Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne
Perse antiqueGrèce

(La véritable histoire des relations et des guerres Iran-Grèce) La cinquième section

دان : ((Malédiction sur le mal Hérodote le menteur ))

Hérodote
Hérodote

در این بخش قسمتی از نوشته های گزنفون یونانی درباره قوانین ایران باستان را نقل می کنیم :

xénophon_image[1]

((در قوانین ایران بسیار زودتر از ملل دیگر به تربیت کودکان در جهت منافع عمومی جامعه توجه می شود. در واقع اکثر ملت ها افراد خود را آزاد می گذارند تا هرطور دلشان می خواهد فرزندشان را تربیت کنند و جوانان بالغ شده را نیز آزاد می گذارند که هرطور دلشان می خواهد زندگی کنند. قوانین ایران به نحوی هستند که قبل از هر چیز شهروندان را طوری تربیت کنند که آنان را پیشاپیش از اقدام به کارهای ننگین و شرورانه بازدارند.


ایرانیان میدانی دارند به نام آزادی که در آنجا در کنار کاخ شاه بناهای عمومی ساخته شده است. برای آنکه سرو صدای کسب و کار روزانه و هیاهوی ناشی از آن نظم لازم برای پرورش مطلوب کودکان را مختل نکند ورود کسبه و بازرگانان و کالاهای ایشان به این میدان ممنوع است.

این میدان به چهار قسمت تقسیم شده است :

قسمت اول ویژه کودکان است ، قسمت دوم ویژه جوانان ، قسمت سوم برای مردان کامل و قسمت چهارم ویژه کسانی است که سن آنها از مرحله حمل سلاح گذشته است.

طبق قانون هر یک از افراد این گروه ها باید هر روز به جایگاه ویژه خود بروند. کودکان و مردان کامل از صبح زود ، پیرمردان هرگاه که دلشان می خواهد و جوانان به جز کسانی که ازدواج کرده اند هر شب با سلاح در کنار کاخ میخوابند. کودکان تحت آموزش پیرمردان برگزیده ای هستند که بتوانند به بهترین وجه آنها را پرورش دهند و جوانان را مردانی اداره می کنند که از ایشان بهترین شهروندان را بسازند. در دبستان کودکان دادگری را می آموزند. به کودکان همچنین میانه روی را می آموزند و نیز به ایشان می آموزند که در برابر گرسنگی و تشنگی تحمل داشته باشند زیرا که آنان نزد مادر خود غذا نمی خورند بلکه با آموزگاران خود و هرگاه که دعوتشان کنند غذا می خورند))

Hérodote a écrit : ((Les Iraniens n'enseignent aux enfants que trois choses de cinq à vingt ans : Équitation, tir et dire la vérité … Ce qui leur est interdit dans leurs actions ne doit pas être utilisé dans leur langue. En Iran, l'opinion publique considère le mensonge comme la chose la plus honteuse. من این رسم را نیز نزد ایرانیان می ستایم که هیچ ایرانی نمی تواند به خاطر فقط ارتکاب یک گناه خدمتگزار خود را چنان مجازات کند که جبران ناپذیر باشد. Même le roi ne peut pas condamner quelqu'un à mort juste pour avoir commis un péché. Les fautes commises par quelqu'un se mesurent aux services qu'il a rendus et ils sont punis lorsque ses fautes sont plus que ses services.))

دعای داریوش بزرگ در تخت جمشید
دعای داریوش بزرگ در تخت جمشید

دعای داریوش بزرگ در تخت جمشید : ((اهورمزدا این سرزمین پارس را از سپاه دشمن از خشکسالی و از دیو دروغ بپایاد…))

کودکان پارسی تا شانزده هفده سالگی استفاده از تیر و کمان و زوبین را می آموزند سپس در ده سال بعد در سن جوانی شب ها را در کنار بناهای عمومی نگهبانی می دهند تا هم از شهر محافظت کنند و هم به سختی و صبوری عادت کنند و روزها در اختیار روسای خود و در خدمت جامعه باشند. ایرانیان شکار را ورزشی عمومی کرده اند و در شکار نیز همانند جنگ شاه پیشاپیش همگان قرار می گیرد و خود به شکار می پردازند و پارس ها هیچ ورزشی را برای آمادگی جنگی بهتر از شکار نمی دانند که در آن ناچار باید از سپیده دم آماده باشند ، در برابر گرما و سرما ایستادگی کنند ، خستگی دویدن و راهپیمایی را تحمل کنند ، با خطر رویارو شوند و تیر و زوبین بیاندازند.

وقتی پارس ها برای شکار به بیرون می روند ناهاری بیشتر از ناهار کودکان ولی مشابه با آن همراه بر میدارند. هنگام شکار چیزی نمی خورند زیرا که می خواهند بتوانند در هنگام ضرورت جنگی روزه دار بمانند. جوانان پس از ده سال کار آموزی در طبقه مردان کامل پذیرفته می شوند. وقتی کسانی که این پرورش را دیده و خدمات خود را انجام داده اند به پنجاه سالگی برسند در طبقه ای وارد می شوند که ایرانیان به آنها قدما گویند. قدما دیگر به جنگ بیرون از کشور نمی روند. در شهر می مانند و به داوری در مورد اختلافات عمومی می پردازند.

استرابون نوشته است : ((ایرانیان همیشه سوار بر اسب و با تیر و زوبین و فلاخن به شکار می روند. بعدازظهر ها به درخت کاری ، چیدن گیاهان دارویی ، ساختن سلاح و افزار های شکار و توربافی می گذرانند. هرگز به شکاری که کشته اند دست نمی زنند بلکه باید آن را دست نخورده همراه ببرند.))

Strabon dit : ((Parce que les soldats iraniens n'ont rien à acheter ou à vendre, ils ne fuient pas le champ de bataille.))

هرودوت می گوید : ((ایرانیان از ادرار کردن ، تف کردن و دست و رو شستن در جوی یا نهر خودداری می کنند زیرا که آب روان را مقدس می دانند.))

ادامه نوشته های گزنفون : ((Il est très impoli pour un Iranien de cracher ou de se moucher ou de laisser entendre le vent dans son estomac. Il est également impoli pour les autres de voir des gens uriner ou faire autre chose. Ce sont les choses que j'avais besoin de dire sur les Perses en général ))

Il faut noter que si Xénophon, Strabon et Hérodote soulignent ces caractéristiques de la société iranienne, c'est parce que de telles coutumes n'étaient pas courantes même en Grèce à leur époque.. این است فرهنگ و تمدن ایران باستان که با دروغ و کوته بینی و خباثت برخی از مورخان عهد قدیم و جدید وارونه نشان داده شده است و ایرانیان فرهنگ ساز فرهنگ دوست را بنام بربر و وحشی می خوانند

بخش های اول تا چهارم این نوشتار را در بخش تاریخ حقیقی ایران و یونان ببینید

continue… Au revoir

Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne Rokhshai, le premier assistant de l'intelligence artificielle iranienne

Shamshad Amiri Khorasani

Connaître l'histoire et la culture de l'Iran, c'est comme entrer dans un monde où rien ne nous attend sauf l'amour et l'honneur et parfois la tristesse, peut-être que notre histoire est stockée dans la mémoire de nos gènes afin que nous puissions l'utiliser pour développer la conscience de soi et la conscience de soi . .

Articles similaires

S’abonner
Notifier de
invité

0 commentaires
Commentaires en ligne
Voir tous les commentaires
Bouton retour en haut de la page