنم اما….
Tutto è bruciato qui….
alberi ,Tartarughe …
خواستم بیدارت کنم مرد افسانه ای ایران اما با خود گفتم بیدار کردنت فقط سینه ات را مالامال درد می کند….
پدر اینجا اشک چشمان مردمان سرزمینت بر اتش می ریخت تا شاید از شعله هایش بکاهد….
انان که امدند سنگ تمام گذاشتند…
اری انان حتی برای درخت ها نیز سنگ تمام گذاشتند ….
در قلب و سینه هایشان درخت ها را خاک کردند و سوگواری ها کردند
مگر ندیدی چه مراسم سوزناکی برگزار شد ….صدای اواز کبک ها و صدای فریاد لاک پشت ها و درخت ها همه با هم یکی شده بود…
حتی صدای هق هق خاطرات کودکیمان….
مرثیه خوان هم بغض های خفه شده در گلو ها بود…
فقط اشک چشمان جوانان و پا به سن گذاشته ها بود که اتش را خاموش می کرد….
Fatto …سکوت می کنم به احترام تنگ دل سوخته ی بلاغی…
صدایی نمی اید …فقط هر از گاهی صدای هق هق سکوت مرگبار حاکم بر فضا را می شکند…..
انگار خاطرات هم می دانند دیگر هیچگاه تکرار نخواهند شد…
بلاغی دیگر نفس نمی کشد …
هرگز نخواب کورش ای مهر آریایی
بی تو وطن نیز نام و نشام ندارد
دلنوشته سعید سجادیان
جمعه مورخ 21خرداد 1395
ممنون از اطلاع رسانی