رخشاي ، المساعد الأول للذكاء الاصطناعي الإيراني رخشاي ، المساعد الأول للذكاء الاصطناعي الإيراني
بلاد فارس القديمةالحكم الساسانيحكم الميديين

أوتوباث (أذربيجان)

Diadochi_301_Shepherd

این ناحیه در خط پهلوی «آتورپاتَکان» ضبط شده‌است ، اما آتورپاتکان نماینده تلفظ این کلمه در سرتاسر عهد ساسانیان و تغییراتی که در طی چندین قرن در زبان مردم و در حروف صامت و مصوت آن روی داده‌است نیست و املای پهلوی، شکل کهن آن را حفظ کرده‌است. مثلاً در کتاب «جنگهای ایران» تألیف (پروکوپیوس) مورخ بیزانسی قرن ۶م نام این ناحیه دوبار به شکل «آدَربایْگانُن» آمده‌است که تلفظ «آذربایگان» یعنی تلفظ واقعی مردم آن را منعکس می‌سازد.

در آخر قرن ۴م فاوستوس بیزانسی، مورخ ارمنی یک بار این نام را به صورت «آترپاتکان» و ۷ بار به شکل «آترپایکان» به کار برده‌است. آندره آس، ایران‌شناس آلمانی حدس می‌زند که تلفظ واقعی این کلمه در قرن ۳م «آذُرباذَگان» بوده‌است یعنی صامت بیواک (مهموس) انسدادی «ت» به صامت واکدار (مجهور) و سایشی «ذ» بدل شده‌است. صامت «ذ» در کلمات فارسی قدیم پس از مصوت، به «ی» بدل گردیده و به همین جهت «آدرباذگان» نیز به «آذربایگان» تبدیل شده‌است. در قرن ۳ق/۹م هنوز به پیروی از اواخر ساسانیان «آذرباذگان» گفته می‌شد. فردوسی در شاهنامه به جهت رعایت وزن شعر «آذر آبادگان» گفته‌است که بیانگر تلفظ واقعی مردم نبوده‌است. آذربایگان که تلفظ مردم آن عصر بوده، در زبان عربی به اَذْرَبیجان و آذربیجان بدل شده که در پارسی امروزی «آذربایجان» شده‌است.

محدوده آتروپاتکان

به گفته جغرافی‌نویسان یونانی «آتروپاتنه» از شمال به سرزمین خزرها محدود می‌شد و از مغرب (در حقیقت شمال غرب) رود ارس حد فاصل میان آن و ارمنستان بود و از جنوب غربی تا دریاچه مانتیانی یا ماتْیِنی (در استرابن: «سپاوتا» که به «کپاوتا» (کبوذان) تصحیح شده‌است) یعنی دریاچه ارومیه گسترده بود. مهم‌ترین قسمت آتروپاتنه همین حوزه دریاچه ارومیه بود با مرکز آن به نام گازا یا گازاکا در میان راهی که از اکباتانا (همدان) به ارتاکسارتا (واقع در ارمنستان) می‌رفت. قلعه گازاکا همان «وِرا» یا «فرااسپه» (في اللغة الفارسية القديمة: فرا ـ دَه ـ اَسْپه = یاری دهنده و پیش برنده یا تولید کننده اسپان) كنت.

وسعت دقیق آتروپاتکان به درستی مشخص نیست. به عقیده شوارتز تا دریای کاسپین می‌رسیده‌است ولی اینکه چه مقدار از سواحلش را در اختیار داشته مورد اختلاف (مورخین خاورشناس) هو

زریاب خویی، عباس. «آذربایجان». در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. ج. ۱. طهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷. ۱۹۴-۲۰۷. تمت المراجعة في 26-05-2012.

Schippmann، K. «AZERBAIJAN iii. Pre-Islamic History». در دانشنامه ایرانیکا. ج. 3. new york: Bibliotheca Persica Press، 2000. 221-224. شابک ‎۰-۹۳۳۲۷۳-۵۱-۷. تمت المراجعة في 26-05-2012.

رخشاي ، المساعد الأول للذكاء الاصطناعي الإيراني رخشاي ، المساعد الأول للذكاء الاصطناعي الإيراني

شمشاد أميري خراساني

إن معرفة تاريخ وثقافة إيران يشبه الدخول إلى عالم لا ينتظرنا فيه شيء سوى الحب والشرف وأحيانًا الحزن ، ربما يتم تخزين تاريخنا في ذاكرة جيناتنا حتى نتمكن من استخدامه لتوسيع الوعي الذاتي والوعي الذاتي . .

مقالات ذات صلة

نبّهني عن
زائر

0 تعليقات
التقيمات المضمنة
عرض كل التعليقات
زر الذهاب إلى الأعلى