Parties de la pièce ((Iraniens )) Achille (۳)

شکوه و عظمت سپاه نیرومند امپراتوری پارس

در نمایشنامه ((Iraniens)) Achille

با آوردن این نوشتار ها از نمایشنامه ((Iraniens)) نوشته آیسخولوس(Achille) که یونانی الاصل بوده و در زمان داریوش بزرگ و خشایارشای بزرگ می زیسته و در جنگ های مادی(media ، جنگ های ایران و یونان) حضور داشته و پس از پایان جنگ های مادی این نمایشنامه را به کمک دولت آتن نوشته است ، می خواهیم شکوه و عظمت پارسیان را ، نه از زبان خود پارسیان ، بلکه از زبان دشمنان قسم خورده پارسیان بشنویم.

دشمنانی که با تمام دشمنی و اندیشه های جانب گرایانه شان نتوانستند همه حقایق را به دروغ بکشانند. شاید این حقایق قابل دروغ بستن نبودند وگرنه دشمنان پارسیان برای صدمه زدن به پارسیان و امپراطوری بی مانند و شکوهمندشان از روزگاران کهن تا کنون از هیچ کوششی دریغ نکرده اند. بخش هایی از نمایشنامه را می خوانیم:

le jeu ((Iraniens)) آشیل – بیت های ۸۵۲ تا ۹۰۷

(…آه که او (Darius le Grand) بی آنکه از آب های هالیس بگذرد و حتی بی آنکه اقامتگاه خود را ترک کند ، چه بسیار شهر ها را به تصرف درآورد… آن هم شهر هایی که مغرورانه در کرانه های تنگه وسیع هه لیا قد برافراشته بودند… و نیز جزیره هایی که شکم به امواج آب ها می سایند… همچون جزیره های لسبوس ، ساموس که زیتون می پرورد … خییوس ، پاروس ، ناکسوس ، مونوکوس و آندروس و ته نوس … و همچنین شهر های پرثروت خاک ایونی که این همه یونانی در آنجا مسکن گزیده اند و همه این ها در سایه اندیشه ، فقط اندیشه خود او ( Darius le Grand ) که متکی بر نیروی خستگی ناپذیر سپاهیان اوست فراهم آمده است…)

le jeu ((Iraniens )) آشیل – بیت های ۷۳ تا ۸۶

(…فرمانروای آسیای پرجمعیت (Xayarsha) سپاه انبوه خود را برای تسخیر جهان به راه می اندازد ، از دو سو ، هم از خشکی و هم از دریا. او فرزند باران طلا و انسانی همتراز خدایان است. او قهرمانانی را به جنگ می برد که آرش تیر انداز و نیزه ور همیشه پیروز نمونه ایشان است…)

le jeu ((Iraniens )) آشیل – بیت های ۲۱ تا ۳۳
(… نگهبانان وفادار خشایارشا در زمانی که شوش و اکباتان و خاکریز های کهن کیس را ترک می کردند ، برخی سوار بر اسب بودند و پاره ای سوار بر کشتی های جنگی و پیاده نظام با پای پیاده که عمده نیروی انبوه جنگی را تشکیل می دادند…
…و چنین بود که سرداران سپاه ایران که شاهان دست نشانده شاه بزرگ (Xayarsha) بودند و او خود فرمانده سپاهی بی کران بود ، به جنگ رفتند. سردارانی که تیراندازان پیروزمند و سواران خود را به همراه داشتند ، که دیدنشان چشم نواز بود اما در نبرد به سبب برخورداری از تصمیم های هشیارانه دلهایشان ، بسیار هولناک می بودند…)

le jeu ((Iraniens)) آشیل – بیت ۹۳
(…چه کسی می تواند در برابر این سیل عظیم انسانی پایداری کند؟ این به آن می ماند که بخواهند با سدهای نیرومند تلاطم مقاومت ناپذیر دریا را مهار کنند. سپاه ایران و ملت شجاع و پر دل آن شکست ناپذیرند…)

مرثیه ، نوشته لوسیاس ، بند های ۲۷ تا ۳۰
(…خشایارشا ، شاه آسیا ، پس از آماده نمودن سپاهش به راه افتاد ، هزار و دویست کشتی داشت و نیروی زمینی اش توده ای چنان شگرف که فقط شمارش نژاد هایی که آن را تشکیل می دادند ، زمان درازی وقت می برد…او با حقیر شمردن مانع های طبیعی ، آثار خدایان و طرح های انسان ها ، راهی در دریا گشود و زمین را ناگذیر کرد که به کشتی هایش اجازه گذر دهد به این ترتیب که پلی بر تنگه افکند و کوه آتوس را شکافت. هیچ کس در برابر خشایارشا قد بر نمی افراشت…) Au revoir